امر به معروف
آیت الله سید حسین فاطمی قمی ( از شاگردان برجسته میرزا جواد آقا ) می فرمودند :
این گونه بود فرمایشات ایشان که مؤثر واقع می شد.
حقیر در شبی از شبهای ماه رمضان برای کاری بیرون شهر رفته بودم ، دیدم عده ای از جوان ها و چند نفر هم از اهل علم برای تفریح و گردش بیرون رفته بودند، این منظره بر من ناگوار آمد.
روز بعد پس از نماز ظهر و عصر و خاتمه فرمایشات ایشان به عادت همه روز در ایوان مدرسه فیضیه ، حقیر ذکر مصیبت می کردم ، آن روز قبل از ذکر مصیبت قضیه شب گذشته را عنوان کردم به این نحو که چرا باید ماهی که فرمودند « دعیتم الی ضیافه الله» که روزش بهترین روزها و شبش بهترین شب ها؛ نفس ها در آن ، ثواب تسبیح دارد؛ خواب در آن، عبادت است؛ چرا باید اهل علم به تفریح بروند؟ و به سایرین از جلالت این ماه تذکر ندهند؟
آن روز گذشت. صبح روز دیگر در مسجد بالا سر پس از نماز خواستم سؤالی از ایشان بکنم تا چشم شریفش به من افتاد، مرا در معرض عتاب درآورده فرمود: دیدی روز قبل چه کردی در حضور اشخاص مختلفه از عوام و غیره؟! چرا باید به این نحو اسم اهل علم و علما را ببری؟
مگر تفریح غیر مشروع است و یا باید علما منبر بروند و به اهل علم مطالبی را بگویند؟ ممکن است به نحو دیگری به آنها بگویند.
سرم به زیر افتاد عرض کردم: خطا رفتم اکنون بفرمایید چه بایدم کرد؟
فرمود: برو منبر و بگو من خطا کردم!
ولی برای من مشکل بود اظهار کنم خطای خود را و لیکن در ذهنم بود ، تا یک روز آقا شیخ ابراهیم تُرک زیر بغل مرا گرفت
و گفت: تو باید امروز منبر بروی به جای من و به سختی مرا بلند کرد، رفتم منبر، فرمایش آن مرحوم به یادم آمد گفتم: در آن روز که گفتم چرا باید اهل علم در ماه رمضان به تفریح بروند من خطا کردم! چیزی از اهل علم ندیدم؛ ذکر مصیبت کرده فرود آمدم.
اثر سخنان میرزا جواد آقا
خطیب محترم استاد فاطمی نیا تبریزی در کنگره بانو اصفهانی، فرمودند:
« در مورد جمال السالکین، آیة الله آقا میرزا جواد آقای تبریزی می نویسند که وقتی در مجلسی می نشست می فرمود:
ای مردم! یکی از نام های خدا « غفار» است! همین را که می گفت، چند نفر غش می کردند و آنان را از مجلس بیرون می بردند!
آیة الله شیخ علی پناه اشتهاردی هم فرمودند: میرزا جواد آقا تبریزی در مدرسه فیضیه درس اخلاق داشت و آن چنان تأثیر آتشین بر دل ها می گذاشت که در درسش از اثر صحبت ایشان، غش می کردند و بی هوش می شدند.
روزی به میرزا جواد آقا عرض کردند که تأثیر صحبت شما چنان است که یکی از تجار در این جلسه حضور داشته بی هوش بر زمین افتاده است!
فرموده بودند: این که چیزی نیست مولایشان امیرالمؤمنین همیشه از خوف خدا چنین حالتی بهش دست می داد!
تأثیر شگفت انگیز درس آخوند همدانی
علامه حسن زاد ه آملی از قول علامه طباطبائی این مطلب را نقل کرده اند که:
مرحوم آیت الله سید علی قاضی فرمود:
من که به نجف تشرف حاصل کردم روزی در معبری آخوندی را دیدم شبیه آدمی که اختلال حواس دارد و مشاعر او درست کار نمی کند، راه می رود.
از یکی پرسیدم که این آقا اختلال فکر و حواس دارد؟
گفت: نه، الأن از جلسه درس اخلاق آخوند ملاحسینقلی همدانی به در آمده و هر وقت آخوند صحبت می فرماید در حُضار اثری می گذارد که بدین صورت از کثرت تأثیر کلام و تصرف روحی آن جناب، از محضر او بیرون
می آیند.
