ماه ربيع الاول، سومين ماه تاريخ هجري قمري و از ماههاي معروف و سرنوشت ساز تاريخ اسلام است.
حوادث و رويدادهاي مهمي در اين ماه به وقوع پيوست كه سرنوشت بشريت را دگرگون ساخت، بدين جهت از جايگاه مهم و ويژهاي برخوردار است و مسلمانان عالم هميشه آن را با ديدگاه خاصي مينگرند.
گرچه ربيع الاول بسان ساير ماههاي سال توأم با حوادث تلخ و شيرين و رويدادهاي تأسف بار و سرورآفرين است، وليكن با وجود چند رويداد حزنانگيز، در نزد شيعيان، اما به خاطر وقايع شادي آفرين از ايام مسرت بخش و دلنواز محسوب ميگردد.
روز هشتم ربيع الاول، روز وفات امام حسن عسگرى عليه السلام است. پس سزاوار است در اين روز اندوهگين باشد، بخصوص با در نظر گرفتن اين كه صاحب مصيبت حضرت امام عصر (عج ) است؛ پس بايد آن امام عليه السلام را با هر زيارتى كه به ذهنش مى رسد زيارت کرده و به امام زمان عليه السلام تسليت بگويد.
روایت ابوسهل نوبختی از انتقال امامت به امام زمان (عج)
شيخ طوسی در كتاب غيبت از احمد بن على رازى و او از محمد بن على و او از عبيد اللَّه بن محمد بن جابان دهقان از ابو سليمان داود بن غسان بحرانى روايت نموده كه گفت: بخدمت ابو سهل اسماعيل بن على نوبختى رسيدم و سلام نمودم، ابو سهل گفت: ولادت (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب صلوات اللَّه عليهم اجمعين در سامره بسال 256 اتفاق افتاد. مادرش صيقل، و كنيه اش ابو القاسم مي باشد، و همين كنيه است كه پيغمبر خبر داده و فرمود: نام او چون نام من و كنيه اش مثل كنيه من است، لقبش مهدى و حجت و منتظر است و هم او صاحب الزمان مي باشد.
روایت انتقال امامت از امام عسگری علیه السلام به امام زمان عج
سپس ابو سهل گفت: در مرض مرگ امام حسن (عسكرى عليه السّلام) روزى من در خدمتش بودم، حضرت به عقيد خادم خود كه غلامى سياه چهره و اهل نوبه «1» بود و پيش از آن حضرت خدمتكار پدرش امام على النقى بود. و امام حسن عسكرى عليهما السلام را بزرگ كرده بود، فرمود: اى عقيد! قدرى آب مصطكى براى من بجوشان عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صيقل مادر امام زمان عليه السّلام آن را بخدمت حضرت آورد.
حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد ولى دست مباركش لرزيد و بدندان نازنينش خورد و سپس آن را بزمين نهاد. آنگاه رو كرد بعقيد و فرمود: برو باندرون كه مي بينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور.
ابو سهل مي گويد: عقيد گفت: وقتى باندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى سجده ميكند، و انگشت سبابه «2» خود را بسوى آسمان گرفته است، من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم: آقا شما را مى طلبد كه بخدمتش درآئى. در اين وقت مادرش صيقل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد.{چون عرب موقع سب كردن يعنى بدگوئى باشخاص با آن بطرف مقابل اشاره ميكرد، آن را «سبابه» گفتند.}
ابو سهل مي گويد: موقعى كه بچه خدمت حضرت رسيد، سلام كرد. رنگش همچون درّ (سفيد) موهاى سرش كوتاه و ميان دندانهايش باز بود. وقتى امام حسن عسكرى عليه السّلام او را ديد، گريست و فرمود: اى آقاى خاندانم! اين آب را بمن بده كه من اينك بسوى خداى خود ميروم. بچه كاسه آب جوش را برداشت و بدهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد.
آنگاه امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمود: مرا آماده نماز كنيد. بچه حوله اى در دامن امام پهن كرد و بدين گونه حضرت، يك يك اعضا را شست و سر و پاى را مسح نمود. آنگاه امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمود:
اى فرزند! بتو مژده ميدهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين توئى. تو فرزند من و جانشين من مي باشى. از من متولدشدها ى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب (عليهم السلام) مي باشى و هم از نسل پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و خاتم ائمه طاهرين هستى.پيغمبر (ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است. اين را پدرم از پدران پاك سرشتش بمن اطلاع داد. صلى اللَّه على اهل بيت ربنا انه حميد مجيد
حضرت اين را فرمودو همان موقع رحلت نمود. صلوات اللَّه عليهم اجمعين.
از نظر حضرت امام(ره) جوهر و ذات انسان روح و نقس ناطقه اوست که در صورت قوّت آن، باکی از ضعف و معلولیت جسمانی نیست.
