مرحوم حاج اسماعیلدولابی به نقل از آيتالله انصاري می فرمودند:
خداي متعال از اوّل ماه رجب چشم انتظار دو گروه است. يكي جوانها. عشق خدا جوانهاست. علاقه عجيبي به جوان دارد. براي همين بهشتش را پر از جوان ميكند. حداكثر سن در جنّتالمأوي 35 است، نه 40 و همه به حالت شباب هستند. خدا اينقدر دوست دارد. چشم انتظار است جوان بيايد تا در ماه رجب بگويد «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» پروردگار عالم ميگويد: جوان من! خوش آمدي.دومين گروه که ذوالجلال و الاكرام در ماه رجب چشم انتظار آنهاست، آن كسي است كه لحظات آخر عمرش رسیده است، چه جوان چه پير. يك طوري در ماه رجب ميخواهد او را پاك كند.
آيتالله انصاري همداني(اعلي اللّه مقامه الشّریف): پروردگار عالم در ماه رجب به جوانها عجيب نگاه ميكند. اگر جواني تا پانزدهم هنوز نيامده، دائم نگاه ميكند، يك شبي او را مجلسي ميبرد، جايي ميكشاند و او را در دام تقوي مياندازد. ميگويد: بنده من! تو را برگرداندم، خودت نيامدي، تو را كشاندم. لذا يك گروه که خدا چشم انتظار آنهاست، همين جوانها هستند؛ منتها، تهمتزننده را قبول نميكند ولو از اين گروه، إلّا حلاليّت بطلبد. دومين گروه که ذوالجلال و الاكرام در ماه رجب چشم انتظار آنهاست، آن كسي است كه لحظات آخر عمرش رسیده است، چه جوان چه پير. يك طوري در ماه رجب ميخواهد او را پاك كند.
خدا به اين دو گروه در ماه رجب عجيب نگاه ميكند. ماهي كه ميخواهد گناهان را بسوزاند، ماهي كه ميخواهد از همين الآن شيطان را در غل و زنجير كند. ملّا محسن فيض كاشاني(اعلي اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند: در عالم مكاشفه ديدم كه شيطان نه در ماه مبارك رمضان به غل و زنجير است كه از ماه رجب آن بندهاي كه توبه ميكند، شيطان براي او در غل و زنجير است. يك هالهاي ميآيد، اجازه نميدهد شيطان به سمت او بيايد چون بنده در ماه رجب توبه كرده است، در حصن حصين توبه قرار ميگيرد و شيطان غل و زنجير ميشود.
شما اگر بدانيد اولياء الهي وقتي ماه رجب ميآمد چه حالي داشتند! ديگر شبهايشان با شبهاي ديگر فرق ميكرد، ديگر لحظاتشان يك لحظات عجيبي بود، مجنون بودند، حال آنها يك حال ديگري بود. اولياء و خصّيصين منقلب بودند. آنها نه از ماه مبارك رمضان بستر را جمع ميكردند كه از ماه رجبالمرجب خود را تارك بستر ميكردند
منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پارسینه
لباس آبى تنش بود. ماسك زده بود و داشت خيابان را جارو مى كرد. تعجب كردم.رفتگرها كه لباسشون نارنجيه؟درِ حياط را تا آخر باز كردم.
بابا گاز داد و رفت بيرون.
يك لنگه در رابستم. چفت بالا را انداختم.
جارويش را گذاشت كنار و رفت جلو. يك نامه از جيبش درآورد.
پدر تا ديدش، به جاى اين كه شيشه را بكشد پايين، در ماشين را باز كرد. نامه را ازش گرفت كه بخواند.
دولاّ شدم، چفت پايين را ببندم.
صداى تير بلند شد.
ديدم يكى دارد مى دود به طرف پايين خيابان; همان كه لباس آبى تنش بود.
شوكه شدم. چسبيده بودم به زمين.
نتوانستم از جام تكان بخورم. كنده شدم، دويدم به طرف بابا. رسيدم بالاى سرش.
همان طور، مثل هميشه، نشسته بود پشت فرمان. كمربند ايمنيش را هم بسته بود. سرش افتاده بود پايين;
انگار خوابيده باشد، امّا غرق خون
************************************
سحر بود. نماز را در حرم امام خوانديم و راه افتاديم.
رسممان بود كه صبح روز اوّل برويم سر خاك. رسيديم.
