پيامبر صلي الله عليه و آله در حدیثی راهبران اهل بهشت را معرفی نمودند.
در بهشت از چه کسی باید پیروی کنیم؟.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : المُجاهِدونَ في سَبيلِ اللّه ِ قُوّادُ أهلِ الجَنَّةِ ؛
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند : رزمندگان در راه خدا ، راهبران اهل بهشت اند .
منبع :
بحار الأنوار ، ج 8 ، ص 199
برگرفته از سایت http://www.jamnews.ir/detail/News/744375?sk=1
وقال علی علیه السلام :مَإِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللّهِ، سُبْحَانَهُ، حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلاَةِ عَلَى رَسُولِهِ(صلى الله عليه
وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ; فَإِنَّ اللّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ،فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَيَمْنَعَ الاُْخْرَى.
امام(عليه السلام) فرمود: هرگاه حاجتى به درگاه حق داشتى، نخست با صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله)
شروع كن، سپس حاجت خود را بخواه زيرا خداوند، كريم تر از آن است كه دو حاجت از او بخواهند، يكى را قبول و ديگرى را رد كند.
منبع:حکمت 361 نهج البلاغه-ترجمه محمددشتی.
انتظار کشیدن ـ که از وظایف یاران امام مهدی(عج) است ـ یک حالت و عمل قلبی و درونی است که آثار و برکتهای فراوان بیرونی هم دارد. انسان منتظر، دائماً به در نگاه میکند. پیوسته در درون و باطن به عالم بالا نگاه میکند که آقایش چه زمانی تشریف میآورد.
پس اوّلین اثر انتظار، این است که انسان را دائماً به یاد منتظَر میاندازد؛ یعنی در حقیقت، انسان منتظِر، یک لحظه هم از یاد آن حضرت غافل نیست. دومین اثر، آماده شدن و مهیّا شدن برای آمدن امام زمان(عج) است. شخصی از امام صادق(ع) میپرسد: متی الفرج؛ آقاجان! گشایش و فرج شما اهل بیت(ع) چه زمانی است؟ امام فرمودند: «مالک و الفرج و انت ممن ترید الدّنیا!؟؛ تو را به فرج چه کار در حالی که از کسانی هستی که دنیا را میخواهند و دنیاطلبند؟! کسی میپرسد فرج چه زمانی است، که خود را برای آن ساخته و آماده کرده است. تو فرج را برای آن میخواهی که دنیایت آباد شود! مشکلات اقتصادی و سیاسی برود! تو خود آقا را نمیخواهی. آقا بیاید تا دنیایت را آباد کند. بنابراین پرسشت بیجاست!» پس مهم، آماده بودن برای ظهور است.
اثر سوم انتظار، لحظه شماریِ انسانِ منتظر برای آمدن آن حضرت(عج) است. لحظه لحظه میگوید: خدا کند تو بیایی!. اصلاً آمدن حضرت(عج) را در خواب میبیند. نه اینکه بگوید ـ نعوذبالله ـ آقا تا هزار سال دیگر هم ظهور نمیکند.
منبع:http://tolooemehr.com/quran-hadith/%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7/
تاریکی و ظلمت، شرک و کفر، جنگ و خونریزی، نابرابری و بی عدالتی، کینه و دشمنی و … همه جا را فرا گرفته است. دیگر انسانیت و اخلاق معنایی ندارد. محبت بی معناست. ارزش های اخلاقی حلقه مفقوده زندگی بشریت است. دختران حق زندگی ندارند و باید زنده به گور شوند ولی تعداد زیاد پسران نشانه خوبی برای هر خانواده است. با کوچکترین سوء تفاهمی جنگ های خونین و بی پایان رخ می دهد.
اشرافی گری تنها ملاک شایستگی است. سیاه پوستان برده هستند و نژاد پست تر، و بردگان از حداقل حقوق اجتماعی بی بهره اند. شکنجه ضعیفان امری طبیعی است و بالاخره انسان گرگ انسان است. اینها همه و همه تنها گوشه ای از ویژگی های دوره خاصی از تاریخ است؛ عصر جاهلیت.
روح انسان به واسطه انتسابش به آستان ربوبی درغایت ظرافت و حساسیت است. اما چگونه است که تباهی همه جا را فراگرفته و چگونه می توان بشریت را احیا نمود؟ خداوند متعال برای نجات انسانها از گمراهی و برای هدایت بشریت «رحمه للعالمین» را به آفرینش عنایت فرمود. عالی ترین نمونه اخلاق و تربیت و والاترین الگوی کمالات انسانی برانگیخته می شود تا به مصداق آیه ی شریفه «و لکم فی رسول الله اسوه حسنه»، اسوه ای حسنه، نعمت آفرینش را کامل نماید. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه واله)، هم او که برای همه عزیز و دوست داشتنی است و هم او که «محمد امین» است، همچون خورشید تابان در آسمان انسانیت می درخشد و کالبد ارزش های والای اخلاقی و کمالات وسجایای انسانی را روح می بخشد. الگویی به تمام معنا از جمیع کمالات و امتیازاتی که یک انسان در همه ابعاد وجودی خود می تواند داشته باشد در زندگی پر عظمت و شگفت آمیز آن حضرت ترسیم شده است که برای همیشه چون مشعلی فروزان فرا راه آدمیان پرتو افشانی می کند.
