11 خرداد 1398                 
                                        
                        
            
            شیطان اندازه ی یک حبه ی قند است گاهی می افتد توی فنجان دلها حل می شود آرام آرام بی آنکه ما بفهمیم، روحمان سر می کشد آن را ،آن چای شیرین را،شیطان زهراگین دیرین را ،آن وقت او خون می شود درخانه ی تن،می چرخدومی گرددومی ماندآنجا او می شود ما ،ما می شویم او.… بیشتر »
                 نظر دهید »