هنوز آفتاب نزده بود، امّا همه جا روشن بود.
يكي زودتر از همه آمده بود; زودتر از بقيّه، زودتر از ما
گفتم: شما چرا اين موقع صبح خودتون روبه زحمت انداختيد؟
آيت الله خامنه اي فرمودند: دلم براى صيادم تنگ شده. مُدَتيه ازش دور شده ام.
تازه ديروز به خاك سپرده بوديمش.
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت سپهبد صیاد شیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم
من المومنین رجال صدقوا ماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا
امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن ، نظامی مومن و پارسا و پرهیزکار سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید .
این نه اولین و نه آخرین باری است که دلی نورانی و سرشار از عشق و ایمان و وفاداری به آرمانهای بلند الهی، هدف تیر خشم و عناد و عصبیت از سوی زمره جنایتکار و فاسدی که ادامه حیات خود را در خدمتگزاری به دشمنان اسلام دانسته است قرار می گیرد و دست خائن خود فروخته ای نهال ثمربخش انسان والایی را قطع می کند . او مانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را نثار در راه خدا بر روی دست داشتند . سرزمینهای داغ خوزستان و گردنه های برافراشته کردستان سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است . کوردلان منافق بدانند که با این جنایتها روز به روز نفرت ملت ایران از آنان بیشتر خواهد شد و خون مردان پاکدامن و پارسا همچون صیاد شیرازی و شهید لاجوردی بدنامی و سیاهرویی آنان را در تاریخ و در دل این ملت همیشگی خواهد کرد و سردمداران استکبار که با وجود لافزنیهای ضد تروریستی خود به امید آن نشسته اند که تروریستهای مزدورشان در ایران اسلامی با شهید کردن مردان استوار و مقاوم انقلاب راه تسلط بر ایران اسلامی را هموار کنند ، بدانند که خون شهیدان راه حق ملت مومن ما را راسختر و آشتی ناپذیرتر و مقاومتر می سازد . رحمت و فضل بیکران الهی بر روح شهید عزیزمان علی صیاد شیرازی و لعنت و نفرین خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر ایادی منفور و مطرود استکبار . اینجانب شهادت این بنده برگزیده خدا را به ملت ایران بخصوص به یاران دفاع مقدس و ایثارگران جبهه های نور و حقیقت و به خانواده گرامی و فداکار و بازماندگان محترمش تبریک و تسلیت می گویم و صمیمی ترین درود خود را بر روح پاک او و خون به ناحق ریخته او نثار می کنم .
والسلام علی عبادالله الصالحین
سید علی خامنه اي21/1/78
راهبرد هسته ای ایران از نگاه رهبر معظم انقلاب
«دشمنان سعی می كردند مسئله هسته ای را در كشور ما از چشم مردم بیندازند.
یك عده هم شروع كردن به اینها كمك كردن. همین آدمهای كوته فكر و سطحی نگر، احیانا هم بعضی شان دلداده به آن سوی مرزها، می گویند: انرژی هسته ای را می خواهیم چه كار كنیم؟… مسئله هسته ای مسئله امروز كشور ما نیست مسئله فرداهای كشور و آینده كشور است. مسئله سرنوشت كشور ماست.»
با توجه به همین مواضع قاطعانه همگان اذعان دارند كه پیشرفت و توسعه فنآوری هسته ای ایران مرهون حمایت ها و پیگیری رهبر معظم انقلاب است. فنآوری هسته ای در نزد رهبر معظم انقلاب جزء منافع ملی و خط قرمز نظام محسوب می شود. از همین رو برنامه هسته ای ایران قابل معامله نیست. مردود شدن طرح ها و پیشنهادهای غربی ها در خصوص برنامه هسته ای ایران ریشه در همین نكته دارد.
غرب تاكنون بسیار كوشیده تا با ارائه بسته بندیهای تشویقی ایران را از برنامه هسته ای منصرف سازد اما به دلیل جایگاه این مسئله در منافع ملی كشور مورد قبول نظام جمهوری اسلامی قرارنگرفت. رهبر معظم انقلاب تصریح دارد كه «كسی حق ندارد حق ملت را در این جا (مسئله فناوری هسته ای) مورد معامله قراربدهد.» از نظر رهبر معظم انقلاب فنآوری هسته ای جزء منافع حیاتی یك كشور محسوب می شود بنابراین نباید در این زمینه وابسته بود. معظم له بارها تأكید كرده اند:«ما می خواهیم سوخت هسته ای را خودمان تولید كنیم آنها می گویند خودتان تولید نكنید»
“اهمیت این موضوع به قدری است كه باید در برابر هر نوع فشاری حتی اقدام نظامی ایستاد.”
