سخن دانشمندان اهل سنت در شأن حضرت فاطمه علیها السلام .
1. سیوطی: « ما عقیده داریم که برترین زنان عالم، مریم و فاطمه هستند».
2. آلوسی: « فاطمه از همه زنان گذشته و آینده برتر است ». با این حدیث برتر بودن فاطمه علیها السلام بر تمام زنان ثابت می شود، زیرا او روح و روان رسول خداست از این رو بر عایشه نیز برتری مییابد».
3. سهیلی: وی بعد از نقل حدیث معروف « فاطمةٌ بضعةٌ منی » می گوید :« من هیچ کس را مساوی با بضعة رسول الله نمی دانم ».
4. ابن الجکنی: « بنابر قول صحیحتر فاطمه از همه زنان افضل است».
5. شنقیطی: «همانا سروری فاطمه زهرا، از جانب دین اسلام امر واضح و روشنی است وبر کسی پوشیده نیست، زیرا وی پاره تن پیامبر است وآن چیزی که زهرا را آزار دهد، پیامبر را می آزارد و آن چه که زهرا را نارحت کند، پیامبر را ناراحت می کند. همان طورکه درحدیث صحیح از پیامبر نقل شده و هر دو حدیث از مسور بن مخرمه آمده است که: شنیدم از رسول خدا که بالای منبر بود و می فرمود : فاطمه پاره تن من است آن چه که فاطمه را آزار دهد ، مرا آزار می دهد و آن چه که او را ناراحت کند، مرا ناراحت می کند».
6. توفیق ابوعلم: «در عظمت شأن و رفعت مقام ارجمند او، همین بس که تنها دختر بزرگوار پیامبر صلی الله علیه واله و همسر گرامی امام علی بن ابی طالب ـ کرم الله وجهه ـ و مادر حسن و حسین است. زهرا، همان بانویی که میلیون ها آدمی را چشم و دل به سوی اوست و نام گرامیاش بر زبان ایشان است. زهرا، آن شهاب نور افشان آسمان نبوت و اختر فروزان فلک رسالت و بالاخره، آن والاترین بانوی آفرینش. اما همه این تعبیرات، جز بخشی اندک از دنیای فضیلت و شرافت او را آیینه داری نمی کند و جز مختصری از فضایل و مناقب او را نمایش گر نیست».
منبع:
کتاب شخصیت حضرت زهرا(س) در قرآن از منظر تفاسیر اهل سنت، به قلم محمدیعقوب
حضرت امام جواد (علیه السّلام) می فرمایند :
ثلاثٌ یبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّه ِ تَعالی: کثْرَةُ الاْءسْتِغفارِ وَلِینُ الْجانِبِ وَ کثْرةُ الصَّدَقَةِ. وَ ثَلاثٌ مَنْ کنَّ فیهِ لَمْ ینْدَمْ: تَرْک الْعَجَلةِ وَالمْشَوَرَةِ وَالتَّوَکلِ عَلی اللّه ِ عِنْدَ الْعَزْمِ؛
سه چیز است که اگر در کسی باشد سبب خشنودی خداست:
1️. زیاد استغفار کردن
2️. همنشینی خوب
3️. و زیادصدقه دادن
و سه چیز است که هر کس دارا باشد پشیمان نمیشود:
1️. پرهیز از عجله و شتاب
2️. مشورت در کارها
3️. توکل بر خدا وقتی تصمیم به انجام کاری گرفت.
منبع:
الفصول_المهمه
حجت الاسلام والمسلمین توحیدلو روایت جالبی از امام صادق علیه السّلام نقل کردند که در ادامه می خوانید.
امام صادق علیه السّلام می فرماید: «اولین کسی که قبر او شکافته می شود و به سوی دنیا باز می گردد، حسین بن علی علیه السّلام است. و در جای دیگر می فرماید: نخستین فردی که به دنیا باز می گردد،
حسین بن علی (علیه السّلام) است پس حکومت می کند تا وقتی که در اثر پیری ابروان او بر چشمانش می افتد. که اشاره به طولانی بودن حکومت امام حسین در عصر رجعت است.
جابر نیز از امام باقر علیه السّلام نقل می کند که امام حسین علیه السّلام در روز عاشورا، پیش از شهادتش، به تفصیل درمورد رجعت خود و یاران خود سخن گفت:
بشارت باد شما را به خدا قسم اگر این قوم ما را بکشند، ما نخستین کسانی هستیم که نزد پیامبرمان باز می گردیم و تا مدتی که خدا بخواهد توقف خواهیم کرد، آن گاه من اولین کسی هستم که قبرش شکافته می شود و ناگهان از قبر خارج می شوم، در حالی که امیر المؤمنین علی(علیهما السّلام ) نیز از قبرش خارج شده و مهدی(عجل الله) ما نیز قیام نموده است.
در این روایت، رجعت امام حسین و امیر المؤمنین علیهما السّلام همزمان با قیام حضرت مهدی (عجل الله) بیان شده است.
در روایت دیگر امام صادق علیه السّلام می فرماید: «امام حسین علیه السّلام همراه با شهدای کربلا و هفتاد پیامبر، بازگشت می نماید. رو می آورد به سوی دنیا امام حسین (علیه السّلام ) همراه با کسانی که با وی به قتل رسیده بودند و همراهی می کنند او را هفتاد پیامبری که با موسی بن عمران مبعوث شدند. آن وقت حضرت قائم انگشترش را به او می سپارد.»
میزان الحکمه، ج ۴، ص ۵۸، ش ۶۹۳۲،
محمدی ری شهری، چاپ مکتب الاعلام، ۱۳۶۲ هـ .ش.
معجم احادیث المهدی، ج ۵، ص ۳۲۸، ش ۱۷۶۶٫
بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۱، حدیث ۵۲٫
معجم احادیث المهدی، ج ۳، ص ۸۹،
یکی از موضوعاتی که در میان نسل جدید به یک مد تبدیل شده است، مصرف الکل می باشد. با وجود ضررهای خانمان سوز فراوان مشروبات الکلی که کاملاً هم ثابت شده است، شبکه های بیگانه و فیلم هایی که از این طریق به خورد افکار و زندگی های مردم داده می شوند اصرار عجیبی برای ترویج مصرف این گونه نوشیدنی ها دارد.
در این فرصت می خواهیم به این موضوع با نگاهی دینی بنگریم و سابقه این نوشیدنی را از نگاه دین بازبینی ای داشته باشیم.
بی منفعتِ پر ضرر
اگرچه برخی پژوهشگران از منافع شراب سخن می گویند، اما بر طبق نظر عمده آنها مضرات آن بیشتر است به همین دلیل خداوند از آن نهی فرموده است. (که این نهی با توجه به مصلحت ها و شرایط جوی جامعه آن زمان در 4 مرحله انجام شده است که قبلا در مقالاتی در این باره به آن پرداخته ایم.)
اسلام با توصیه های اعجازگونه خود در زمانی که حتی شراب را با نفع و فایده (طبق آنچه در بالا ذکر شد) می دیدند پیروان خویش را از آن نهی کرد و فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ …؛ ای اهل ایمان در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید.»
در آیه ای دیگر، شراب را پلید و از عمل شیطان دانسته و می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای اهل ایمان، شراب و قمار و بت پرستی و تیرهای گروبندی، پلید و از عمل شیطان اند پس، از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید.»
و نیز در روایتی نوشنده و نوشاننده، خریدار و فروشنده و خلاصه تمامی کسانی که در بساط این منکر شریک اند را لعنت می نماید.»
عروس باشید اما عروس شیطان نه!
“در روایتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرمایند: مَنْ بَاتَ سَکْرَانَ بَاتَ عَرُوساً لِلشَّیَاطِین: کسی که شب را به پایان برد، در حالی که مست شراب باشد ، صبح را به صبح رسانیده در حالی که عروس شیطان بوده است.
پس با این وجود باید بنوسیم: «هر کس شراب خوار است عروس شیطان است!!»
وقتی شراب؛ ام الجنایات می شود
از نظر دین کسی که شراب خورده از خدا دور می شود و در گناه کردن بی باک می شود و از نظر علم پزشکی هم شراب ضررهای بسیاری برای بدن انسان دارد.
مفضل می گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم : چرا شراب حرام شده است؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند شراب را بواسطه اثرات و تباهی آن حرام کرده است؛ زیرا شراب موجب لغزش می شود، نور انسانیت انسان را می برد، جوانمردی را در انسان ویران می کند، انسان را به مرتکب شدن گناهان و خونریزی و زنا وادار می کند و هنگامی که انسان مست شد در امان نیست که نا آگاهانه به محارم خود تجاوز کند و جز بدبختی چیزی گیر صاحبش نمی آید.
وقتی خدا از تو تشکر می کند
در روایتی طولانی از پیامبر اکرم صلوات الله علیهم اجمعین در باب مذمّت شراب و شرابخواری نکاتی بیان شده است. نکته ای که به عنوان حسن ختام بحث بیان می شود قسمتی از این روایت است که حضرت می فرمایند: … مَنْ تَرَکَهَا صِیَانَةً لِنَفْسِهِ یَشْکُرُهُ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ…
نگاهی که از این روایت می توان داشت این است که؛ یک وقت آدم شراب نمی خورد به خاطر این که خدا فرموده نخور و نهی شده، یک موقع فرد اصلا کاری به خدا ندارد که چه دستوری داده و چه چیز را حرام کرده یا نکرده؛ میگوید چون برای بدن من ضرر دارد آن را انجام نمی دهم یا چون از فلانی می ترسم سمت انجام این عمل نمی روم.
در میان عبادات و اعمال ما کم عملی را داریم که حتی برای غیر خدا کسی آن را ترک بکند ولی در قبال آن به او ثواب و اجر بدهند و او را بهشت ببرند ولی ترک شراب حتی لغیر الله؛ یا به خاطر رودربایستی که از کسی دارد، یا خجالت می کشد، یا می ترسد، یا برای سلامتی خودش است و یا به هر نیت دیگری اگر آن را ترک کند برای این هم به او پاداش و ثواب میدهند که هیچ خود خدا از او تشکر می کند.
ترک شراب آن قدر مهم است کسی به خاطر غیر خدا هم ترک بکند خدای متعال از شراب ناب بهشتی و نوشیدنی های خالص بهشتی که مهر شده به او مرحمت میکند ، یعنی به بهشت می رود؛ فَقَالَ عَلِیٌّ لِغَیْرِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ وَ اللَّهِ- مَنْ تَرَکَهَا صِیَانَةً لِنَفْسِهِ یَشْکُرُهُ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ.
تازگیها در این فکرم که چرا منی که می دونم شیطان با من دوست نیست ولی به حرفش گوش میدهم و به دنبالش در حرکتم.جایی خوندم قلب ما مثل یک قلعه میمونه که شیطان برای داخل شدنش باید خیلی تلاش بکنه و برای حفظ این قلعه باید راههای عبور و مرورشو محافظت کنیم بهترین راه این بود که برم سراغ معمار این قلعه تا از خودش راه ها رو یاد بگیرم.
اول از همه فهمیدم شیطان از راه تزیین و شیریننمایی گناه اعمال زشت، دست بکار میشود، اما در قدم دوم از راه فریب دادن شخص وارد عمل میشود. شیطان پس از رانده شدن از رحمت خدا از بارگاه خداوند درخواست نمود که او را تا هنگام پایان یافتن و منقرض شدن نسل آدم، زنده نگه دارد تا انتقام خود را بگیرد.
امام سجاد(علیه السلام) در فرازی از دعا و مناجات خویش، از تزئین و تسویل شیطان به خدا پناه برده، عرضه میدارد: «اللهم انا نعوذ بک من … ان یطمع نفسه فی اضلالنا عن طاعتک و امتهاننا بمعصیتک او ان یحسن عندنا ما حسّن لنا او ان یثقل علینا ما کرّه الینا؛» «خداوندا، به تو پناه میبریم از اینکه (شیطان) در گمراهی ما برای بازداشتن از طاعتت و زبون نمودن ما به نافرمانیت خود را به طمع اندازد و یا اینکه نزد ما آنچه را که او برایمان نیکو جلوه داده، نیکو باشد، و یا آنچه (از عبادات) را که او برای ما ناگوار و ناخوشایند نشان دهد، بر ما سنگین و ناگوار باشد.»
(ابلیس گفت: بدان سبب که مرا گمراه ساختی، من نیز به طور حتم بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان مینشینم (و با هر وسیله ممکن در گمراهی ایشان میکوشم)سپس از پیش رو و از پشت سر و ازطرف راست و چپ به سراغ ایشان میروم و گمراه میسازم و از راه حق منحرفشان مینمایم تا بدانجا که) بیشتر آنان را (مؤمن به خود) و سپاسگزار نخواهی یافت.)
بعد از همه این حرفها بهتره موانعی را که از ورود شیطان به دژ محکم وجودمان جلوگیری می کند را بشناسیم. با توجه به این که خالق بهتر از مخلوق به کم و کیف او آگاه است پس باید این موانع را در کلام خالق بیابیم که برخی از این موانع عبارتند از:
1. ایمان به آخرت، مانع اطاعت از شیطان است که در آیات 112 و 113 سوره انعام از آن یاد شده تا مخلوقات الهی از این سلاح باز دارنده استفاده و از دامهای دشمن قسم خورده خود رها شوند
«…شَیـطینَ الاِنسِ والجِنِّ یوحى بَعضُهُم اِلی بَعض… * ولِتَصغى اِلَیهِ اَفـِدَةُ الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِالأخِرَه …» (مردم همواره گفتارى باطل ولى به ظاهر آراسته و دلپسند به یکدیگر القاء مىکنند ، و اگر پروردگارت مىخواست چنین نمىکردند ، پس آنان و آنچه را به دروغ به هم مىبافند واگذار .* و [ما به عنوان آزمایش بندگان از القاى گفتار باطل توسط شیاطین انس و جن به یکدیگر مانع نشدیم] تا دلهاى کسانى که به آخرت ایمان ندارند به آن القائات متمایل شود ، و آنرا بپسندد و [براى رسیدن به منتهاى شقاوت که کیفر لجاجت و عناد آنان است] هر عمل زشتى را که بخواهند انجام دهند ، نهایتاً انجام دهند .)
2. رحمت خاصّ الهى و فضل الهى به همراه توفیق الهى و رهبرى الهى مانع پیروى از شیطان می شود چرا که خداوند در خلقت انسان هدفی شگرف قرار داده و به واسطه عنایت ویژه ای که به مخلوق خود دارد، اجازه نمی دهد به راحتی تحت فرمان شیطان این دشمن قسم خورده قرار بگیرد. البته این عنایت اگرچه به طور عام شامل همه بندگان می گردد، ولی کسانی از آن بهره بیشتری می برند که خود همه جانبه مطیع فرامین الهی بوده اند و یا از توبه کاران باشند. آیه 83 سوره نساء یکی دلایل موجود در کلام الله است که این مطلب را تصدیق میکند. «…ولَولا فَضلُ اللّهِ عَلَیکُم ورَحمَتُهٌ لاَتَّبَعتُمُ الشَّیطـنَ… .»
(و هنگامى که خبرى از ایمنى و ترس [چون پیروزى و شکست] به آنان [که مردمى سست ایماناند] رسد ، [بدون بررسى در درستى و نادرستىاش] آن را منتشر مىکنند ، و [در صورتى که] اگر آن خبر را به پیامبر و اولیاى امورشان [که به سبب بینش و بصیرتْ داراى قدرت تشخیص و اهل تحقیقاند] ارجاع مىدادند ، درستى و نادرستىاش را در مىیافتند ؛ [چنانچه به مصلحت جامعه بود ، انتشارش را اجازه مىدادند و اگر نبود ، از انتشارش منع مىکردند] و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، یقیناً همه شما جز اندکى ، از شیطان پیروى مىکردید .)
3. توجّه به دشمنى دیرین و آشکار شیطان، بازدارنده پیروى از اوست این مطلب، آشکارا به ما هشدار می دهد که شیطان از هر راهی منتظر فرصتی برای ضربه زدن به ماست و ما نباید او را به حال خود رها کنیم. خداوند به کرات پیرامون این خطر هولناک در آیان مختلف هشدارداده و ترفندها نقشه های او را برای ما روشن ساخته تا هرگز در تله های او به دام نیافتیم آیات سوره یس از نمونه های این هشدارهاست:
«…لاّ تَعبُدوا الشَّیطـنَ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبین.» (یس 60) (اى فرزندان آدم ! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را مپرستید که او بىتردید دشمن آشکارى براى شماست ؟(
4. توجّه به معاد و بازگشت همه چیز به سوى خدا، مانع متابعت از شیطان می شود . این از مهمترین راههای دفع این خطر است، چرا که تفکر در مورد معاد خود به خود ما را از ارتکاب گناه دور نگاه می دارد و ذهن غافل ما را متوجه میکند. این تلنگر بسیار مهم، تا جایی می تواند موفق باشد که ما از تفکر به گناه نیز دور سازد و همه جانبه ما از مهلکه، گرفتاری و پیروی از شیطان نجات دهد. در دومین سوره قرآن کریم آیه 210 خداوند می فرماید:«…ولا تَتَّبِعوا خُطُوتِ الشَّیطـنِ… * هَل یَنظُرونَ اِلاّ اَن … واِلَى اللّهِ تُرجَعُ الاُمور.» ( آیا [اهل لغزش و پیروان شیطان] جز این را انتظار دارند که [عذاب] خدا و فرشتگان [مأمور عذاب] در سایبانهایى از ابر به سوى آنان آیندو کار نابودى آنان تمام شود ؟ و همه کارها به سوى خدا بازگردانده مىشود .)
در نهایت باید بدانیم در صورتی که شیطان بتواند یاد خدا و اعتقاد به او را، که اساس سعادت است، از صفحه دل و زندگی فرد به کلی پاک کند، چنین شخصی کاملاً بیپناه و طعمه دام او شده است؛ به هر سمت که بخواهد، او را میکشاند و هر کاری که بخواهد، بر عهده او میگذارد و به وسیله او عملی میکند. در حقیقت، فردی که به خدایش کفر ورزیده، از سپاه و سربازان شیطان میشود که شیطان، او را فرمان میدهد و سرپرستی میکند و او نیز به آسانی، اطاعت میکند. این مطلب در قرآن به روشنی بیان شده است .