مقام میرزا جواد آقا
حجت الاسلام فاطمی نیا می فرمودند :
… اینها حیف است، اینها سینه به سینه است، اگر ناقلش مثل من بیافتد و بمیرد دیگر کسی پیدا نمی شود بگوید، هی منتظر شوی که رادیو خواهد گفت، یا تلویزیون. دیگر تمام شد!
… آقا شیخ محمد حسین بهاری خودش به من فرمود که آقا میرزا جواد آقا تبریزی ـ رضوان الله علیه ـ روی منبر نشسته بود و من پای درس ایشان بودم.
شیخ محمد حسین تا سه چهار سال پیش زنده بود خیلی مرد بزرگی
بود منتهی دیگر چون آسم شدیدی داشت آن هم در یک گوشه شهرستان! ایشان مجهول القدر مانده بود…
ایشان می فرمود جوان بودم میرزا جواد آقا روی منبر درس می گفت، می گوید یک دفعه دیدم این دو چشم های نورانی را متوجه ما کرد گفت: اهل کجایی؟ ـ من خلاصه عرض می کنم ـ گفتم: اهل بهار!
تا گفتم اهل بهار، به پُری صورتش اشک ریخت!
سپس گفت: شیخ محمد بهاری، قبرش زیارتگاه شده یا نه؟ قبر شیخ محمد مزار شده یا نه؟
بعد گفت: ان شاء الله من در پنجشنبه هفته آینده مهمان ایشان هستم! ـ یا گفت: به او ملحِق می شوم ـ این حرفی که می زد مثل اینکه پنجشنبه بوده می فرمود: پنجشنبه آینده!
یک شاگردی داشت آن شاگرد بی قرار شد، گریه کرد، آمد خودش دست به
ضریح حضرت معصومه علیها السلام شد.
گفتیم: چه خبر است؟ والله! من این آقا را می شناسم اینکه گفت: من پنجشنبه آینده مهمان شیخ محمد بهاری هستم، دیگر تمام شد!
گفتیم: حالا امام نیست، پیامبر نیست که حرفش را این قدر زود باور می کنید. حالا که آقا میرزا جواد آقا سر حال است.
به هر حال، گفت: پنجشنبه آینده جنازه آقا میرزا جواد آقا تبریزی تشییع شد.
مهم این است که ایشان می گفت:
طلبه های دارالشفاء، فیضیه و جاهای دیگر، ـ ببینید اینها مهم است، قریب به دویست و پنجاه طلبه، قریب به دویست و پنجاه طلبه!! - از حوزه علمیه خواب دیده بودند صبح که پا شده بودند برای نماز، به همدیگر می گفتند: خواب دیدیدم! یک الف این خواب ها با هم فرقی نداشت. خیلی حرف است! 250 نفر خواب ببینند یک الف هم با هم فرق نداشته باشد!!
خلاصه؛ که در شب پنجشنبه خواب دیده بودند که جنازه آقا میرزا جواد آقا تبریزی روی تابوت حرکت می کند، حضرت سید انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم جلوی جنازه حرکت می کند!
برکت قم و قبرستان شیخان
علامه طهرانی می فرماید:
« جناب آقای سید هاشم حداد [ عارف نامی و شاگرد برجسته سید علی آقا قاضی] از قبرستان معروف به « شیخان» بسیار مبتهج بودند و می فرمودند: بسیار پر نور و پر برکت است و خدا می داند چه نفوس زکیه و طیبه ای در اینجا مدفونند.
پس از قبر مطهر بی بی که فضای قم و اطراف قم را باز و گسترده و سبک و نورانی نموده است و به واسطه برکات آن حضرت است که گویا خستگی از زمین قم و از خاک قم برداشته شده است، هیچ مکانی در قم به اندازه این قبرستان نورانی و با رحمت نیست! و سزوار است طلاب و سائرین بیشتر از این، به این مکان توجه داشته باشند و از فضایل و فواضل معنوی و ملکوتی آن بهره مند شوند و نگذراند این آثار محو شود و دستخوش نسیان قرار گیرد.
شاهکار ملاحسینقلی همدانی در تربیت شاگردان
علامه طهرانی می فرماید:
« … گویند علت انحراف حسین بن منصور حلاج در اذاعه و اشاعه مطالب ممنوعه و اسرار الهیه، فقدان تعلم و شاگردی او در دست استاد ماهر و کامل و راهبر راهرو و به مقصد رسیده بوده است.
او از نزد خود به راه و سلوک افتاد، و بدین مخاطر مواجه شد و لذا بزرگان از ارباب سلوک و عرفان ، او را قبول ننموده و رد کرده اند و در مکتب معرفت دارای وزنی به شمار نیاورده اند.
و مانند شیخ احمد احسائی که از نزد خود خواست به مقام حکمت و عرفان برسد و صِرف مطالعه کتب فلسفیه خود را صاحب نظر دانست و
اشتباهات فراوانی مانند التزام به تعطیل و انعزال ذات مقدس الهی از اسماء و صفات و … به بار آورد که موقعیت او را در نزد ارباب و نقادان بصیر و خبیر شکست و تألیفات او را در بوته نسیان و عدم اعتناء قرار داد.
در مکتب تربیتی آیة الحق مرحوم آخوند ملا حسینقلی همدانی ( استاد میرزا جواد آقا ملکی ) هیچ یک از این خطرات در هیچ یک از شاگردان او دیده نشده است.
با اینکه هر یک از آنها در آسمان فضیلت و کمال چنان درخشیدند که تا زمان هایی را بعد از خود روشن نموده و در شعاع وسیعی اطراف محور و مرکز وجود مثالی و نفسی خود را نور و گرمی بخشیده و می بخشند. معارف الهیه و سلوک علمی آیاتی از شاگردان او را مانند سید احمد کربلایی طهرانی و حاج شیخ محمد بهاری و حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و سید محمد سعید حبوبی ، کجا تاریخ می تواند به دست محو و نابودی سپرده و در محل انزوا بایگانی کند ….؟! »
سلیقه معنوی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
مرحوم میرزا عبدالله شالچی تبریزی می فرماید:
… مرحوم استادم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی که هم مجتهد در فقه بود و رساله عملیه داشت و هم در معارف اسلامی صاحب نظر، دستوراتی می دادند که انسان در خوردن، خوابیدن، نشستن، صحبت و عمل کردن چگونه رفتار کند. یکی از دستورات ایشان این بود که :
انسان نباید معصیت کند.
خوش سلیقگی را ببینید آقا! این عالمی است که خوش سلیقه است و پیروانش را به راه راست هدایت می کند. اولین دستوری که می دهد این است که انسان نباید معصیت کند. می فرمود:
انسان در خوردن نباید به قدری نخورد که ضعف پیدا کند و نه به قدری بخورد که کسل شود و از اطاعت باز بماند. ایشان به شب خیزی خیلی اهمیت می داد.
استفاده از مقبره استاد
مرحوم شالچی تبریزی می فرمود :
ایشان اینجا در قم بودند و فوت شدند. قبرشان هم در شیخان است. من حالا هم از قبرش استفاده می کنم. بروید سر قبرش، فاتحه بخوانید، حوائجتان را هم بخواهید. گمان می کنم که نتیجه بگیرید.
من حالا هم گاهی شده است که عرضی داشته باشم می روم سر قبر ایشان و نتیجه می گیرم. خواب هم می بینم و استفاده می کنم.
انتقال معارف با نگاه عارفانه
از قول مرحوم شالچی نقل شده :
یک وقت بنده رفته بودم خدمت آقا، ایشان آمد رو به روی من نشست به طوری که زانوهای من به زانوهای ایشان چسبید و نگاه های ممتدی به من کرد.
من فهمیدم مطلب چیست، من هم شروع کردم به ایشان نگاه کردن چون بعضی از بزرگان با نگاه کردن معارفی را منتقل و القاء می کنند؛ بعد [ میرزا جواد آقا] فرمودند: پاشو برو!
چرا تکلیف را انجام ندادی؟!
مرحوم شالچی فرمودند:
« روزی در درس حاج میرزا جواد آقا شرکت کردم. پس از درس، آقا دستوری را به من فرمودند تا انجام دهم. من با این که تصمیم به انجام آن در نیمه های شب داشتم به علت کار زیاد موفق به بیتوته و انجام دستور استاد در سحرگاه نشدم. فردا چون به درس استاد رفتم هنگام بازگشت چون برخاستم بیایم استاد فرمود: شما تشریف داشته باشید!