منبع:
سخنان مقام معظم رهبری در ببین مردم آذربایجان(۶/۸/۸۳)
روزی از ایام حج، طاووس یمانی با رفیق خویش، مشغول طواف بود. ناگاه چشم ایشان، به امام باقر علیه السلام که در آن هنگام در سنین جوانی بسر می برد، افتاد.طاووس رو به رفیق خویش کرده و گفت: این جوان که می بینی شخصی دانشمند و عالم کاملی که در پاسخ هیچ پرسشی فرو نمی ماند.آنها منتظر شدند تا طواف امام پایان گرفته و او نماز خویش را به جای آورد.در این هنگام طاووس به همراه دوست خویش جلو رفته و در حضور مردم پرسشی از آن حضرت مطرح ساخت.او پس از سلام پرسید:
ای فرزند رسول الله صلی الله علیه و آله، می دانی چه روزی بود که یک سوم کل مردم دنیا مردند؟! حضرت فرمود: منظور تو یک چهارم مردم دنیا هستند!
طاووس عرض کرد: چگونه می فرمایید یک چهارم مردم دنیا؟
حضرت فرمود: در اول آفرینش انسان، مجموع افراد روی زمین آدم، حواء، قابیل و هابیل بودند که مجموعا چهار نفر می شدند، وقتی قابیل مرتکب قتل هابیل شد، یک نفر از این چهار نفر کم شده و در واقع یک چهارم از مردم زمین کم شده.
طاووس و افراد حاضر با تعجب از علم شامل امامت، به تصدیق و تحسین امام پرداختند.
منبع:
مرکزاطلاع رسانی غدیر
بزرگترين شاخصه آويني اين بود كه يك متفكر بود، اگر اهل انديشه و اهل تفكر نبود و اگر انديشهاش موثر نبود، كه ديگر لازم نبود امروز دشمنانش هم دربارهاش بنويسند! ديگر لازم نبود ابراهيم نبوي هم دربارهاش بنويسد و خيالبافي و پيش بيني ميكند که اگر آويني زنده بود، امروز با ولايت مخالفت ميكرد و به زندان ميافتاد!. اينجاست كه بايد از خودمان بپرسيم چرا چنين اتفاقي ميافتد؟ چرا آويني اينقدر مهم است كه عدهاي ميخواهند او را از ما بگيرند و ما را از او جدا كنند؟ پاسخ اين سوال، در آثار آويني نهفته است. البته نه در فيلمهاي مستندش، بلكه در آثار قلمي او. آويني نوشتههايي دارد كه حتي همين امروز هم ميتواند چراغ راه ما باشد و دقيقا به همين علت است كه رهبر معظم انقلاب او را سيد شهيدان اهل قلم ناميده است.
تا حالا از خودتان پرسيدهايد كه چرا بعد از شهادت آويني، رهبر انقلاب به او لقب سيد شهيدان اهل قلم را داده؟ با وجود آنكه معمولا همه ما آويني را با برنامههاي تلويزيونياش و مخصوصا با روايت فتحش ميشناسيم. اما چرا سيد شهيدان اهل قلم شد؟
من فكر ميكنم اين مساله يك بار معنايي براي ما دارد و ميخواهد نكتهاي را به ما گوشزد كند. سيد مرتضي آويني پيش از آن كه يك فيلمساز و مستندساز باشد، يك متفكر انقلابي بود. صاحب انديشه بود. البته ما معمولا كاري به فكر و انديشه نداريم و دلمان فقط براي همان عكسهاي آويني تنگ ميشود. اگر چفيهاي هم بر دوشش داشته باشد كه چه بهتر! اما تاكيد رهبر معظم انقلاب بر صاحب قلم بودن آويني، يعني اينكه: اي جوان حزباللهي و بسيجي، در جنگ بين اسلام ناب محمدي و اسلام ناب آمريكايي، صاحب فكر و انديشه بودن مهم است و يك الگوي خوب در اين مبارزه، سيد مرتضي آويني است…
منبع:
سایت شهیدآوینی