محمد، پیشوای عظیم الشان اسلام، بسیار با ابهت بود. در دل ها جای داشت و عزیز و گرامی بود. او قلب ها را تسخیر نموده، به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. در تنهایی محزون و متفکر و در میان جمع بشاش وگشاده رو بود و غالباً تبسمی بر لب داشت. کسی نتوانسته و هیچ کس نیز نمی تواند او را آنچنان که هست بشناسد و تعریف کند. هیچ نویسنده و هیچ خطیب توانایی یارای ادای حق مطلب در وصف ابعاد شخصیت و خلق و خوی پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله و علیه واله) را ندارد.
وجود شریف حضرت محمد(صلی الله و علیه واله) که بهانه خلقت است فصل جدیدی در زندگی بشریت به وجود آورد. تعالیم وسیع و گسترده ایشان همچو خورشید در شب های تاریک و ظلمانی تابید و انسانیت را احیا نمود. در روزگاری که اشرافی گری و تجملات ملاک ارزش انسان ها بود، زواید معیشت را از زندگی خود حذف نمودند و با وجود اینکه با کوچکترین اراده می توانستند خزاین عالم را در اختیار داشته باشند، ساده و بی آلایش بودند. در دوره ای که دختران حق زندگی نداشتند و زنده به گور می شدند ایشان دختر اطهر خود را تکریم نمودند و بر دستانش بوسه زدند. برادری و برابری را جایگزین برده داری و نژاد پرستی نمودند.
جنگ های خونین و دراز مدت را به مودت و دوستی مبدل ساختند و دو قبیله اوس و خزرج را که سالیان سال با هم در جنگ بودند، به صلح و دوستی رهنمون ساختند. خداپرستی و وحدانیت را جایگزین شرک و بت پرستی نمودند و قلب انسان ها را با نور خدا روشن و منور ساختند. در عصر بی سوادی و جهالت مردم را به کسب علم و دانش توصیه می کردند؛ «حتی اگر در چین باشد». این تنها قطره ای از دریای نعمتی بود که «ارحم الراحمین» با عطای «رحمه للعالمین» به بشریت کرامت نمود. نعمت بزرگ و وصف ناشدنی، که خدا به خاطر عطای او بر مومنین منت نهاد: «لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولاًمن انفسهم.»
و اما امروز؛ در عصر فراصنعتی و در هزاره سوم نیز بشر درجاهلیت به سر می برد؛ جاهلیتی مضاعف و مدرن. جاهلیتی که به برکت! استعمار و استثمار اخلاقی و فرهنگی غرب و به واسطه زیاده خواهی و دنیا طلبی ایجاد شده است. امروز نیز ارزش های اخلاقی در جوامع مختلف رنگ باخته است. جاهلیت مدرن نیز دختران را زنده به گور می کند؛ نه جسم آنها را بلکه روح و روان وشخصیت و عفت آنان را. در عصر جدید هم شاهد جنگ های خونین طولانی هستیم؛ این بار با شعار دموکراسی، عدالتخواهی و بشر دوستی. شاهد شکنجه ضعیفان هستیم؛ این بار در زندان ابوغریب یا گوانتانامو. در عصر جدید هم بر سر پیامبر اکرم (صلی الله و علیه واله) خاکستر می ریزند اما به شیوه خود؛ با کتاب، با فیلم سازی، با اهانت، با هتاکی و … .
باید بار دیگر دست به دامن «شمع جمع آفرینش» شویم. همان وجود شریفی که تا ابد «چراغ افروز راه اهل بینش است» و همان پیامبر رحمتی که همواره نگران انسان هاست. امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند دستیازی به سیره نبوی هستیم تا از جهالت رها شویم و به مکارم اخلاقی دست یابیم. تنها اوست که مکارم اخلاق را می تواند به اتمام برساند. باید تلاش کنیم تا زمینه ظهور و بروز سیره آن حضرت فراهم شود. باید آموزه های ایشان را برنامه زندگی خود قرار دهیم که به واقع اکنون بیش از هر زمان دیگری محتاج توجه و عنایت خاص حضرتش هستیم.
منبع:
حجت الاسلام و المسلمین عباس نصیری فرد عضو کمیسیون سبک زندگی شورای انقلاب فرهنگی گفت: به دلیل رابطه قلبی انسان با امام زمان (عج) و اینکه در روح انسان همواره اندیشه رسیدن به مطلوب وجود دارد، انسان منتظر جمعه ها غمگین می شود چرا که در انتظار ظهور امام دوازدهم (عج) به سر می برد.
وی تصریح کرد: غم درونی ناشی از انتظار برای ظهور امام زمان (عج) در واقع از ارتباط روحی و معنوی شیعیان با حضرت قائم آل محمد (عج) سرچشمه می گیرد.
این کارشناس علوم قرآنی در ادامه صحبت های خود اظهار کرد: انسان هایی که قلب پاکی دارند، غم بیشتری در روزهای جمعه روحشان را فرا می گیرد و از این جهت این احساس غم انگیز در آن ها بیشتر از سایر افراد است.
وی همچنین یادآور شد: احساس غم واندوه درونی انسان غیر از بحث انحراف و کج رویی هایی است که برخی از آن ها، آن را وارد دین می کنند و از این حالت روحی و روانی مردم استفاده می کنند تا برای خودشان مرید جمع کنند.
رئیس اندیشکده راهبردی مطالعات “جهان” خاطرنشان کرد: امیدواریم با هر چه عمیق تر و درونی تر شدن حالت انتظار در افراد مختلف، شاهد بروز منتظران واقعی ظهور امام زمان (عج) در سطح جامعه باشیم.
منبع: