در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است:
هر کس سوره فجر را در دهه اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد.
منبع:
(مجمع البیان، ج10، ص341)
در عصر ما رهبر معظم انقلاب اسلامی پیوسته در مناسبات مختلف با نوع نگاه و بصیرت نافذشان بارها و بارها به مناسبات مختلف به بیان مسائل و عبرتهایی از ماجراهای اهلبیت (ع) پرداختند، امروزه پس از گذشت سالها از آن طرح بحثها، وقتی کمی دقیق میشویم، قیمت و بصیرت چنین افرادی برایمان بیش از پیش نمایان میشود و لزوم بهکارگیری آنها در جامعه را بهوضوح حس میکنیم.
«امام جواد مانند دیگر ائمۀ معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندۀ شایستۀ خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد بهطوری که در سن 25سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمۀ دیگر ما با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشۀ مهمی از جهاد همهجانبۀ اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت.
آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلۀ با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همۀ دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلۀ رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلۀ ریاکاری و نفاق بزنند». (بیانات در خطبۀ نماز جمعه 59/7/18)
او نمودار و نشانهى مقاومت است. انسان بزرگى که تمام دوران کوتاه زندگیش با قدرت مزدور و ریاکار خلیفۀ عباسى ــ مأمون ــ مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمى عقبنشینى نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همۀ شیوههاى مبارزۀ ممکن، مبارزه کرد.
منبع:
سایت تسنیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{وَالْفَجْرِ (1)وَلَيَالٍ عَشْرٍ (2)وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ (3)وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ (4)هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ (5)}
(سوگند به سپيده دم (1) و به شبهاى دهگانه (2) و به جفت و تاق (3) و به شب وقتى سپرى شود (4) آيا در اين براى خردمند [نياز به] سوگندى [ديگر] است (5) )
بهوش باشیم…
بزرگترین فرصت زندگی
پیوند جدیدی با خداوند
بهترین روزهای خداوند
حتی بافضیلت تراز دهه ی آخر رمضان
رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) می فرماید:
« ما من أيام العمل الصالح فيها أحب إلى الله من هذه الأيام»، يعني أيام العشر ، قالوا : يارسول الله ولا الجهاد في سبيل الله ؟ قال « ولا الجهاد في سبيل الله إلا رجل خرج بنفسه وماله فلم يرجع من ذلك بشىء »
( هیچ یک از روزها عمل صالح نزد خداوند دوست داشتنی تر از این روز ها نمی باشد ، یعنی روزهای دهگانه ، گفتند: ای رسول خدا حتی جهاد در راه خدا؟ فرمود: حتی جهاد در راه خدا ، مگر اینکه شخصی با مال وجانش در راه خدا خارج شده وهیچ از آنها را باز نگرداند). [به روایت بخاری ودیگران ]
این فرصتی گرانبهاست
فرصتی برای شروع رابطه ای جدید با خداوند
فرصتی برای جمع آوری نیکیهای غیر قابل شمارش که تمام گناهان گذشته را جبران می نماید
فرصتی برای کسب حسناتی برابر با کسی که مال ، زندگی وجانش را در مسیر جهاد در راه خدا تقدیم نموده باشد..
فرصتی برای تجدید ایمان در درون قلبمان
براستی برای این ده روز چه آماده کر ده ایم؟
لحظه های اسارت، لحظه های اثبات حقانیت جمهوری اسلامی و دفاع از استقلال و آزادی سرزمینی بود که با سال ها مبارزه و با خون هزاران لاله عاشق به ثمر نشست.
فریاد خاموش غیورمردانی که با دژخیمان فرومایه به رویارویی پرداختند و از سرزمین اسلامی مان دفاع کردند. آنان پس از نبردی جانانه و دلاورمردانه، بر مصیبت های اسارت صبر کردند و با تحمل ضربات کینه و خشم دشمن، مایه ماندگاری و پایداری جمهوری اسلامی شدند. صبر و استقامت اسیران ایرانی، گواه شکوه و صلابت انقلاب نوپایی بود که برای والایی کلمه الله، در برابر دنیای دشمن ایستاد. شکنجه و درد و غم اسارت، بر ایمان راسخ آنها به انقلاب و ارزش ها افزود و اسارت گاه ها را به دانشگاه های تربیت انسان های مجاهد و آزاده تبدیل کرد. سال های اسارت، سال های وفاداری به ولایت و نماد سرسپردگی و عشق به خمینی بود. پای مردی اسرا در اسارت، بار دیگر نشانه پیروزی ایمان بر فکر و خون و اسارت بر شمشیر و قدرت بود.
مقام معظم رهبری درباره عظمت یازدهمین روز محرم و اهمیت مناسبت تقویمی روز اسرا و مفقودان می فرماید:
یقینا یکی از مناسبت های مهم جمهوری اسلامی که بسیار هم دارای تناسب است، همین روز اسرا و مفقودین است که با خاطره تاریخی آن مناسبت دارد. همه می دانید که در روز یازدهم محرم، یکی از عظیم ترین فاجعه های تاریخ اسلام به وقوع پیوست. اسارتی اتفاق افتاد که نظیر آن را دیگر ملت و تاریخ اسلام ندید و به آن عظمت هم نخواهد دید. کسانی اسیر شدند که از خاندان وحی و نبوت و عزیزترین و شریف ترین انسان های تاریخ اسلام بودند. زنانی در هیئت اسارت در کوچه و بازارها گردانده شدند که شأن و شرف آنها در جامعه اسلامی آن روز نظیر نداشت. کسانی این عزیزان را به اسارت گرفتند که از اسلام بویی نبرده بودند و با اسلام رابطه ای نداشتند و خبیث ترین و پلیدترین انسان های زمان خود بودند. در روز یازدهم محرم، خاندان پیامبر و علی علیهماالسلام اسیر شدند و این خاطره، به عنوان یکی از تلخ ترین خاطره ها، برای ما تا امروز مانده است و خواهد ماند.
مقام معظم رهبری در تجلیل مقام اسیران جنگ تحمیلی می فرماید:
اسرای ما از آن کسانی هستند که نامشان در تاریخ انقلاب و ایران جاودانه خواهد ماند… . اینکه اسلام می فرماید: «وَ لِلّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُوءْمِنینَ» یک وجه از عزت مؤمنین همین است. مؤمن در سخت ترین شرایط هم احساس می کند عزیز است و احساس ذلت نمی کند و خودش را نسبت به دشمن، خوار احساس نمی کند؛ چون اقتدار معنوی و درونی خودش را حفظ کرده است و از دست نداده است. عزیزان ما که در بند هستند، این اتکای به نفس و عزت نفس و قدرت درونی و داخلی را حفظ کردند و توانستند در همه شرایط، آن عزت و استحکام درونی و شخصیت و هویت مسلمانی خودشان را حفظ کنند و دشمن از اینکه بتواند آنها را ذلیل کند و درهم شکند و خردشان کند، ناتوان و عاجز شده است. … رزمندگان عزیز فقط در میدان جنگ نبود که مثل شیر شجاعت نشان می دادند، بلکه در اسارت گاه هم همان شیران شجاع و قوی باقی ماندند.
منبع:
سخنان رهبر معظم انقلاب درباره روز اسرا و مفقودین
من هنوزعاشق نشدم،
درنیمه شبی سرد زمستانی در حالی که برف بشدت می بارید و تمام کوچه و خیابان ها را سفید پوش کرده بود از ابتدای کوچه دیدم که در انتهای کوچه کسی سر به دیوار گذاشته و روی سرش برف نشسته است!
باخود گفتم شاید معتادی دوره گرد است که سنگ کوب کرده!
جلو رفتم دیدم او یک جوان است!
او را تکانی دادم!
بلافاصله نگایم کرد و گفت چه میکنی!
گفتم جوان مثه اینکه متوجه نیستی!
برف، برف!
روی سرت برف نشسته!
ظاهرا مدت هاست که اینجایی!
مریض می شوی!
خدای ناکرده می میری!
اینجا چه میکنی!
جوان که گویی سخنان مرا نشنیده بود! با سرش اشاره ای به روبرو کرد!
دیدم او زل زده به پنجره خانه ای! فهمیدم عاشق شده! نشستم و با تمام وجود گریستم! جوان تعجب کرد! کنارم نشست! گفت تو را چه شده ای پیرمرد!آیا تو هم عاشق شدی؟!
گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشقم! [عاشق مهدی فاطمه] ولی اکنون که تو را دیدم[چگونه برای رسیدن به عشقت از خودبی خود شدی] فهمیدم من عاشق نیستم و ادعایی بیش نبوده!
مگر عاشق میتواند لحظه ای به یاد معشوقش نباشد!!!
یا صاحب الزمان شرمنده ایم آقا…
منبع:
داستانی ازرجبعلی خیاط……