درباره تاثیرات استمرار بر گناه گفت: گناه یک خاصیتی که دارد انسان را سست میکند و بر معرفت قلبی او تاثیر مستقیم میگذارد، این موضوع حتی در علوم باستانی از زبان ابن سینا و غیره مطرح شده است.
چه با انسانهایی بودند که هیئتی و مومن بوده اند، اما آلوده گناهی میشود که آن را کوچک میشمارد و اصرار به مداومت آن میکند به همیسن علت آهسته ذهنش منحرف میشود و شُبهات به افکارش راه پیدا میکنند. خیلی از این شبهات منشا آن کم معرفتی یا بی معرفی به دین نیست بلکه گناه و دل باختن به آن است.
حجت الاسلام کاشانی با تاکید بر کثرت استغفار در روز، بیان کرد: دلیل سهل انگاری در نماز هم گناه است، باید از گناه فرار کرد، باید به سمت توبه رفت که اگر این گناه در سر آدم بماند راه نفوذ را باز میکند و انسان به مرور به همه مسائل دینی سست و کم اراده میشود.
وی تصریح کرد: موسیقی حرام، ارتباط با نامحرم و خیانت از گناهانی هستند که همه چیز را از بین میبرد و خانواده و اعتقاد انسان را از ریشه میزند. این گناهان در کمین انسانهای مذهبی و مومن بیشتر قرار دارد تا انسانهای بی قید، زیرا آنها بیشتر مراقبت میکنند و همین کار را دشوار خواهد کرد.
کاشانی در پایان تشریح کرد: نماز همانطور که در قرآن اشاره شده است میتواند محافظ در برابر این گناهان شود طوری که اهمیت به آن انسان را نجات می دهد، به این علت است که در گزینش های خود در ازدواج این موضوع را باید در اولویت دانست.
منبع:
سخنان گوهر بار حجت الاسلام کاشانی
محیط طباطبایی:
به نظر من، کتاب بیش از درس و معلم به انسان می آموزد. من نُه دهم معلومات خود را از کتاب آموخته ام و یک دهم را از معلم و درس.
اینشتین:
افکار و اندیشه های انسان به گونه ای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه ها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیون ها انسان را در راه مخصوصی بیندازد.
مُنْتِسکیو:
من هیچ غمی نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست.
کارلایل:
دانشگاه واقعی، جایی است که مجموعه ای از کتاب در آن جمع آوری شده باشد.
موریس مترلینگ:
آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمی گذرد، ولی کسی که به کتاب یا تحقیق علاقه مند است، هنگامی که به مطالعه یا تفکر مشغول است، جهنم، به تنهایی برای او بهترین بهشت هاست.
آبراهام لینکلن:
بدون حکومت، می شود زندگی کرد، ولی بدون کتاب و مطبوعات نمی شود.
وُلتر:
برگ های کتاب به منزله بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می دهند.
ویکتور هوگو:
خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دست رسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
جرج جرواق:
200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم تا بتوانم درباره شخصیت امام علی علیه السلام بنویسم. اعراب آن روز، قدر علی بن ابی طالب علیه السلام را نشناختند و او را درک نکردند. علی بن ابی طالب علیه السلام متعلق به قرن بیستم است.
ابن ابی الحدید:
در عرض پنجاه سال عمر، هزار بار خطبه همّام را خوانده ام و هر بار اثر خاص بر من نهاده است. نمی دانم این اثر از شدت علاقه ای است که به گوینده آن دارم یا در تأثیر سخن است که بر من می نهد.
سهراب سپهری:
کتاب آسمانی ما (قرآن)، گذشته از جنبه الوهیت و تقدیس، از باارزش ترین شاهکارهای ادبی جهان است.
سقراط:
جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد.
بیهقی:
بهترین سخن گویان و یاران، کتاب است و آن گاه که دوستان تنهایت نهند، می توانی به آن سرگرم شوی. اگر او را هم راز خویش قرار دهی، سرّ تو را فاش نمی کند و با کتاب است که می توان به دانش و نیکی ها دست یافت.
محمدتقی شریعتی:
من ده ساعت مطالعه می کنم تا یک سخنرانی کنم و بعضی یک ساعت مطالعه می کنند و ده مجلس حرف می زنند.
مُنْتِسکیو:
کتاب را زیاد مطالعه کنید تا بفهمید که هیچ نمی دانید.
عماد کاتب:
تا به حال ندیدم کسی امروز کتابی بنویسد، مگر اینکه فردا می گوید: ای کاش این عبارت را تغییر می دادم که اگر چنین می نوشتم، بهتر بود و ای کاش این جملات را اضافه می کردم که اگر چنین می شد، نیکوتر بود و ای کاش این قسمت مقدّم بود که اگر چنین بود، جالب تر بود و این شگفت انگیز و مایه عبرت است و این خود، دلیل بر جهل و نادانی بشر است.
