فواید جالب ذکر الحمدلله
امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسى که در صبح چهار بار بگوید الحمد لله رب العالمین، بى تردید شکر آن روز را به جاى آورده است.
پیام ذکر «الحمدلله» این است که با رسیدن به نعمتی مغرور نشده و نعمت را از جانب او بدانیم، در این صورت نه تنها نعمت باقی می ماند، بلکه فزونی می یابد.
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) را شیوه بوده که هر روز ۳۶۰ بار خدا را حمد مى کرد، به شماره رگهاى تن انسان، و مى فرمود: (الحمد لله رب العالمین کثیرا على کل حال) سپاس از آن پروردگار جهانیان است بسیار است در هر حال.
تحمید الهی
یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) از ایشان نقل می کند که ایشان فرمود: هر دعایی که پیش از آن حمد خدا نباشد، نیمه است و پی بریده است، حمد خدا باید و سپس ستایش او. من گفتم: نمی دانم چه اندازه از تحمید و تمجید بس است؟
حضرت فرمود: بار خدایا! تویی آغاز و پیش از تو چیزی نیست و تویی انجام و پس از تو چیزی نیست، تویی آشکارا و فرازتر از تو چیزی نیست و تویی نهان و در برابر تو چیزی نه و تویی عزیز و حکمت دار (اصول کافی، ج ۶، ص ۱۱۵.)
ذکر روز و شکر شب
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: کسى که در صبح چهار بار بگوید الحمد لله رب العالمین. بى تردید شکر آن روز را به جاى آورده است. کسى که در شب آن را بگوید، شکر آن شب را ادا کرده است.
ذکر الحمدلله هنگام خواب
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: کسی که هنگام خواب سه بار ذکر زیر را بگوید، مانند روزی که از مادر متولد شده است، از گناهان بیرون می آید:
«الحمد لله الذی علا فقهر و الحمد لله الذی بطن فخبر، والحمد لله الذی ملک فقدر و الحمد لله الذی یحیی الموتی و یمیت الاحیا و هو علی کل شی قدیر.» یعنی:
همه ثناها مخصوص خداوندی است که پیروز و غالب است، همه ثناها مخصوص خداوندی است که دانا به نهان و آشکار همه چیز است، همه ثناها مخصوص خداوندی است که مالک و تواناست،همه ثناها مخصوص خداوندی است که مردگان را زنده نموده و زندگان را می میراند و او بر هر چیزی تواناست. (ثواب الاعمال، ص ۳۲۹)
گران ترین لباس دنیا می دونی چقدر ارزش داره ؟
سلام تا حالا به فکر خریدن یک لباس فوق العاده و خوب افتادید، راستی قیمت نجومی بعضی از لباسها رو دقت کردید،راستی گران ترین لباس دنیا چقدرقیمت داره ، نمی دونم چقدر لباس برای شما مهم هست ،نمی دانم چقدر وقت می گذارید تا یک لبا س باب دل خودتان را پیدا کنید، بعضی از افراد را من سراغ دارم برای اینکه یک لباس شیک و قشنگ پیدا کنند به شهر های بزرگ سر می زنند ،راستی یک لباس خوب به نظر شما چه خصوصیاتی باید داشته باشد ؟ خیلی ها به زیبایی و قشنگی لباس اهمیت می دهند، بعضی همیشه دغه دغه این را دارند که لباس با فرهنگ غربی تهیه کنند ، بعضی هم به جنس خوب اهمیت می دهند بعضی افراد هم نگاه به جیبشون می کنند وبه هر اندازه که پول داشته باشند به همان اندازه هزینه می کنند ؟به نظرتان یک لباس می تواند درسعادت و شقاوت افراد تاثیر گذار باشد، شاید فکر کنید چه سوال بی خودی سعادت و شقاوت چه ربطی به لباس دارد، خوب نمی خوام زیاد سرتان را به درد بیاورم به نظرم بعضی از لباسها می توانند در سعادت و شقاوت افراد تاثیر بگذارند تا حالا از لباس قرآنی چیزی شنیدید می دونید توی قرآن هم خدا از یک لباس خیلی تعریف کرده و بنده هاش رو تشویق کرده تا از این لباسها بپوشند می دونید چه لباسی را خدا معرفی کرده ؟
(یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ)((سوره مبارکه اعراف آیه 26)
اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام شما را مىپوشاند و مایه زینت شماست اما لباس پرهیزگارى بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر (نعمتهاى او) شوند! (سوره مبارکه اعراف آیه 26)
وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ اما لباس پرهیزگارى بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر (نعمتهاى او) شوند!
لباسی که خدا برای آن خیلی اهمیت و ارزش قائل شده لباس تقوی است ، به نظرتان چه فرق و شباهتی بین این لباس قرآنی با لباسهای دنیای وجود دارد اولین شباهتی که بین این دو لباس وجود دارد این است که هردو این لباسها یک جوری با ظاهر افراد در ارتباط هستند ،مثلا یک لباس زیبا و قشنگت برای ظاهر انسانها می تواند زینت باشد و آدمها با پوشیدن این لباس زیبا می شوند.
