حجتالاسلام مجتهدی تبریزی به بیان برخی از اعمال مهم این روز پرداخت و گفت: اولین عمل، غسل است که مستحب بوده قبل از زوال (ظهر شرعی) انجام شود و دومین عمل که مستحب است انجام شود این است که بعد از نماز عصر و پیش از آن که مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زیر آسمان دو رکعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزیده شود.
وی ادامه داد: مستحب سوم، روزه است. روزه در این روز ثواب بسیاری دارد و در عین حال فرمودهاند اگر روزه گرفتن باعث شود که ضعیف بشود و ضعف او باعث شود که انسان نتواند به دعا برسد و با حضور قلب، دعا بخواند روزه نگیرد. در این روز، دعا ثوابش از روزه برتر است.
این استاد حوزه علمیه، به زیارت سیدالشهدا (ع) اشاره کرد و گفت: در زاد المعاد علامه مجلسی آمده است که یکی از مستحبات، زیارت سید الشهدا (ع) است و اگر کسى توفیق یابد که در این روز در تحت قبه مقدسه آن حضرت باشد ثوابش کمتر از کسى که در عرفات است نیست بلکه ثواب آنها که در کربلا هستند از آنها که در عرفات هستند بالاتر است. استاد جامعة المصطفی العالمیه تاکید کرد: کسانی که امکان مشرف شدن ندارند میتوانند از دور زیارت امام حسین (ع) را بخوانند.
مجتهدی افزود: یکی دیگر از مهمترین اعمال در این روز، دعا برای برادران مؤمن است، چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند. همچنین از بهترین دعاها در این روز دعای ۴۷ امام زینالعابدین (ع) در صحیفه سجادیه و دعای عرفه سید الشهداست.
به گزارش پرتال امام خمینی(س)، در پی نقل قولهای آیتالله هاشمی رفسنجانی از امام خمینی درباره رابطه با آمریکا و واکنشهای متوالی آن، دکتر حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) در گفتگویی با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، موضع رسمی این موسسه را اعلام میکند.
مشروح گفت وگوی جماران با دکتر حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(س) در باره اظهارات منتشر شده اخیر آیتالله هاشمی رفسنجانی به شرح زیر است:
با توجه به اینکه انتشار مطالبی از آیتالله هاشمی رفسنجانی در باره رابطه با آمریکا و نقل فرازی از نامهای که ایشان در اواخر برای حضرت امام نوشتهاند و همچنین نقل خاطرهای تحت عنوان حذف شعار «مرگ بر آمریکا»، واکنشهای گستردهای داشته است و انتقادهایی نیز از موسسه شده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
اخیرا دو اظهارنظر از آیتالله هاشمی رفسنجانی که به نوعی مربوط به حضرت امام میشود منتشر شد و نقدها و مخالفتهایی را نیز برانگیخت، یکی نقل مضمون فرازی کوتاه از نامهای است که ایشان گفته اند آن را در سالهای آخر برای امام نوشتهاند و دیگری مطلبی است که از قول ایشان تحت عنوان موافقت امام با حذف شعار «مرگ بر آمریکا» مطرح شده است. اولا تاریخ هردو اظهار نظر آقای هاشمی مربوط به الآن نیست. اظهارات آقای هاشمی در باره حذف شعار، در گفتوگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات 25 اردیبهشت 1389( 3 سال پیش) و مطلب مربوط به رابطه با آمریکا در گفتوگوی ایشان با فصلنامه موسسه مطالعات بینالمللی در پایان سال 1390 بیان شده است و بعدا این مطالب (چندین ماه قبل) در کتاب صراحتنامه انتشار یافته است. البته در این ایام –که افکار عمومی متوجه رویکرد دولت تدبیر و امید در موضوع هستهای و بررسی نوع تعامل با غرب و آمریکا و سفر ریاست محترم جمهوری به آمریکا بوده است– پایگاه اطلاع رسانی آیتالله هاشمی بازگویی خلاصهای از گفتؤگوی قبلی ایشان را به نحوی تنظیم و تیترگذاری کرده است که حساسیتها را برانگیخته و باعث طرح دوباره موضوع شده است.
