امام کاظم(علیه السلام) در حدیثی به کمترین ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام) اشاره میکنند.
«اگر مردم ارزش و پاداش زیارت حسین(علیه السلام) را بدانند، از اشتیاق قالب تهی کرده و از حسرت فراوان جانشان متلاشی خواهد شد»، این سخن امام باقر(علیه السلام) نشان میدهد که ارزش این زیارت به چه اندازه است و ترک آن چه حسرتی در پی دارد. علاوه بر این، ثواب و پاداش بسیار زیاد و عجیبی در دنیا و آخرت برای زوّار امام حسین(علیه السلام) بیان شده است.
در همین راستا به حدیثی از امام کاظم(علیه السلام) دربارۀ ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام) اشاره میشود:
* قَالَ أَبُوالْحَسَنِ مُوسَى(علیه السلام):
أَدْنَى مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِیعَبْدِاللَّهِ(علیه السلام) بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَایَتَهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ؛
کمترین آنچه از ثواب که به زائر اباعبدالله علیهالسلام کنار نهر فرات داده میشود، آنگاه که حق و حرمت و ولایت او را بشناسد، این است که آنچه از گناهان پیش فرستاده و بعداً میفرستد، گناهان گذشته و آینده او آمرزیده میشود.
* اربعین پیشِروست، خود را آماده کنیم.
منبع:
الکافی/ ج4/ص582
به قدر تعليم، يا شايد بيش از تعليم، به تربيت بينديشيد. بجز در يك جا در قرآن، كه «يعلّمهم» جلوتر از «يزكّيهم» است، همه جا «يزكّيهم» - تزكيه - بر تعليم مقدم است؛ «يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة». اين شايد نشان دهندهى اين است كه تزكيه جايگاه برترى دارد. مخاطبان خودتان را تزكيه كنيد، تربيت كنيد. اين تربيت هم همين طور كه عرض كرديم، «من نصب نفسه للنّاس اماما فليبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره»، سخت است. اين كار سخت را هم بايد انجام داد.
«يبلّغون رسالات اللَّه»خب، اگر بناست من و شما تبليغ رسالات الهى را بكنيم، منتظر شياطين انسى و جنى باشيم. به ما حمله ميكنند؛ آماده بشويم. از لحاظ روحى، در درون خود حصار مستحكمى به وجود بياوريم - كه اين حصار، حصار ايمان و توكل است - تا مغلوب نشويم و از درون شكست نخوريم. فرار و هزيمت بيرونى، ناشى از فرار و هزيمت درونى است. شكست درون انسان است كه شكست بيرونى را نصيب انسان ميكند، بر انسان تحميل ميكند. اگر شما در دلت شكست نخورى، هيچ كس نميتواند شكستت بدهد. حصارى كه بايد در دل شما به وجود بيايد، حصار ايمان به خدا و توكل علىاللَّه است؛ «و على اللَّه فليتوكّل المؤمنون»، «و على اللَّه فليتوكّل المتوكّلون»،«و من يتوكّل على اللَّه فهو حسبه»،«ا ليس اللَّه بكاف عبده»؛ اينها درسهاى ماست. قرآن را با تأمل بخوانيم؛ اينها را به عنوان درس ياد بگيريم، اينها دستورالعمل زندگى است. اين، يك جور آمادگى است
بدانيد امروز وظيفهى روحانيت مضاعف است. اگر روحانيت هميشه يك باربر دوش داشته است - بارتفهيم، تبيين، ابلاغ؛ «الّذين يبلّغون رسالات اللَّه» - امروز اين بار مضاعف است؛چرا؟
براى دو جهت: يكى اينكه فرصت براى تبليغ اسلام در دنيا - چه دنياى اسلام، چه دنياى غير اسلام - به وجود آمده است، كه حالا مختصراً عرض خواهم كرد. يكى هم به دليل همين فرصت و از ترس اسلام، حملات نسبت به اسلام افزايش پيدا كرده است. پس وظيفه مضاعف ميشود. وقتى فرصت هست، وظيفه زياد است. وقتى به خاطر اين فرصت، حمله ودشمنى و تهاجم هست، باز وظيفه زياد است. امروز شما در يك چنين وضعيتى هستيد. نبايدهم بترسيد؛ «و يخشونه و لايخشون احدا الّا اللَّه». از هيچ چيز نترسيد، از سختىهاى راه نهراسيد.نه اينكه بگوئيد سختى نيست؛ چرا، سختى هست؛ اما از اين سختى نترسيد. به استقبال كارهاى دشوار و سخت برويد. كارهاى نشدنى را انجام بدهيد.
برويد سراغ كارهاى نشدنى، تا بشود. تصميم بگيريد بر برداشتن كارهاى سنگين، تابرداريد. «ولا يخشون احدا الّا اللَّه». «و خب،زحمتهايش چه؟ رنجهايش چه؟ محروميتهايش چه؟ جوابش اين است كه: كفى باللَّه حسيبا»؛ خدارا فراموش نكن، خدا حسابت را دارد. در ميزان الهى، رنج تو، محروميت تو، كفّ نفستو، حرصى كه خوردى، زحمتى كه كشيدى، كارى كه كردى، خون دلى كه خوردى، دندانىكه روى جگر گذاشتى، اينها هيچ وقت فراموش نميشود؛ «و كفى باللَّه حسيبا».
منبع:
جلسات اخلاقی رهبر
اخلاص (استاد قرائتي)
به مرحوم مطهري گفتم ميخواهم از گروه تفسير نمونه جدا شوم، چون اخلاص ندارم؛ گفت: چطور؟ گفتم: چون وقتي تفسير نمونه چاپ ميشود من صفحه اول آن را نگاه ميكنم ببينم نوشته شده به قلم دانشمندان محسن قرائتي و …، چون من دنبال اسمم ميگردم معلوم ميشود كارم براي خدا نيست. مرحوم مطهري به من گفت:
*استادي به شاگردش نصيحت ميكرد كه نسبت به كارها را ولو اخلاص هم داشته باشي عجله نكن، مثل قضاوت بعضي كارها را اگر اخلاص داشتي انجام بده مثل عبادت، بعضي كارها را ولو اخلاص هم نباشد انجام بده مثل تبليغ؛ تبليغ مفيد است منتهي با اخلاص اثرش بيشتر ميشود و ذخيره قيامت هم است. اگر اخلاص هم نبود براي مردم مفيد است.
*زمان شاه رفتم زندان ديدن يكي از علما گفتم مرا نصيحت كن، هرچه فكر كرد چيزي يادش نيامد. گفت: همين كه من مطلبي يادم نميآيد بهترين نصيحت براي شماست. من خيلي مطالعه كردهام ولي چون يادداشت نكردهام، از گفتن يك جمله عاجزم. الآن كه از اينجا بيرون رفتي چند دفتر با موضوعات مختلف انتخاب كن و مطالب مربوط به هريك را جداگانه يادداشت كن. نتيجه اين كار دو سال پيش معلوم شد كه آيتالله استادي همه يادداشتهاي من را گرفت آورد مؤسسه در راه حق. 2400 سخنراني تايپ شد و در سيدي توشه تبليغ ارائه شد.
*در تبليغ از خدا اخلاص بخواهيد، ولي به وسوسه اينكه اخلاص ندارم دست از تبليغ برنداريد، هميشه قلم و كاغذ همراهتان باشد تا مطالب مفيد و جالبي را كه ميخوانيد يا ميشنويد يادداشت كنيد. طلبه الآن بايد دويست برابر طلبههاي قديم سواد داشته باشد. علامه تستري كتابي به نام اوائل و بدائع دارد كه معلوم است نتيجه يادداشتهاي پراكنده ايشان بوده است. الآن آنچه كه ايشان در طول سالها يادداشت كرده، شما با يك جستجوي كوتاه اينترنتي ميتوانيد به دست آوريد لذا بايد سواد ما هم چندين برابر تستريها باشد.
يك وقت خدمت آيتالله صافي بودم گفت: من براي يافتن سه حديث تمام كتاب تاريخ بغداد را خواندم (اين كتاب 17 – 16 جلد است و هر جلد آن 900 – 800 صفحه است) الآن شما با دانستن يك كلمه از يك حديث راحت ميتوانيد از نرمافزار آن را پيدا كنيد.