نگاه ویژه امام خمینی به معلولین، انسانیت به روح است نه به جسم
بنابر آمار سازمان بهداشت جهانی ده درصد جمعیت جهان را معلولین جسمی-حرکتی تشکیل می دهند. این آمار در کشور عزیزمان ایران به دلیل وقوع جنگ تحمیلی هشت ساله درصد بالاتری را به خود اختصاص داده است. جوانان ایثارگر این مرز و بوم در برهه ای از تاریخ از جان خود سرمایه گذاشتند و جمع کثیری از آنان به جامعه معلولین پیوستد.
وظیفه ای که بنیان گذار انقلاب امام خمینی (س)، در دیدار با جامعه معلولان ایران بر آن تاکید کرده اند.
اما جنبه مهم تری که نباید از خاطر دور داشت توجه به عوامل روحی – روانی است که در سلامت جامعه معلولان بسیار اثر گذار است. از نظر حضرت امام(س) انسان موجودی است که هم دارای بعد جسمانی است و هم ساحت روحانی دارد. آنچه نقش بسزایی در ساخت شخصیت انسان دارد بعد روحانی اوست. به ویژه که بسیاری از آنکه به جسم نسبت دهند به روح منتسب می دانند و مصیبت بزرگ را معلولیت روح می دانند که به مراتب افراد بیشتری در جامعه با آن درگیر هستند. از نظر ایشان لُبّ انسان روح و نقس ناطقه اوست که در صورت قوّت آن، باکی از ضعف و معلولیت جسمانی نیست. امام در تایید دیدگاه خود به شماری از علما و دانشمندان جهان اشاره دارند که معلولیت جسانی داشته اند، اما این معلولیت مانع رشد آنان در زندگی نبوده است.
در ذیل متن کامل سخنان حضرت امام که در جمع اعضاى جامعه معلولین ایران در تاریخ 57/12/7 و به فاصله کمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیان فرموده اند، آورده شده است:
اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
من از شما آقایان که نماینده جامعه معلولین هستید تشکر مىکنم. خداوند ان شاء اللَّه شماها را سلامت بدارد. خداوند شفاى عاجل به شما عنایت فرماید. باید بدانند جامعه معلولین که انسان داراى روحى است و جسمى. آنکه انسان به او انسان است، روح انسان است نه جسم انسان. دعا کنید که آنهایى که روحشان معلول است، آنها شفا پیدا کنند. و دعا کنید که شما جامعه معلولین جسمى، معلولین روحى نباشید. اگر روح شما سالم باشد و روح شما آزاد و قوى باشد، چه باک که دست یا پاى انسان معلول باشد. دست و پاى انسان مناط انسانیت نیست. این قشر [پوسته و ظاهر] است؛ لُبِّ [جوهر و ذات] انسان روح انسان است، نفس ناطقه انسان است. وقتى نفس ناطقه انسان قوى شد، باکى از این نیست که جسمش علیل باشد. انسان به روح، انسان است. ما در نوابغ عالم داشتیم اشخاصى که نابینا بودند ولى نابغه بودند. اشخاصى که معلول بودند ولى از علما و نوابغ بودند، از فلاسفه بودند. شما هیچ غم نداشته باشید که [از] یک پا یا یک دست یا چشم معلول هستید. شما امیدوارم که در این جامعه به واسطه قوّت روحى که دارید و به واسطه سلامت روح که دارید، در این جامعه سرفراز و سربلند باشید.
امیدوارم خداوند شما را حفظ کند. و شما هم که در این نهضت شریک بودید و هستید و برادران ما هستید، خداوند همه شما را شفا بدهد؛ و روح شما که فوق جسم است و انسانیتتان به روح است، با سلامت و سعادت باشد.
و السلام علیکم
منبع:
(صحیفه امام، ج6، ص: 246 و 247)
با توجه به تقسیم بندى مردم به اولیاء الله و اولیاء الشیطان مى توان نتیجه گرفت كه نه تنها جامعه اسلامى, بلكه تمام جوامع بشرى ناگزیر جوامع ولایى هستند، چه اینكه به تعبیر قرآن و نهج البلاغه (كفار اولیاء یكدیگرند)، (پیروان شیطان اولیاء همدیگرند) و دراین سو مومنان نیز (اولیاء یكدیگرند). آنچه جبهه اولیاء شیطان را به همدیگر متصل مى كند، همسویى آنان در مسیر اوامر شیطان است، و آنچه جامعه ولایى ایمانى را مى سازد، همسویى مومنان در حركت بر محور دین خداست؛ پذیرفتن ولایت خداوند، كه در پذیرش ولایت پیامبر و ولایت ولیّ امر تحقق مى یابد.