لباس تقوی هم به این شکل هست ، تقوی فقط یک اسم خالی نیست بلکه یک سری خصوصیات اخلاقی هست که اگه همراه هر کسی باشد آن شخص را زیبا و قشنگ نشان می دهد ، درست مثل یک لباس زیبا، البته به نظر من فراتر از یک لباس زیبا هست .
حالا ببینیم چه فرقهایی این دولباس با هم دارند. اولین فرق این دو لباس این هست که بعضی از لباسهای دنیایی این استعداد رو در وجود ما آدم ها می تونند زنده کنند تا صاحبشان را به جهنم برسانند ، بعضی دیگر از لباسهای دنیایی، می تونند باعث شوند به کسی فخر بفروشیم و برخی افراد را از خودمان کمتر ببینیم ، بعضی از این لباسها می تونند سد راه رسیدن دیگران به خدا شوند چرا که بعضی وقتها نا خواسته با پوشیدن یک لباس باعث ترویج راههای غیر خدایی می شویم .
از آن طرف لباس تقوی هیچ کدام از این خصوصیات بد لباس دنیایی را ندارد ،می دونید، کسی که لباس تقوی را به تن کرده به دنبال فخر فروشی نیست و به دنبال خود بزرگ بینی و خود برتر بینی نیست محبت خدا و بندگان خدا توی دلش هست، محبت خدا و ارتباط با خدا جزء زندگیش هست ،می دونید کسی که لباس تقوی را به تن می کند تمام وجودش به دنبال رضایت خداو بدست اوردن رضایت الهی هست کسی که لباس تقوی رو می پوشه به دنبال کمک به بندگان خداست و خیلی خصوصیات خوب دیگه مثلا از هرچی بدی توی دنیا هست دوری می کنه و فرار می کنه .
راستی لباس تقوی چند می ارزد به نظرتان بهشت برایش بس است یا بیشتر از بهشت به نظرتان ارزش بعضی لباسهای دنیای چه قدر هست به اندازه لباس تقوی گران هستند. راستی گران ترین لباس دنیا چقدرقیمت دارد؟
قبل از آغاز هر گونه سخن ابتدا به سرمایهپرداخته و معنا و مفهوم آن را از لحاظ لغوی و مصداقی روشن می سازیم تا به موضوع اصلیمان برسیم.
سرمایه چیست؟
سرمایه از مهم ترین عوامل تجارت بوده و بزرگ ترین وسیله جلب منفعت است.
هر شرکتی باید دارای سرمایه باشد تا بتواند نتیجه ای از عملیات خود که تجارت است برده و منتفع شود. اهمیت شرکت های تجارتی را از سرمایه آنها می توان درک کرد. حق یا ادعای مالک یا مالکین نسبت به دارائی ھای یک واحد اقتصادی را، سرمایه گویند.
حال مطلب را با یک سوال آغاز می کنم، اندکی با خود بیندیشید که بزرگترین سرمایه شما چیست؟
جواب هایی که ممکن است از ذهن هر یک از من و شما بگذرد بدین قرار است:
مقدار مبلغی که در حسابتان موجود است، ملک یا زمینی که به نامتان می باشد، طلا و مسکوکاتتان، مغازه و یا کارگاهی که در حال فعالیت و یا به دست مستأجر است، ماشین آلات سنگین و موارد بسیار دیگر. اما آیا اینها سرمایه واقعی شماست؟
از جهاتی باید گفت بله. نمی توان منکر سرمایه نامیدن این موارد شد چرا که بنا به تعریفی که از سرمایه ارائه دادیم، این موارد از عوامل جلب منفعت به شمار می آیند. اما آیا منفعت حقیقی انسان را نیز جلب می نمایند؟
سوره العصر نشانی بزرگترین سرمایه انسان
سوره مبارکه والعصر در عین حال که کوتاه است یک متنی است جامع همه اصول علمی و عملی، در واقع عظمت مسئله اخلاق را بازگو می کند که اگر کسی تهذیب روح نکرد و متخلق به اخلاق نشد، واقعاً در خسارت است. اگر کسی متخلق به اخلاق الهی نبود خسارت دیده است. خاسر شد، یعنی سرمایه را باخت. لذا در قیامت کسانی که خاسرند و سرمایه را باخته اند، از شدت افسوس هر دو دست خود را گاز می گیرد. کسانى که به بعضى از رسولان خدا ایمان دارند، و به بعضى ندارند، مۆمن به خدا نیستند.
از امام صادق علیه السلام روایت شده است:
اِنْ اُجِّلْتَ فى عُمُرِکَ یَومَیْنِ فَاجْعَلْ اَحَدَهُما لاِدَبِکَ لِتَسْتَعینَ بِهِ عَلى یَومِ مَوتِکَ. فَقیلَ لَهُ : وَ ما تِلْکَ الاِسْتِعانَةُ؟ قالَ: تُحْسِنُ تَدبیرَ ما تُخَلِّفُ وَ تُحْکِمُهُ؛
اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى، یک روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت کمک بگیرى.
به امام گفته شد: این کمک گرفتن چگونه است؟ فرمودند: به این که آنچه را از خود برجا مىگذارى، خوب برنامه ریزى کنى و محکم کارى نمایى.(وسایل الشیعه ج19، ص266)
یک انسان در این دنیا که ضرر کرده و پشیمان شده باشد، انگشت سبابه را می گزد ولی در قیامت انسان خسارت دیده از شدت پشیمانی هر دو دست را گاز می گیرد زیرا به همه چیز باخته و خسارت زده ی کامل شده است. می بیند که راهی برای تحصیل سرمایه و کسب و کار نیست.
انسانی که در دنیا ورشکست شده و سرمایه اش را باخته، بالاخره نیروی بدنی دارد می تواند از کارگری ساده خود را تأمین کند ولی اگر انسان نیروی بدنی را هم از دست داده باشد چاره ای جز فقر و مذلت نیست و کسی هم نیست که به نیاز این فقیر در آن روز پاسخ دهد.
فخر رازى در تفسیر آیه ” إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ” (العصر/2) سخنى نقل مىکند که حاصلش چنین است:
” یکى از بزرگان پیشین مىگوید: معنى این سوره را من از مرد یخ فروشى آموختم، فریاد مىزد و مىگفت: ارحموا من یذوب رأس ماله ارحموا من یذوب رأس ماله!:” رحم کنید به کسى که سرمایه اش ذوب مىشود، رحم کنید به کسى که سرمایهاش ذوب مىشود"!
پیش خود گفتم این است معنى إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ: عصر و زمان بر او مىگذرد و عمرش پایان مىگیرد و ثوابى کسب نمىکند و در این حال زیان کار است.
اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى، یک روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت کمک بگیرى. به امام گفته شد: این کمک گرفتن چگونه است؟ فرمودند: به اینکه آنچه را از خود برجا مىگذارى، خوب برنامه ریزى کنى و محکم کارى نمایى.
سرمایه آدمی زندگی اوست
در حقیقت سرمایه آدمى زندگى او است، با زندگى است که مىتواند وسیله عیش خود در زندگى آخرت را کسب کند، اگر در عقیده و عمل حق را پیروى کند تجارتش سودبخش بوده، و در کسبش برکت داشته و در آیندهاش از شر ایمن است، و اگر باطل را پیروى کند و از ایمان به خدا و عمل صالح اعراض نماید، تجارتش ضرر کرده (نه تنها از سرمایه عمر چیزى زاید بر خود سرمایه به دست نیاورده، بلکه از خود سرمایه خورده، و سرمایه را وسیله بدبختى خود کرده است) و در آخرتش از خیر محروم شده، لذا در سوره مورد بحث مىفرماید: ” إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ” و مراد از ایمان، ایمان به خدا، و مراد از ایمان به خدا ایمان به همه رسولان او، و مراد از ایمان به رسولان او اطاعت و پیروى ایشان است، و نیز ایمان به روز جزا است هم چنان که قرآن در جاى دیگر تصریح کرده به اینکه کسانى که به بعضى از رسولان خدا ایمان دارند، و به بعضى ندارند، مۆمن به خدا نیستند.
امام و پیشوای هدایت.
امام علی(علیه السلام) مردم را از ظلالت و گمراهی به سعادت هدایت می کند. هر که می خواهد به هدایت برسد، باید پشت سر او حرکت کند.
چنان که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به علی(علیه السلام) فرمود:
جبرئیل در مورد تو خبری به من داد که چشم مرا روشن و قلب مرا شاد نمود، جبرئیل گفت:
خدای تعالی به تو سلام رسانده و می فرماید:
“همانا علی(علیه السلام) امام و هدایت تاریکی ها و حجت بر تمام اهل دنیا است.”
در زیارتی مربوط به آن حضرت آمده است:
“سلام بر تو ای امام هدایت.”
منبع:
بحارالانوار/ ج 27/ ص 113
“سینوهه” شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه بردگی بریده بودند را بالای سر خودش میبیند، در ابتدا میترسد، اما وقتی به بی آزار بودن برده پی می برد، با او هم کلام می شود.
برده از سینوهه خواهش می کند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم را نوشته اند برای او بخواند.
سینوهه از برده سوال می کند که چرا می خواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟ و برده می گوید: سال ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم، همسر زیبا و دختر جوانی داشتم، مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود. روزی صاحب این قبر با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد در مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مرا برای کار اجباری به معدن فرستاد، سال های سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم، اکنون از کار معدن رها شده ام، شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند…..
سینوهه با برده به شهر مردگان(قبرستان) می رود و قبر نوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند:
“او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود، او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می کرد و او اکنون نزد خدای بزرگ مصر(آمون)است و به سعادت ابدی رسیده است…”
در این هنگام، برده شروع به گریه می کند و می گوید:
“آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی دانستم؟ درود خدایان بر او باد…. ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش…”
سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده، باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟
و برده این جمله ی تاریخی را می گوید که:
“وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند، من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم؟”
سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند، می نویسد:
“آنجا بود که پی بردم انتها ندارد و در هر دوره می توان از نادانی و #خرافه پرستی مردم استفاده کرد”
#خرافاتی_نباشیم
#جهل
منبع:میکا والتاری/ جلد دوم/ ص 132