*اين شرايط استثنايي براي شما مهيا است، بايد از آن استفاده كنيد . كفران نعمت نكنيد. خداوند به خاطر دعاي حضرت عيسي براي حواريون مائده آسماني فرستاد، اما فرمود: اگر بعد از نزول اين مائده كسي كفر بورزد، او را چنان عذاب ميكنم كه احدي را آنگونه عذاب نكرده باشم.
منبع:
سایت اخلاقی وتهذیب حوزه های علمیه
پس از ظهور اسلام، جایگاه گمشده زنان و دختران، در جامعه جانی دوباره گرفت و سه بانو حضرت خدیجه (س)، حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) با پیروی از ولی، مسیری را رفتند که زنان ما امروز آن را ادامه میدهند.
پس از آن واقعه جانسوز کربلا و شهادت سرداران و یاران حسینی، رویداد عاشورا تنها یک حادثه و یا رخداد در تاریخ باقی نماند؛ بلکه تابلویی از آزادگی، دیانت، کرامت و عزت انسانی را تا ابدالدهر برای جهانیان باقی گذاشت.
پس از تجلی اسلام در جهان، جایگاه گمشده زنان و دختران در جامعه، جانی دوباره گرفت و ما بزرگترین زنان عالم همانند حضرت زهرا (س) در کنار مولا امیر المومنین (ع)، حضرت خدیجه (س) در کنار پیامبر اکرم (ص) و زینب کبری (س) را در واقعه کربلا همراه برادر داشتیم. اما به غیر از حضرت زینب (س) شیر زنانی بودند که چون زینب (س)، کاری حیدری کردند و پس از شهادت همسران و فرزندان خود، کرامت و عزت یک بانوی مسلمان را با احیای دین، عفاف و حیا منزل به منزل تا عروج ملکوتیشان به نمایش گذاشتند و نام خود را مانند شهدای کربلا در تاریخ حک کردند. به همین سبب است که شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی بیان میکند: «تاریخ کربلا، یک حادثه و تاریخ مؤنث است؛ یعنی یک حادثه مذکر - مؤنث است. حادثهای که مرد در آن نقش دارد، زن نقش دارد، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش.»
نقش زنان در حادثه عاشورا تنها وظیفه همسرداری و یاری، ولی خود نبود، بلکه با صبوری، استقامت، حفظ حجاب و کرامت یک بانوی مسلمان در بزم درباریان یزید و شام، نشان از عزت نفسی دارد که زنان کاروان حسینی، با بینشی ژرف، به حمایت از امام حسین (ع) پرداختند. ایشان چه قبل از شروع قیام و چه بعد از آن، حامیانی استوار و فداکار برای مولایشان بودند و این را با ترغیب مردانشان به مبارزه، با خطابههای شورانگیز و … به اثبات رسانیدند.
اصلیترین وظیفه حضرت زینب (س)، بعد از ظهر عاشورا، متجلی میشود. اگر نبود آن عالمه در کربلا، نه تنها انقلاب امام حسین (ع) دستخوش تحریف میشد، بلکه اسلام نیز در معرض خطری جدی قرار میگرفت. اما تبلیغ پیام شهادت، سرپرستی قافله اسراء، پرستاری از امام سجاد (ع)، حفظ و حراست زنان و کودکان، و … مسؤولیتهای سنگینی بود که آن حضرت (س) پس از قیام عهده دار بود
منبع:
شهید مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج. ۱، ص. ۲۸۹
امام زین العابدین (ع) در حدیثی سختترین ساعات برای هر انسان معرفی کرد.
متن حدیث به شرح زیر است:
قال علىّ بن الحسین بن علىّ بن أبى طالب علیهم السلام: أشدّ ساعات ابن آدم ثلاث ساعات: الساعة الّتی یعاین فیها ملک الموت و الساعة الّتی یقوم فیها من قبره، و الساعة الّتی یقف فیها بین یدى اللّه تبارک و تعالى فامّا الى الجنّة و إمّا على النار.
امام سجاد (ع) فرمود:سختترین ساعت برای هر انسانی سه ساعت است: زمانی که فرشته مرگ را میبیند و زمانی که از قبرش برانگیخته میشود و زمانی که در برابر خدای متعال میایستد که یا به بهشت میرود یا جهنم.
منبع:خصال شیخ صدوق، ص. ۱۱۹