بنده در اینجا درصدد دفاع از این دو مطلب و یا نقد آن نیستم، بلکه بیان واقعیات را از منظر وظیفه نظارتی موسسه در محدوده ارتباط موضوع با حضرت امام بررسی میکنم. اول اظهارات ایشان در باره حذف شعار را بررسی کنیم و بعد موضوع نامه ایشان به امام. و خوب است که نقل به مضمون نکنم بلکه عین سوال و جواب را از کتاب صراحتنامه مرور کنیم: «سوال: یکی از سوالات ما درباره خاطرات شما نکتهای است که درباره حذف شعار «مرگ بر آمریکا» آوردید و گفتید امام با حذف این شعار موافق بودند. انتشار این مطلب در خاطرات شما واکنشهای تندی را به همراه داشت و جوسازیهای سیاسی زیادی علیه آن شد. میخواهیم آن خاطره را نه به شکل مکتوب، بلکه از زبان شما بشنویم که واقعیت آن چه بود؟ جواب: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقا یادم نیست که چه نوشتم…»
ملاحظه میکنید که آیتالله هاشمی در پاسخ به سوال فوق هیچ مطلبی را به امام نسبت نداده و موضوع را به نوشته دیگری ارجاع داده است که آن را هم عیناً مرور خواهیم کرد. آیتالله هاشمی رفسنجانی در ادامه جواب به این سوال و سوال بعد، مطالبی را مبنی بر نپسندیدن شعار مرگ گفتن نسبت به دولتها و اشخاص بیان کرده است اما نه تنها تصریحی به اینکه این نظر امام است ندارد بلکه تأکید کردهاند که این نظر خودشان است. البته بنده معتقدم که این نظر ایشان به خصوص با همان مبنایی که در ادامه سخنشان به قرآن استناد کردهاند، قابل نقد است. ولی این موضوع –یعنی اظهارنظر شخصی، بدون آنکه آنرا به امام نسبت بدهند- ربطی به موسسه و وظیفه نظارتی آن ندارد. طبعا موسسه از آراء و مبانی نظری امام دفاع میکند. موسسه در جایی حق اظهار نظر دارد که مطلبی به امام نسبت داده شده باشد و یا تفسیری از دیدگاه امام و به نام امام ارائه شود که خلاف نص بیان امام باشد.
باید ببینیم که ایشان در این باره در خاطرات خود چه نوشتهاند و موسسه در مقابل آن چه موضعی باید داشته باشد.
همه آنچه که آقای هاشمی در خاطرات خود در این باره گفتهاند به 4 فراز مربوط میشود که عینا از کتاب خاطرات ایشان نقل میکنم:
1 – در ذیل خاطرات روز 16 فروردین 1362 «…احمد آقا تلفن کرد و اطلاع داد، امام با پیشنهاد قطع شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی موافقت کردهاند و پذیرفتهاند که بگویند به امر امام قطع شده است. »
2 - 20 فروردین 62 « … ظهر احمد آقا آمد. اعترافات تودهایها را به ایشان دادم که بخوانند و به اطلاع امام برسانند. قرار شد از طرف امام رسما به صداوسیما ابلاغ کنند که [شعار] مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را که در شعارهای مردم میآید، حذف کنند و دوستان دیگر هم موافقاند.»
3 - 1 اردیبهشت 62 «… جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی ] داشتیم. درباره دستور امام برای حذف شعارهای مرگ برآمریکا و «مرگ بر شوروی» بحث داشتیم که شیوه حذف آن ـبه صورتی که عکسالعمل بدی نداشته باشد ـ انتخاب شود. »
4 - 14 تیر 63 «… [آقای امام موسوی] نماینده شوشتر هم آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ برآمریکا و شوروی را میداد. گفتم به طور اصولی تصمیم گرفتهایم، امام هم موافقت کردهاند ولی منتظر فرصت هستیم .»
ادامه : سایت تنظیم ونشر آثار امام (ره)
امام صادق (ع) فرمود: كعبه چون يك خانه مكعب شكل است،كعبه ناميده شده است. يعني چهار
ديوار دارد، يك سطح و يك كف ، لذا مكعب مي شود.
آنگاه فرمود: سر اين كه چهار ديوار دارد آن است كه بيت المعمور داراي چهار ديوار و چهار
ضلع است. بيت المعمور داراي چهار ضلع است ، چون عرش خدا داراي چهار ضلع دارد و
عرش خدا داراي چهار ضلع است ، چون كلماتي كه معارف الهي بر آن كلمات استوار است ،
چهار كلمه مي باشد؛ «سبحان الله» و «الحمدالله» و«لا اله الا الله» و«الله اكبر.» تسبيح است و
تهليل و تحميد است و تكبير. به عالم «مثال» و از عالم مثال به عالم «عقل» و از عالم عقل به عالم
«اله» مي برد و با آنها آشنا مي كند.
منبع :عرفان حج،ص15