آنگاه که شاگردان رفتند، فرمود: چرا تکالیف تعیین شده را دیشب انجام ندادی؟! من به یکباره در حیرت شدم که من با کسی این حال نگفتم و کسی جز خدا از این واقعه خبردار نبود.
پس، از ایشان عذر تقصیر خواستم. این بی توفیقی در شب بعد نیز رخ داد و باز استاد به من خاطر نشان کرد که دستورش را انجام نداده ام. پس از آن با تلاش و همت دو چندان موفق به انجام دستور استاد شدم و از آن بهره مند گشتم.»
دید ملکوتی
استاد شالچی تبریزی می فرمود :
« یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم.
استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله چه می بینی؟!
این صحبت استاد گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و حجاب ملکوت از برابر چهره ام برداشته شد.
دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!
بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟ و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند!
پس از آن استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.»
منبع:
http://serajnet.org/userfiles/www.salehin.com/fa/index.php
علامہ حسن زاده ے آملي:
با ادعیہ و قرآن حشر داشتہ باشید چون شماڪمال ومعرفت ميخواهید و قرب الي اللہ نیاز داریدو حشربا ادعیہ وقرآن شمارا اوج میدهد
(شرح_فصوص_الحکم_قیصری)
علم در قلبهاے شماست و متأدب بہ آداب روحانیین و متخلق بہ اخلاق صدیقین شوید تا اینڪہ علم در قلب شما ظهور پیدا ڪند و شما را فراگیرد
پس با تادیب نفس مي شود حقیقت دل را شڪافت و از چشمہ و آب زلال مایہ حیات آن بهره مند گشت و با ادب مع اللہ این طلسم را مي شود گشود و از ڪوثر آن آب حیات نوشید.
(شرح_دفتر_دل
علامه حسن زاده ے آملی روحی فداه)
درست زيستن و معاشرت کردن با همسر و فرزندان و سامان بخشي به امور خانه و زندگي در سيره حضرت زهرا(س) به صورت تکامل يافته خودنمايي مي کند و اين مهم ايشان را به عنوان الگويي در مسائل حوزه خانواده براي همه دوران تاريخ قرار داده است.
آن حضرت(س)، آيين خانه داري و همسرداري را به خوبي مراعات مي کردند و سراسر زندگي شريفشان، درس هايي براي همه زنان است که بايد فراگيرند تا به سعادت و خوشبختي برسند.
ايجاد اعتماد به نفس در فرزندان
حجت الاسلام دکتر محمدمهدي بهداروند در ماهنامه پيام زن مي نويسد: در سيره عملي حضرت زهرا (س) توجه به شخصيت بخشي فرزندان و ايجاد اعتماد به نفس در آن ها کاملا مشهود است. از جمله ابزارهايي که روح اعتماد به نفس و مشکل ستيزي را در کودک زنده نگه مي دارد، مسابقه و رقابت هاي سازنده است. رو به رو ساختن کودکان با مشکلات و فراهم کردن امکان رقابت براي آن ها، باعث بالا رفتن حس اعتماد به نفس در آن ها مي شود. اين مسئله به قدري ارزشمند و سرنوشت ساز است که والدين کودک بايد براي آن برنامه ريزي کنند. حضرت زهرا(س) براي ايجاد اعتماد به نفس در فرزندان خود آن ها را به مسابقه و ورزش تشويق مي کردند. از جمله نمونه هاي ديگر براي شخصيت بخشي به فرزندان، تقويت روحيه شادابي، نشاط و محبت در بين افراد خانواده است؛ چرا که افراد خموده و پژمرده، براي انجام امور کارايي لازم را ندارند.
محبت و مهرورزي به فرزندان
دانشمندان علوم تربيتي معتقدند کودکان در هر سني به محبت و اظهار علاقه نيازمندند. کودک مي خواهد پدر و مادر او را دوست داشته باشند و نسبت به او اظهار علاقه کنند. برخلاف تصور برخي والدين کودک پيش از آن که به لباس، خوراک و محل زندگي توجه داشته باشد به اين توجه دارد که آيا والدينش او را دوست دارند يا نه؟ درس محبت در خانه حضرت زهرا(س) به طور کامل ارائه مي شد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سيراب شده و قلبشان کانون محبت به همسر و فرزندانش بود، در اين باره نيز وظيفه مادري خود را به بهترين شکل انجام مي دادند.
سلمان فارسي مي گويد: روزي حضرت فاطمه زهرا(س) را ديدم، که مشغول آسياب کردن غله است. فرزندش حسين(ع) به گريه افتاد و بي تابي مي کرد.
عرض کردم: براي کمک به شما، غله را آسياب کنم يا بچه را آرام کنم؟ حضرت فرمودند: من به آرام کردن فرزند اولي هستم، شما آسياب را بچرخانيد. (کتاب الگوهاي رفتاري حضرت زهرا(س) نوشته آيت ا… سيدمحمد حسيني شاهرودي)
آيين همسرداري
براي يک زن بزرگ ترين موفقيت و ارزش، اين است که در شئون گوناگون زندگي، خشنودي همسرش را به دست آورد و از هر گونه عملي که موجب ناراحتي شوهر مي شود پرهيز کند.
حضرت علي(ع) مي فرمايند: «جهاد زن، خوب شوهرداري است» زن براي اين که بتواند در اين جهاد پيروز باشد، بايد تمام سعي و تلاش خود را به کار گيرد تا خانه را محل آرامش مرد قرار دهد. الگوي همسرداري حضرت زهرا(س) بهترين الگو براي زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا(س) با همسرشان امير مومنان(ع) در عالي ترين مرحله صفا و مهرباني بود. نه تنها هرگز خاطر ايشان را نرنجاندند بلکه ياوري مهربان براي ايشان بودند.
حضرت علي(ع) مي فرمايند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوي خود برد، خشمگين نساختم و در هيچ کاري موجب ناخشنودي او نشدم. او نيز هيچ گاه مرا خشمگين نکرد و عملي از او سر نزد تا باعث ناخشنودي من شود.» (کتاب الگوهاي رفتاري حضرت زهرا(س)) و همچنين نقل است که امام علي(ع) فرمودند: «هرگاه به چهره زهرا(س) نگاه مي کردم، هر گونه غم و اندوه از من برطرف مي شد.» (کتاب کرامات و مقامات عرفاني حضرت زهرا(س) نوشته سيدعلي حسيني)
انفاق گروهي در خانواده
حضرت علي(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) طبق نذري که کرده بودند سه روز، روزه گرفتند. شب اول هنگام افطار فقيري در خانه ايشان را زد، حضرت علي(ع) افطار خود را به او داد. حضرت فاطمه(س) و فرزندانشان نيز به ايشان اقتدا کردند و افطار خود را به فقير دادند و با آب افطار کردند. شب دوم يتيمي در خانه ايشان را زد و باز افطار خود را به او دادند. شب سوم نيز اسيري آمد و چيزي طلبيد، اين بار نيز افطار خود را به او دادند. آنگاه از سوي خداي متعال آيه «و يطعمون الطعام علي حبه مسکينا و يتيما و اسيرا» نازل شد که اشاره به ايثار و انفاق آن بزرگواران دارد. (کتاب امالي صدوق، صفحات ۲۱۲ و ۲۱۶) چنين رفتارهايي از حضرت علي(ع) و حضرت زهرا(س) روحيه انفاق را در بين فرزندان شان تقويت مي کرد.
تشويق فرزندان به فراگيري علم
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکي فرزندانشان، عبادت خداي تعالي را در روح و روان ايشان تثبيت کردند و از همان آغاز به آن ها علم آموختند و ايشان را براي کسب معارف و تشويق در فراگيري علم، آماده مي کردند.
به عنوان مثال به فرزندشان امام حسن(ع) که هفت ساله بودند، مي فرمودند: «به مسجد برو، آنچه را از پيامبر شنيدي فراگير و نزد من بيا و براي من بازگو کن.» (کتاب نگاهي به زندگي حضرت زهرا نوشته محمدمهدي اشتهاردي)
تقسيم کار منزل با همسر
امام صادق(ع) مي فرمايند: «… علي(ع) آب و هيزم مي آورد و حضرت فاطمه(س) آرد مي کرد، خمير مي ساخت، نان مي پخت و لباس ها را وصله مي زد.» (کتاب روضة الکافي، صفحه ۱۶۵)
امام علي(ع) فرموده اند: «فاطمه به قدري با آسياب دستي آرد کرد تا دست هايش مجروح شد و آن قدر خانه روبي کرد و براي پخت و پز آتش زير ديگ نهاد که لباس هايش گردآلود و دودي شد و در اين امور زحمت و رنج بسيار به او مي رسيد …» (بحار الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۲۳) پيامبر(ص) نيز به فاطمه(س) کمک کردند.
