یکی از فضائلی که خیلی بالاست و همۀ فضائل وابستۀ به اوست، فضیلت صبر و استقامت، یعنی ضدّ جزع و فزع است.
انسان گاهی در زندگی خود را گم میکند و شخصیتش را از دست میدهد، به خاطر مصیبت یا گناهی که برایش جلو آمده است.
یا اینکه عبادتی جلو آمده و حال آن عبادت را ندارد.
این رذالت جزع و فزع، اینکه انسان در مشکلات خود را گم کند، خیلی خطرناک است. مثل سیلی است که بیاید و او را ببرد در میان گل و لای و خفه کند.
آیت الله مظاهری
آورده اند روزی حاکم شهر بغداد از بهلول پرسید: آیا دوست داری که همیشه سلامت و تن درست باشی؟ بهلول گفت: خیر زیرا اگر همیشه در آسایش به سر برم، آرزو و خواهش های نفسانی درمن قوت می گیرد ودر نتیجه، از یاد خدا غافل میمانم. خیر من دراین است که در همین حال باشم و از پروردگار میخواهم تا گناهانم را بیامرزد و لطف و مرحتمش را از من دریغ نکند و انچه رابه آن سزاوارم به من عطا کند.
راهی را كه وجود مبارك حضرت امیر مشخص كرد [طیّ كند عالِم میشود]
فرمود میخواهی مُلاّ بشوی، با رفاهطلبی نمیشود: لاَ تَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَ وَلِیمَةٌ؛اهل عَزم شدن، با رفاهطلبی و سورچرانی و فلان جا دعوت كردند و فلان جا مهمانی داریم و فلان شخص آمد [و امثال] اینها جمع نمیشود؛
فرمود اگر میخواهی مُلاّ بشوی باید جان بكنی.
آیت الله جوادی آملی
فردی برای امام صادق(ع) خبری آورد که فلانی در مهمانی علیه شما حرف میزد!
امام صادق فرمود:
حتما اشتباه شنیده ای!
گفت: نه مطمنم
امام صادق فرمود:
شاید تاریک و شلوغ بوده
و اشتباه فهمیده ای
گفت: نه یقین دارم! امام فرمود: شاید
در عصبانیت و اجبار بوده و حرفی زده!
گفت: در آرامش و اختیار بوده است.
امام صادق(ع) آنقدر بهانه آورد (۷۰
مرتبه بهانه و تاویل آوردن) تا آن فرد
خبرچین خسته و پشیمان شد!
اخلاق مومنانه یعنی نسبت به برادر
دینی ات حسن ظن داشته باشی چون امام
صادق(ع) فرمود حسن ظن و خوش گمانی
از قلب سالم ناشی میشود.
مصباح الشریعه ص ۵۱۵
دزدی از نردبان خانه ای بالا رفت.
از شیار پنجره شنید که کودکی می پرسید: خدا کجاست؟
صدای مادرانه ای پاسخ داد: خدا در جنگل است، عزیزم.
کودک دوباره پرسید: چه کار می کند؟
مادر گفت: دارد نردبان می سازد!
ناگهان دزد از نردبان خانه پایین آمد و در سیاهی شب گم شد!
سالها بعد دزدی از نردبان خانه حکیمی بالا می رفت. از شیار پنجره شنید که کودکی پرسید: خدا چرا نردبان می سازد؟
حکیم از پنجره به بیرون نگاه کرد، به نردبانی که سالها پیش، از آن پایین آمده بود و رو به کودک گفت: برای آنکه عده ای را از آن پایین بیاورد و عده ای را بالا ببرد.
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
لاجرم آن کس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست