برگزاری نشست اخلاقی در مدرسه علمیه کوثر علی آباد کتول
حجت الاسلام نجف علی قاسمی امام جمعه شهر فاضل آباد گفت: امروز متعلق به ولی خداست و خداوند نیز در قرآن همه را به حیات طیبه دعوت کرده است و این حیات طیبه حاصل نمی شود مگر با پیوند و اتصال با ائمه معصومین و ولی خدا چرا که آنها سرچشمه حیات هستند.
وی ضمن اشاره به انتظار امام زمان نسبت به طلاب افزود: ولی عصر (عج) ضمن یک دعا می فرمایند:"و علی المتعلمین بالجهد و رغبه” یعنی یکی از خواسته های امام زمان رغبت و جدیدت در تحصیل و دوری از کسالت و تنبلی در آن است چرا که طبق سخن امام صادق(علیه السلام) کسالت و بیس حوصلگی کلید هر بدی است.
امام جمعه شهر فاضل آباد با اشاره به این که زینت ائمه معصومین بودن طلاب از انتظارهای بعدی امام زمان است ادامه داد: طلاب می توانند طبق روایتی از امام صادق(علیه السلام) با ورع ، سخت کوشی، عفت و همچنین پاسداری از دین در گفتار و عمل زینت اهل بیت (علیه السلام) باشند.
رهبر معظم انقلاب در ابتدای درس خارج فقه مورخ 94/9/9 مطالبی در تجلیل از حرکت عظیم پیاده روی اربعین بیان فرمودند:
این روزها روزهای نزدیک به اربعین است. پدیده بینظیر و بیسابقهای هم در این سالهای اخیر بهوجود آمده و آن، پیادهروی میان نجف و کربلا یا بعضی از شهرهای دورتر از نجف تا کربلا است؛ بعضی از بصره، بعضی از مرز، بعضی از شهرهای دیگر، پیاده راه میاُفتند و حرکت میکنند. این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ ما هم از دور نگاه میکنیم به این حرکت و غبطه میخوریم به حال آن کسانی که این توفیق را پیدا کردند و این حرکت را انجام دادند:
گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوئیم
بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی
این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنهای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله، این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از اینجور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً»
ترکیب عشق و عقل ویژگی مکتب اهل بیت(علیهم السلام)
همانطور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریککننده و عملکننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهلبیت و تفکّر شیعی همینجور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. این آنچیزی است که در سایر فِرَق اسلامی، خلأ آن محسوس است؛ سعی هم میکنند گاهی به یک نحوی این خلأ را پُر کنند، [امّا] نمیشود؛ چه کسی مثل خاندان پیغمبر -این عناصر برجسته، ممتاز، نورانی، ملکوتی- وجود دارد در بین معتقَداتِ(۴) شُعبِ دیگرِ اسلامی، که اینجور مردم به آنها عشق بورزند، به آنها تعامل کنند، با آنها حرف بزنند، به آنها سلام کنند و از آنها انشاءالله جواب بشنوند؛ چهکسی دیگر وجود دارد؟ این است که این یک فرصتی است در اختیار پیروان اهلبیت؛ این زیارت ائمّه (علیهمالسّلام)، این معاشقه معنوی با این بزرگواران، این زیارتهای سرشار از مفاهیم عالی و ممتاز که در اختیار ما است.
بعضی دنبال سند میگردند برای بعضی از این زیارتها؛ من عرض میکنم بدون سند هم این زیارتها را میشود خواند. ما وقتی بخواهیم با اینها حرف بزنیم، با چه زبانی حرف بزنیم؟ کِی میتوانیم با این فصاحت، با این بلاغت، با این شیوایی کلمات پیدا کنیم، ترکیبات پیدا کنیم، مفاهیم پیدا کنیم در ذهن خودمان و با اینها حرف بزنیم؟ این زیارتها خیلی خوب است. البتّه این مانع از این نمیشود که انسانها همینطور [به شکل] دلی هم با این بزرگواران حرف بزنند -مثل کسی که با پدر خود یا با عزیز خود حرف میزند و شکایت میکند و حرف میزند- مانع از آنها نیست امّا این زیارتها و زیارتنامههایی که در اختیار ما هست هم واقعاً یکی از چیزهای مغتنمی است که بحمدالله در مکتب ما وجود دارد.