رسول خدا(ص) به منزل حضرت علي(ع) وارد شدند، ايشان را ديدند که همراه فاطمه(س) مشغول آسياب کردن هستند، پيامبر(ص) فرمودند: «کدام يک خسته تر هستيد؟» حضرت علي عرض کردند: «فاطمه اي رسول خدا!» پيامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخيز» و حضرت فاطمه(س) برخاستند و پيامبر(ص) به جاي ايشان نشستند و علي(ع) را در آرد کردن دانه ها ياري فرمودند.
منبع:
رابطه شهدا با حضرت زهرا( س)
**تا وارد اتاق شدم از خواب پرید
رو پیشونیش عرق نشسته بود
گفتم : چی شده داداش؟
گفت: یه ساعت بود با حضرت زهرا (س) حرف میزدم
ادامه داد: فقط از خدا میخوام که روز شهادت بی بی شهید شم .
روز شهادت حضرت زهرا (س) بود
قنوت نماز صبح بود که ترکش خورد به پهلوش …
شهید علیرضا هاشم نژاد
**شهید که شد جنازش موند تو منطقه . حاج حسین خرازی منو فرستاد تا دنبالش بگردم . رفتم منطقه ، همه جا رو آب گرفته بود . هر چی گشتم اثری از علی نبود خبرش رو که به حاجی دادم ،باورش نشد. خودش اومد باز گشتیم ، فایده نداشت ، جنازش موند که موند …
علی دو سال قبل توی بقیع متوسل شده بود به بانوی مدینه . خواسته بود شهید که شد بی مزار بمونه شبیه بی بی . حاجتش رو گرفت ، همون طور که میخواست گمنام باقی موند و بدون مزار …
سردار شهید علی قوچانی
فرمانده تیپ یکم لشکر 14 امام حسین (ع)
**انگیزهای که باعث آمدن من به جبهه شد احساس تکلیف شرعی و اسلامی من بود. اما اینکه چگونه این توفیق نصیب من شد باید بگویم که من لایق چنین سعادتی نبودم و خدا میداند که آنچه مرا به جبهه آورد در خواستی بود که در کنار مرقد مطهر حضرت رضا سلام الله علیه از ایشان نمودم و لطف و عنایت آن بزرگوار مرا به اینجا کشید و توسل جستن به ائمه اطهار علیهم السلام. توصیهای است که من به تمام کسانی که خواهان رسیدن به این سعادت هستند و خود را آماده نمیبینند مینمایم.
اگر جسد من ناپدید شد افسوس مخورید که جسد هر کجا باشد روز قیامت برانگیخته خواهد شد و اگر تاسفی هست باید بر مظلومیت و ناپدید بودن تربت زهرا سلام الله علیهما خورده شود. توصیه میکنم شما را و هر آنکس که این وصیت نامه به او میرسد اینکه از خدا بترسند و در اعمال خود اخلاص را حفظ کنید و یاد خدا را فراموش نکنید و آگاه باشید که خداوند ناظر بر اعمال شماست و توصیه میکنم شما را به پیروی از امام و کوتاهی نکردن اجرای فرامین آن بزرگوار. سعی کنید که اعتقادات خود را در اصول و فروع قوی سازید تا در سختی ها نلغزید.
شهیداحمد امینی
منبع:
کتاب همسفر تا بهشت -
نویسنده : مسافر کربلا
نشست هماندیشی علمای شیعه دهلی با حضور آیتالله محسن اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب و حجتالاسلام مهدی مهدویپور نماینده ولی فقیه در هندوستان در مرکز فرهنگی اسلامی دهلی برگزار شد.
آیتالله اراکی در این نشست طی سخنانی به تبیین رابطه تشیع با وحدت اسلامی پرداخت و گفت: نقش ائمه اطهار(علیهم السلام) در حفظ وحدت، حفظ اصول اسلام و دفاع از قرآن و سنت رسولالله نقش بسیار بارزی بوده است.
وی با اشاره به سیره معصومان(علیه السلام) در وحدت اسلامی اظهار داشت: بزرگترین هزینه در راه تحقق وحدت اسلامی را امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرداخت و بعد از رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) اولین پرچمدار وحدت، حضرت علی(علیه السلام) بود.
