وَ قَالَ الصَّادِقُ(ع) مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ آخِرِ شَعْبَانَ وَ وَصَلَهَا بِشَهْرِ رَمَضَانَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ صَوْمَ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: هرکس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و آن را به ماه رمضان متصل کند، خداوند پاداش روزه دو ماه متوالی را برای او مینویسد.
منبع:
من لایحضره الفقیه، ج. ۲، ص23
یکی از مباحث مهمّی که مناسب است مبلغین معارف دینی در ماه مبارک رمضان بدان بپردازند، بیان اهمیّت این ماه است.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در روز آخر ماه شعبان سخنرانی فرموده و با بیان اهمیّت ماه مبارک رمضان، مردم را برای ورود به این ماه آماده
میسازند. ایشان میفرمایند:
«اَیُّهَا النّاسُ اِنَّهُ قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُمْ شَهْرُ اللهِ بِالْبَرَکَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللهِ اَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ اَیَّامُهُ اَفْضَلُ الْاَیَّامِ وَ لَیالیهِ اَفْضَلُ اللَّیالی وَ ساعاتُهُ اَفْضَلُ السّاعاتِ. هُوَ شَهْرٌ دُعیتُمْ فیهِ اِلَی ضِیَافَةِ اللهِ وَ جُعِلْتُمْ فیهِ مِنْ اَهْلِ کَرامَةِ اللهِ، اَنْفاسُکُمْ فیهِ تَسْبیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فیهِ عِبادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فیهِ مَقْبُولٌ؛[1] ای مردم! همانا ماهِ خدا به سویتان آمد، با برکت و رحمت و بخشش. ماهی که نزد خدا با فضیلتترین ماهها است، روزهایش برترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش با فضیلتترین ساعات است. این ماهی است که در آن به میهمانی خداوند خوانده شدهاید و اهل کرامت الهی قرار داده شدید. نفسهایتان در آن تسبیح [خداوند] به حساب میآید و خواب شما در آن عبادت است و اعمال شما در آن پذیرفته میشود.»
پیامبر صلی الله علیه و آله در فرازی دیگر فرمودند:
«… اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ اَبْوابَ الْجَنانِ فی هذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْئَلُوا رَبَّکُمْ اَنْ لایُغَلِّقَها عَنْکُمْ وَ اَبْوابَ النّیرانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْئَلُوا رَبَّکُمْ اَنْ لایُفَتِّحَها عَلیْکُمْ وَالشَّیاطینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْئَلُوا رَبَّکُمْ اَنْ لایُسَلِّطَها عَلیْکُمْ؛[2]
ای مردم! همانا درهای بهشت در این ماه باز شده است؛ پس از خدایتان بخواهید که بر شما نبندد و درهای جهنّم بسته شده است؛ پس از خدایتان بخواهید بر شما باز نکند و شیطانها در بندند؛ پس از خدایتان بخواهید که آنها را بر شما مسلط نسازد.»
منبع:
بحارالانوار، ج93، ص356.
ایشان در این اواخر یک درس فلسفه تاریخ داشت که عده ای از افراد صاحب نظر و استادان در آن شرکت می کردند. خود ایشان برای من نقل کردند که دو تا درس داشتند. می گفتند در یکی دانشجوها شرکت می کنند و در دیگری استادان، ایشان فلسفه هگل را آن چنان قوی و خوب فرا گرفته بود که تنها کسانی که در این رشته ها و مقولات کار می کردند؛ ارزش ایشان را درک می کردند .
منبع:
بیانات سخنان رهبر درباره ایت الله مطهری
مرحوم مطهری رضوان الله تعالی علیه انسانی بود که به دلیل ظاهر استدلالی،و منطقی برخورد کردنش با مسائل، این رقتها و لطافتها به او نمی آمد؛ اما باطن بسیار رقیق و لطیفی داشت .
شاید حدود سالهای 52 و 53 بود که به مناسبتی می گفتند :
من مایلم فرصتی پیدا کنم و کارهای دانشگاهی و درسی را کنار بگذارم و بروم قم .
تعبیری که ایشان می کردند؛ شاید این بود که[… خدا را ببینم] یا مثلا [ به لقای حق برسم] و یا تعبیری شبیه این . مقصود ایشان این بود که بروم آنجا و کار فرهنگی و فکری توأم با خلوت مناسب با عبادت و با ریاضت و توجه داشته باشم .
ایشان چنین روحی داشت . مردی بسیار دقیق و ظریف و به شدت تحت تأثیر هیجانات عرفانی و معنوی بود. با دیوان حافظ و اشعار عرفانی مأنوس بود . با قرآن انس زیادی داشت . تصور می کنم که هر شب ایشان تا مقداری قرآن نمی خواند؛ نمی خوابید. البته این را من در تعدادی از سفرهای ایشان به مشهد یا سفرهایمان به فریمان، دیده بودم .
منبع:
شهید مطهزی در کلام رهبر
خدا دنيا را برای كار و نجات ما خلق كرده است. دنيا محل حجاب است، حضرت آدم كسي نبود كه از اينكه باغ و بستاني از او گرفته شده باشد، گريه كند. يک پيامبر برای از دست دادن مال و منال گريه نميكند. مرحوم آيتالله شيخ محمدحسين غروي كه استاد آيتالله العظمی بهجت بود، ابتدائا متمكن بود، تا حدي كه تسبيح قيمتي ايشان كه پاره شد و زمين ريخته شان، ايشان اجازه نميداد خم شود و بردارد. اما بعدها آيتالله غروي مبتلا به فقر مالي شديد ميشود؛ تا جايي كه اين محقق كمنظير از مغازه پياز ميخرد و پياز زمين ميريزد، مجبور ميشود برای برداشتن پيازها خم شود؛ اما خودشان ميگفتند: امروز حال من بهتر از روزي است كه متمكن بودم.
وقتي روی آوردن و روی برگرداندن دنيا برای يک عالم مهم نيست، مسلما برای يک پيامبر مهم نيست. گريه آدم به خاطر اين است كه در بهشت محجوب نبود و از خدا فاصله نداشت، هبوط به عالم، هبوط به عالم حجاب بود و بايد با عمل و ذكر و عبادت حالت حضور را اكتساب كرد.
مقام فناء و توحيد، مجاهده تمامعيار ميخواهد.تا، كسي اهل جهاد نباشد، به مقام فناء نميرسد.
منبع:
حجتالاسلام والمسلمين صديقي، فروردين 90