بههرحال کار بسیار مهمّی است، کار بزرگی است؛ این حرکت عظیمِ مردم از ایران، از کشورهای دیگر اسلامی، از هند، از اروپا، حتّی از آمریکا و کشورهای دیگر، از راههای دور، افرادی میآیند در این راهپیمایی شرکت میکنند؛ دو روز، سه روز بیشتر یا کمتر - در این راه، پای پیاده حرکت میکنند؛ مردم عراق هم انصافاً با کمال بزرگواری و محبّت پذیرایی میکنند از اینها؛ خیلی حرکت عظیم و پرمعنا و پرمغزی است و کسانی که موفّق میشوند باید مغتنم بشمارند.
ضرورت رعایت ضوابط و قوانین در سفر اربعین
البتّه این عرایض ما موجب نشود که بعضیها خارج از مقرّرات بخواهند بلند شوند راه بیفتند و حرکت کنند؛ نه، طبق همان مقرّراتی که دولت اسلامی معیّن کرده است؛ خب، دوستان ما در دولت نشستهاند فکر کردهاند، مقرّرات و ضوابطی برای این کار در نظر گرفتهاند، این ضوابط حتماً مراعات بشود؛ جوری نباشد که کسانی خارج از این ضوابط بگویند «برویم همینطور حرکت کنیم، سر به بیابان بگذاریم -مثلاً- برویم»، اینجوری مطلوب نیست؛ این ضوابط را حتماً بایستی رعایت کنند. انشاءالله موفّق و مؤیّد باشید.
منبع: مشرق نيوز
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فریضه نماز احیاء شد و باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا نماز بیش از گذشته نهادینه شود چرا که هر چه فرهنگ نماز را گسترش دهیم آسیبهای اجتماعی کمتر خواهد شد.
اربعین حسینی یک حماسه بزرگ جهان اسلامی و مظهر اقتدار و شکوه امت اسلامی در برابر بدخواهان و دشمنان اسلام است. یکی از برنامههای مورد تأکید در اربعین حسینی قرائت زیارت اربعین است، مضامین این زیارتنامه، انعکاسدهنده اهداف بلند عاشورا و قیام امام حسین(ع) است که راز قیام حسینی در این زیارت برپایی نماز و احیای دین مبین اسلام عنوان شده است.
یکی از ویژگیهای امام حسین(ع) در این زیارتنامه برپایی و اقامه نماز عنوان شده است، نماز نه تنها در جنبه فردی و معنوی در اوج عظمت است بلکه جنبههای سیاسی و اجتماعی آن نیز به مراتب بیشتر بوده و برکات و آثار فراوانی برای جامعه دارد. نماز را بزرگترین فریضه الهی است در همه ادیان الهی توجه ویژهای به نماز شده و در همه ادیان اهمیت نماز در نظر گرفته شده و یکی از رسالتهای مهم پیامبران اقامه نماز بوده است.
آنچه عبادت را به نمایش میگذارد نماز است و این نماز، ملاک عبودیت و بندگی است و در اهمیت نماز آن است که هیچ وظیفهای مهمتر از انجام این فریضه نداریم که ولایت و حکومت اسلامی برپا دارنده نماز است. نماز در هیچ شرایطی از انسان ساقط نمیشود، نماز انسان را در دشوارترین شرایط مقاوم میکند. نماز آرامبخش بوده و انسان را تسکین میدهد چون با قدرت لایزال الهی متصل میشود.
عرفان نماز نباید مورد غفلت قرار گیرد و باید گفت که نماز برای انسان گرهگشا بوده و به انسان امید میبخشد و بسیاری از علما و دانشمندان زمانی که با مشکل مواجه میشدند به نماز پناه میبردهاند.
نماز شرط قبولی تمام اعمال است، نخستین چیزی که در روز قیامت مورد محاسبه قرار میگیرد نماز است و اگر نماز قبول شود، تمام اعمال انسان مورد پذیرش حضرت حق قرار خواهد گرفت.
هر انسانی که نماز را به عنوان یک وظیفه الهی به جا آورد، آسیبهای کمتری دارد و باید به این نکته نوجه داشت که نماز سد راه انسان به سمت انحرافات است و اگر با خضوع و خشوع همراه باشد انسان را از انحراف نجات داده و به نیکی خواهد رساند.
در کشورمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نماز احیا شد و در همه دولتها توجه ویژهای به امر نماز صورت گرفت که البته باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا نماز بیش از گذشته نهادینه شود وچرا که هر چه نماز را گسترش دهیم آسیبهای اجتماعی کمتر خواهد شد.
منبع:
http://www.shahrekhabar.com/cultural/147851718015933
با اندکی تصرف
1 - ابن حجر هیتمی مینویسد: «کان الحسن (رضی الله عنه) سیّداً کریماً حلیماً زاهداً ذا سکینة ووقار وحشمة، جواداً ممدوحاً»؛ «حسن (رضی الله عنه) آقایی کریم، بردبار، زاهد، دارای سکینه و وقار و حشمت، اهل جود و مورد مدح و ستایش بود».
2 - ذهبی مینویسد: «الحسن بن علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، الامام السید، ریحانة رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله وسلم) وسبطه، وسیّد شباب اهل الجنّة، ابو محمّد القرشی الهاشمی المدنی الشهید. وقد کان هذا الامام سیّداً، وسیماً، جمیلاً، عاقلاً، رزیناً، جواداً، ممدحاً، خیّراً، دیّناً، ورعاً، محتشماً، کبیرالشأن»؛ «حسن بن علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، امام سیّد، دسته گل رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و سبط او، و بزرگ جوانان بهشت، ابومحمّد، قرشی، هاشمی، مدنی، شهید. این امام، بزرگواری بود تنومند، اهل خیر، بسیار دیندار، باورع، دارای حشمت و جاه، و شأنی بزرگ».
3 - ابن عبدالبرّ میگوید: «وکان ورعاً فاضلاً»؛ «او مردی باورع و فاضل بود».
4 - ابن صبّاغ مالکی مینویسد: «إنّه کان یجلس فی مسجد رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله وسلم) ویجتمع الناس حوله فیتکلّم بما یشفی غلیل السّائلین ویقطع حجج المجادلین»؛ «او در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مینشست و مردم به دور او جمع میشدند، چنان سخن میگفت که عطش سؤال کننده را سیراب کرده، و حجتهای مجادلهکنندگان راقطع مینمود».
5 - شبلنجی میگوید: «حسن در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مینشست و مردم به دور او گرد میآمدند. مردی آمد و شخصی را مشاهده کرد که از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) حدیث میگوید و مردم به دور او جمعند. شخصی به سوی او آمد و گفت: مرا خبر بده از شاهد و مشهود… او فرمود: شاهد، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و مشهود، روز قیامت است. آیا گفتار خداوند - عزّوجلّ - را شنیدهای که میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً»؛ «ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارتدهنده و انذارکننده.» و خداوند متعال فرمود: «ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النّاسُ وَذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ»؛ «همان روزی است که مردم در آن جمع میشوند، و روزی که همه آن را مشاهده میکنند.»
از مردم سؤال کرد که این مرد کیست؟ به او گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب است». .
6 - دکتر محمّد عبده یمانی مینویسد: «… حسن و برادرش در دامان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) تربیت شده و بزرگ شدند. لذا آن دو بر اخلاق خیر و اخلاق نبوت پایه گذاری شده تا آنکه بر آن بالا آمدند. در وجود او اوصاف جدّش و نشانههای حیات معنوی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اخلاق عظیم و علم واسع او است. او با حشمت و جاه و وقار بزرگ شد. مردم او را دوست داشتند. زبانش عفیف بود. هرگز فحشی از او شنیده نشد. فصیح، بلیغ، و زبانی روان داشت. بلاغت و فصاحت را از جدّش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و از پدر و مادرش به ارث برده بود…».
منبع:https://www.google.com/search?q=%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%AD%D8%B3%D9%86+%D8%A7%D8%B2+%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87+%D8%A7%D9%87%D9%84+%D8%B3%D9%86%D8%AA&ie=utf-8&oe=utf-8&aq=t&rls=org.mozilla:en-US:official&client=firefox-a&channel=fflb
1 - ابن حجر هیتمی مینویسد: «کان الحسن (رضی الله عنه) سیّداً کریماً حلیماً زاهداً ذا سکینة ووقار وحشمة، جواداً ممدوحاً»؛ «حسن (رضی الله عنه) آقایی کریم، بردبار، زاهد، دارای سکینه و وقار و حشمت، اهل جود و مورد مدح و ستایش بود». [18] .
2 - ذهبی مینویسد: «الحسن بن علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، الامام السید، ریحانة رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله وسلم) وسبطه، وسیّد شباب اهل الجنّة، ابو محمّد القرشی الهاشمی المدنی الشهید. وقد کان هذا الامام سیّداً، وسیماً، جمیلاً، عاقلاً، رزیناً، جواداً، ممدحاً، خیّراً، دیّناً، ورعاً، محتشماً، کبیرالشأن»؛ «حسن بن علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، امام سیّد، دسته گل رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و سبط او، و بزرگ جوانان بهشت، ابومحمّد، قرشی، هاشمی، مدنی، شهید. این امام، بزرگواری بود تنومند، اهل خیر، بسیار دیندار، باورع، دارای حشمت و جاه، و شأنی بزرگ». [19] .
3 - ابن عبدالبرّ میگوید: «وکان ورعاً فاضلاً»؛ «او مردی باورع و فاضل بود». [20] .
4 - ابن صبّاغ مالکی مینویسد: «إنّه کان یجلس فی مسجد رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله وسلم) ویجتمع الناس حوله فیتکلّم بما یشفی غلیل السّائلین ویقطع حجج المجادلین»؛ [21] «او در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مینشست و مردم به دور او جمع میشدند، چنان سخن میگفت که عطش سؤال کننده را سیراب کرده، و حجتهای مجادلهکنندگان راقطع مینمود».
5 - شبلنجی میگوید: «حسن در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مینشست و مردم به دور او گرد میآمدند. مردی آمد و شخصی را مشاهده کرد که از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) حدیث میگوید و مردم به دور او جمعند. شخصی به سوی او آمد و گفت: مرا خبر بده از شاهد و مشهود… او فرمود: شاهد، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و مشهود، روز قیامت است. آیا گفتار خداوند - عزّوجلّ - را شنیدهای که میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً»؛ [22] «ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارتدهنده و انذارکننده.» و خداوند متعال فرمود: «ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النّاسُ وَذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ»؛ [23] «همان روزی است که مردم در آن جمع میشوند، و روزی که همه آن را مشاهده میکنند.»
از مردم سؤال کرد که این مرد کیست؟ به او گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب است». [24] .
6 - دکتر محمّد عبده یمانی مینویسد: «… حسن و برادرش در دامان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) تربیت شده و بزرگ شدند. لذا آن دو بر اخلاق خیر و اخلاق نبوت پایه گذاری شده تا آنکه بر آن بالا آمدند. در وجود او اوصاف جدّش و نشانههای حیات معنوی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اخلاق عظیم و علم واسع او است. او با حشمت و جاه و وقار بزرگ شد. مردم او را دوست داشتند. زبانش عفیف بود. هرگز فحشی از او شنیده نشد. فصیح، بلیغ، و زبانی روان داشت. بلاغت و فصاحت را از جدّش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و از پدر و مادرش به ارث برده بود…». [25] .