آیتالله اراکی با بیان اینکه سیره ائمه اطهار(علیهم السلام) حفظ وحدت و حفظ اسلام در چهارچوبهای کلان آن است، گفت: از دیدگاه جامعهشناسی اسلامی آنچه جامعه اسلامی را یکی میکند و منشأ وحدت است حب و بغض است؛ حب نسبت به یکدیگر و بغض نسبت به دشمنان جامعه را یکی میکند. وقتی جامعهای در خشنودی و ناخشنود یکی شدند آن جامعه به وحدت میرسد. نتیجه مودت و محبت به اهلبیت رسولالله(صلی الله علیه و اله) منشأ وحدت در میان امت اسلامی است.
وی با اشاره به اهمیت تشکیل امت واحده اسلامی یادآور شد: تا امت واحده اسلامی شکل نگیرد، ظهور حضرت امام زمان (عج) محقق نمیشود. دشمنان اسلام با تشکیل گروههای تروریستی و ایجاد تفرقه در صدد رسیدن به اهداف شوم خود هستند. داعش و گروههای تکفیری دستپرورده آمریکا و دشمنان اسلام هستند و مهمترین هدف این گروهها ایجاد تفرقه در بین کشورهای اسلامی است.
آیتالله اراکی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره دستاوردهای مقاومت و حزبالله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: حزبالله تنها نیرویی بود که توانست با تأسی از آموزههای دینی شکست سنگینی به رژیم صهیونیستی تحمیل کند. انقلاب اسلامی به رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران باعث عظمت دوباره اسلام شد، به عبارت دیگر، انقلاب اسلامی، اسلام و قرآن را در کشورهای اسلامی زنده کرد.
علمای هندوستان با کمترین امکانات به ترویج دین می پردازند
حجتالاسلام مهدویپور سخنران دیگر این نشست با ارائه گزارشی از وضعیت مسلمانان به ویژه موضوع تقریب در شبه قاره هند اظهار داشت: علمای هندوستان با کمترین امکانات از قبیل آب، برق و در شرایط سخت برای ترویج دین تلاش میکنند. به واسطه تلاش این افراد است که در مناسبتهای مختلف و به ویژه ماه محرم همه ساله شاهد برگزاری هزاران مجلس عزاداری در این کشور هستیم.
نماینده ولیفقیه در هندوستان با بیان اینکه 4 هزار طلبه علوم دینی در بیش از 94 حوزه علمیه شیعه در سراسر هند مشغول فراگیری علوم دینی هستند، گفت: بسیاری از شیعیان هندوستان از علاقهمندان به انقلاب اسلامی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی هستند.
حجتالاسلام مهدویپور با اشاره به فتنه در عراق، سوریه و یمن یادآور شد: در شرایط فعلی باید بیش از گذشته برای ایجاد وحدت و همدلی تلاش کنیم.
انسجام روحانیت بزرگترین سرمایه برای حفظ وحدت
منوچهر متکی معاون امور بینالملل مجمع جهانی تقریب نیز طی سخنانی در این نشست با بیان اینکه یکی از فتنههایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توسط دشمنان ایجاد شد ترور شخصیتها بود، اظهار داشت: دشمنان در ابتدای انقلاب متفکران بزرگی همچون شهیدان مطهری، بهشتی، مفتح و شهدای محراب را شهید کردند تا به زعم خودشان با انقلاب مقابله کنند.
وی با اشاره به اینکه نقش روحانیت نقش بیبدیلی در انقلاب اسلامی است، گفت: همواره در نهضتهایی که در جهان محوریت اسلامی داشت روحانیت پیشتاز بوده است. روحانیت همیشه در همه عرصههای وحدت پیشتاز بوده است.
معاون امور بینالملل مجمع جهانی تقریب، انسجام روحانیت را بزرگترین سرمایه برای حفظ وحدت دانست و افزود: این انسجام میتواند باعث تقویت وحدت و جلوگیری از تفرقه شود.
وی با تاکید بر مبارزه با گروههای تکفیری خاطرنشان کرد: دولت هند به شدت با تروریسم و تکفیریها مخالف است و بر زندگی مسالمتآمیز همه ادیان در کنار هم تأکید دارد.