منبع:
گرچه در تمام ماهها خداوند همواره برکاتش را برای انسانها ارزانی داشته و تمام ایام پر برکت هستند، اما برخی از روزها و ماهها از ویژگی و شادی افزونتری برخوردارند، از جمله این ماهها ماه “ربیعالاول” است که به برکت قدوم حضرت رسول (ص)، ماهی پر خیر و برکت است؛ ماهی که آثار رحمت خداوند آشکار است و ذخایر برکات خداوند و نورهای زیبایی او بر زمین فرود آمده است.
ماه محرم و صفر را پشت سر گذاشتیم با اندوه و اشک و ناله، اشک ریختیم و دل تازه کردیم و با یاد ابا عبدالله الحسین(ع) و معرفت کسب کردیم، اکنون وقت آن است که در این بهار به یُمن رویش دوبارهمان سجده شکر به جای آوریم و این بهار را قدر بدانیم و بندگی کنیم.انشالله .
منبع:
مردی که هیچگاه در برابر تهدیدها و زورگویی های مستبدانی چون رضا خان سر فرود نیاورد و در نهایت نیز در همین مبارزه به شهادت رسید.
* مدرس در آیینه کلام امام خمینی رحمه الله
امام خمینی (ره) مکرر از مرحوم مدرس به عنوان نمایندۀ واقعی مردم و حامی استقلال، امانت دار ملت و مبارزه گر با قلدران روزگار خود یاد می کند و در سخنانش می فرماید: «شما ملاحظه کرده اید، تاریخ مرحوم مدرس را دیده اید؛ یک سیّد خشکیدۀ لاغر (عرض می کنم با لباس کرباس)… یک همچون آدمی در مقابل آن قلدری که هرکس آن وقت را ادراک کرده می داند، که زمان رضا شاه غیر از زمان محمد رضا شاه بود، آن وقت یک قلدری بود که شاید تاریخ ما کم مطّلع بود، در مجلس در مقابل او آن طور ایستاد. یک وقت رضا شاه گفته بود: سید چه از جان من می خواهی؟ گفته بود: می خواهم که تو نباشی، می خواهم تو نباشی».
(صحیفه امام، جلد 16صفحه452)
همچنین در قسمتی از حکم تاریخی امام، مورخه 28 شهریور 1363ش، مبنی بر بازسازی مزار مدرس آمده است:
«… در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرس که القاب برای او کوتاه و کوچک است، ستاره درخشانی بود بر تارک کشوری که از ظلم و جور رضاشاهی تاریک می نمود و تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد ارزش این شخصیت عالی مقام را نمی تواند درک کند. ملت ما مرهون خدمات و فداکاری های او است و اینک با سربلندی از بین ما رفته، بر ما است که ابعاد روحی و بینش سیاسی – اعتقادی او را هر چه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف و دور افتاده او را تعمیر و احیا نماییم»
(صحیفه امام، ج 19، ص 74؛)
* شهید مدرس در کلام مقام معظم رهبری
مگر خصوصیت مدرّس چه بود؟ از مدرّس عالِمتر هم داشتیم. مدرّس خصوصیت عمدهاش این بود که” هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگرى در او اثر نمىکرد. همان وقتى که علىالظّاهر فضا را بر ضدّ او آنچنان متشنّج کرده بودند که علیهش شعار مىدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد. این خصوصیت یک نماینده خوب در مجلس است. بعضیها زود مرعوب مىشوند! من بارها عرض کردهام که قدرتهاى استکبارى - یعنى همین قدرتهاى سلطهگرِ جهانى - که مرتّب روى این کشور و آن کشور دست مىاندازند و دولتها و ملتها را زیر یوغ خودش مىکشانند، عمده کارشان از ترساندن مىگذرد. قدرت واقعیشان آن قدر نیست که بر زبان مىآورند. بدیهى است این همه که اینها با این انقلاب و با این کشور بدند، اگر قدرت داشتند، تاکنون این انقلاب اینطور رشد نمىکرد و اینگونه نمىماند
86/12/09(بیانات در دیدار اعضای انجمنهاى اسلامى دانشآموزان)
فریادهاى مرحوم آیتاللَّه مدرس در صحن مجلس ملى آن روز در مقابلهى با رضاخان و دیگران و دیگران، در مقابله با آن قرارداد خائنانهاى که آن روز داشتند مىبستند که همهى کشور را تحویل انگلیسها بدهند. اینها برقه ایى در این فضا روشن کرد؛ دلها را روشن کرد، عزمها را محکم کرد. نهضت به وسیلهى پیشروان این فکر شروع شد، رهبرى الهى و با عزم و اردهاى مثل امام، خداى متعال در اختیار ملت گذاشت؛
78/11/26(بیانات در دیدار کارگزاران حج )
منبع: