نصوح از ماده ” نصح ” است . نصح يعني خيرخواهي خالصانه . ناصح را كه ناصح مي گويند به اعتبار اين است كه خيرخواه خالصانه و مخلصانه است . توبه نصوح يعني توبه خالصانه و مخلصانه ، توبه اي كه تا آن عمق روح انسان توبه كند . پيغمبر فرمود مقصود از توبه نصوح توبه غيرقابل بازگشت است ، توبه اي كه دوباره انسان را به گناه برنگرداند . تشبيه خوبي فرمود : توبه غيرقابل بازگشت ، مثل شيري كه از بستان يك حيوان بيرون مي آيد .آياشيري كه ازبستان حيوان درآمد دوباره بازگشت به بستان مي كند ؟ از گناه آنچنان بيرون بياييد كه شير از بستان بيرون مي آيد ، يعني ديگر قابل برگشتن نباشد . اين را مي گويند توبه نصوح . اميرالمومنين توبه نصوح را در نهج البلاغه به اين صورت بيان كرده ،فرموده است شش پايه دارد : پشيماني شديد از گذشته ، تصميم اكيد نسبت به آينده ، حقوق خدا و حقوق مردم در گذشته را ادا كردن ، هر چه حقي از خدا فوت شده ، نمازي ، روزهاي ، حجي فوت شده است ، حقوق الهي را انجام دادن ، حقوق مردم را ادا كردن ، اگر ديوني از مردم هست ، هر نوع ديني ، غيبتي از كسي كرده اي ، اينها را به هر شكلي كه برايت ممكن است صاف بكني ، ديني كه بايد بدهي بدهي ، اگر نميتواني بدهي لااقل رضايت مردم را به دست بياوري ، غيبت اشخاص را كرده اي ، رضايتشان را به دست بياوري ، اگر مرده و رفته اند ، به جاي آن براي آنها طلب مغفرت كني.
پي نوشت:
آشنايي با قرآن.شهيدمطهري.ج8،ص106و10
سوره زخرف/ آيات 70 و 71:
«ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ * يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ ۖ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ ۖ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»
نعمت هاى بهشتى اقسام مزايا را دارا هستند:
1. همه ى سليقه ها و چشم ها را اشباع مى كند. «تشتهيه الانفس و تلذّ الاعين»
2. تنوّع دارند. «صحاف - اكواب»
3. زيبا هستند. «ذهب»
4. مطابق ميل هستند. «تشتهيه الانفس»
5. چشم از ديدن آن خسته نمى شود «تلذّ الاعين»
از اينكه قرآن فرمان مى دهد شما و همسرانتان وارد بهشت شويد، معلوم مى شود كه مراد همسران دنيوى است، زيرا حورالعين بيرون از بهشت نيستند تا وارد آن شوند.
منبع:
كتاب400نكته ازتفسيرنور.محسن قرائتي.نكته127
بر اساس آیات نورانی قرآن کریم ، چه چیز هایی مایه ی آرامش انسان معرفی شده اند ؟
جواب : خداوند سبحان ، در قرآن کریم چهار چیز را مایه ی آرامش انسان معرفی کرده است :
1 : ذکر خدا : (…أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُِّ الْقُلُوب…) بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام مىگیرد.(هود-28)
2 : شب : (…هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فیه..).او کسى است که شب را براى شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید(یونس-67)
3 : همسر : (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها …).و از نشانههاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید.(روم- 21)
4 : دعای پیامبر برای مومنان: (…صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ …). ای پیامبر :برای آنها دعا کن که دعاى تو، مایه آرامش آنهاست .(توبه-103)
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند:
اَللَّهُمَّ ارزُقنى رِزقاً حَلالاً یَکفینى وَ لا تَرزُقنى رِزقاً یُطغینى وَ لا تَبتَلیَنّى بِفَقرٍ اَشقى بِهِ مُضَیِّقاً عَلَىَّ.
خداوندا! مرا روزىِ حلالى بده که کفایتم کند، و روزى ای نده که به طغیانم کشانَد و به فقرى گرفتارم نکن که با آن بدبخت شوم و به تنگنا افتم.
فضائل الشهر الثلاثة، ص 108
(فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنهْمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فىِ الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلىَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحُبُّ الْمُتَوَکلِّین)
(اى رسول ما!) پس به خاطر رحمتى از جانب خدا (که شامل حال تو شده،) با مردم مهربان گشته اى و اگر خشن و سنگدل بودى، (مردم) از دور تو پراکنده مى شدند. پس از (تقصیر) آنان درگذر و براى آنها طلب آمرزش کن و در امور با آنان مشورت نما، پس هنگامى که تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خداوند توکّل کن. براستى که خداوند توکّل کنندگان را دوست مى دارد.(آل عمرا/159)
خداوند متعال ، ما انسانها را به گونه ایی خلق کرده است که عاشق زنده بودن و زندگی کردن هستیم ، وهر یک دوست داریم که در این دنیا یک زندگی سالم و آرام وبه دور از هر گونه مشکل داشته باشیم .
وقتی یک دختر بچه با شادی فراوان با عروسک هایش بازی می کند ، در واقع این نشان دهنده آن است که او دوست دارد در آینده بتواند مادری خوب برای بچه های خودش باشد ، او می خواهد که در زندگی آینده اش ، در تربیت فرزندانش مشکلی نداشته باشد ، لذا او با این کار ، همواره تمرین می کند تا بتواند یک زندگی موفقیت آمیز داشته باشد .
اما از آنجا که استعدادها و تلاش های همه انسانها با هم متفاوت است ، لذا هر کسی برای رسیدن به این هدف و آرزوی خود ، برنامه های خاص و ویژ ه ایی برای خود دارد . که البته گاهی این برنامه ها به نتیجه می رسد، وشخص هم به هدف خودمی رسد وگاهی هم این برنامه ها به نتیجه نمی رسد و شخص در زندگی خود شکست می خورد .
به نظر بنده ، مهمتر از همه این حرفها و هدف ها وآرزوها ، داشتن یک مدیریت قوی وموفق است .یعنی اگر انسان بتواند زندگی خود را به خوبی مدیریت کند ، و در همه دورانهای زندگی ، چه در جوانی و چه موقع تشکیل خانواده و … ، بتواند با کمترین امکانات ، بهترین بهر مندی را داشته باشد ، می تواند تمامی موانع را از سر راه خود بردارد ، و به یک زندگی متعادل و نسبتا خوب داشته باشد .زیرا چه بسا همه امکانات یک زندگی خوب فراهم باشد ، اما به علت اینکه مدیریت ضعیف است ، نتواند از آنها بهره لازم را ببرد .
آیه مورد بحث ، برای داشتن یک مدیریت موفق ، چند ویژگی و ابزار مهم را بیان فرموده است .
دستور به عفو و گذشت
(…وَ لَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنهْمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ…)
انسان باید در زندگی خود ، در برابر کسانی که از آنها تخلفی سرزده است ، انعطاف پذیر باشد و با نرمش وگذشت ازخطاهای آنها ، بتواند جو سالم ِحاکم بر زندگی خود را حفظ کند . والا اگر بخواهد با خشونت و تند خویی برخورد کند ، در همه برنامه های خود شکست خواهد خورد، ودیگر به آن اهداف بلند خود نخواهد رسید.
در همین زمینه خدای سبحان به رسول گرامی اسلام می فرماید: این مهربانی تو با مردم ، در پرتو رحمت و لطف پروردگاراست والا اگر خشن و تندخو و سنگدل می بودى ، مردم از اطراف تو پراکنده مى شدند.
بنابراین رسول گرامی اسلام ، در آن برهه ی حساس که اسباب پراکندگی و چند دستگی جامعه اسلامی فراهم بود ، ، توانستند با مدیریت کاملا هوشمندانه و شکیبایی و گذشت از خطای دیگران ، جامعه اسلامی را منسجم و متحد کنند .
دستور به مشورت
(وَ شَاوِرْهُمْ فىِ الْأَمْرِ)یقینا یکى از عوامل موفقیت پیامبر اکرم در پیشبرد اهداف اسلام ، موضوع مشورت بوده است .
مشورت به عنوان یک ابزار ، علاوه بر اینکه در عرصه انتخاب هدف نیاز است ، می تواند راه انسان را برای رسیدن به هدف ، کوتاه و هموار کند ولغزش ها را به حداقل برساند .
پیغمبر اکرم با اینکه فکر نیرومندى داشتند ، ونیازمند به مشاوره نبودند ، اما براى اینکه مسلمانان را به اهمیت مشورت متوجه سازد ، در امور عمومی مسلمین ، جلسه های مشاوره تشکیل مى داد، چرا که عموم مردم هر چند دانا و توانمند باشند ، بی نیاز از مشورت ومشاوره نیستند .
مخصوصا اینکه انسان برای رسیدن به اهداف بالا ، باید از ایده های دیگران هم استفاده کند ، نه اینکه صرفا یک جلسه صوری مشورتی تشکیل دهد ودر نهایت حرف خودش را پیاده کند ، زیرا خود رسول گرامی اسلام نیز براى رأى افراد صاحب نظر ، ارزش خاصى قائل بودند، تا آنجا که گاهى براى احترام به دیگران ، از رأى خود ، صرفنظر می نموند.(توضیح بیشتر تفسیرنمونه ج3ذیل آیه شریفه)
باشد که ان شاالله در سایه آموزه های ناب قرآن ، همواره زندگی ایی سالم و خداپسند داشته باشیم .