صادق طباطبایی:
کتاب را حافظه بشریت خوانده اند. مجموعه دانش و معارف تاریخ مدّون چند هزار ساله را در کتاب می توان یافت. هیچ کدام از وسایل ارتباطی، ژرفای لازم را در اندیشه و تفکر و حوزه قدرت خلاقیت انسان آن گونه که خواندن و نوشتن پدید می آورد، ایجاد نمی کند. از این رو ترویج کتاب و کتاب خوانی، وظیفه و رسالت اصلی دست اندرکاران فرهنگ و دانش جامعه ما می باشد.
در شرایطی که روابط پیچیده اجتماعی و مشکلات روزمرّه، توان مطالعه را حتی برای علاقه مندان به کتاب کاهش داده است، و وجود رسانه های سمعی و بصری خودی و غیرخودی، به دلیل سهولت برقراری ارتباط، اوقات فراغت آنان را پر می کند و به موازات آن، مشکل گرانی کاغذ و وسایل چاپ، نیازهای مالی دست اندرکاران به ویژه نویسندگان، مترجمان و مؤلفان را تأمین نمی کند، نمی توان برای گسترش عناوین و افزایش تیراژها و کشاندن انسان ها به دنیای کتاب، به شعار و موعظه بسنده کرد.
آثار هلاکت بار و چندجانبه رسانه های ماهواره ای و ابعاد خطرناک و مرموز آن، به اندازه کافی، روشن و چشم گیر است. اثرات سوء تلویزیون و تماشای آن، حتی در بزرگسالان، و نیز دگرگونی هایی که تماشای این جعبه جادو در کاهش قوای فکر جوانان و حتی خردسالان قبل از دوران دبستان برجای می گذارد، جای تردید، باقی نمی گذارد که رهبران جامعه باید همه توان و امکانات موجود خود را بسیج کنند و یک جریان و نهضت عمومی کتاب خوانی را تدارک ببینند.
به نظر نگارنده، این مسأله آن اندازه از اهمیت برخوردار است که حتی باید با اختصاص درآمد حاصله از فروش یک روز نفت در سال برای تهیه وسایل لازم چاپ و نشر، مقدمات توزیع ارزان و حتی در پاره ای از سطوح رایگان کتاب را تدارک دید. پرداختن سوبسید برای کتاب، بدون تردید، از تهیه پنیر و روغن ارزان کم اهمیت تر نیست.
اگر به ضرورت گسترش نشر کتاب و فراگیر شدن کتاب خوانی برای حفظ فرهنگ انسانی و تقویت قدرت دفاعی انسان در برابر یورش پیام آوران ویرانگر، اعتقاد داریم، باید از همه راه های ارشادی و تشویقی، بهره جوییم، و حتی با برگزاری مسابقه های منطقه ای و سراسری، شوق و ذوق را در افراد جامعه، به ویژه جوانان برانگیزیم.
مجله طوبی/ابان1386،شماره23
اگر به ضرورت گسترش نشر کتاب و فراگیر شدن کتاب خوانی برای حفظ فرهنگ انسانی و تقویت قدرت دفاعی انسان در برابر یورش پیام آوران ویرانگر، اعتقاد داریم، باید از همه راه های ارشادی و تشویقی، بهره جوییم، و حتی با برگزاری مسابقه های منطقه ای و سراسری، شوق و ذوق را در افراد جامعه، به ویژه جوانان برانگیزیم.
زنان به مردان از سه راه محرم مى شوند: نسب، رضاع و ازدواج. كسانى كه از راه نسب به انسان محرم هستند، عبارتند از:
1. پدر و مادر و هر چه بالا روند (مانند پدر بزرگ و مادر بزرگ)؛
2. اولاد و هر چه پايين روند (مانند نوه و نتيجه)؛
3. خواهر و برادر و هر چه پايين روند (مانند خواهرزاده و برادرزاده)؛
4. عمو و عمه و هر چه بالا روند (مانند عمو و عمه پدر و مادر)؛
5. دايى و خاله و هر چه بالا روند (مانند دايى و خاله پدر يا مادر).
كسانى كه از راه رضاع (شيردادن) به انسان محرم مى شوند، همان هايى هستند كه از راه نسب محرم هستند(مانند پدر و مادر و اولاد و خواهر و برادر و عمو و عمه و دايى و خاله رضاعي و نيز مانند مادرزن رضاعى و دختر زن رضاعى و زن پدر رضاعى و زن پسر رضاعى).
كسانى كه از راه ازدواج به انسان محرم مى شوند، عبارتند از:
1. مادر زن و هر چه بالا روند (مانند مادر مادرزن)؛
2. دختر زن و هر چه پايين رود مانند دختر دختر زن)؛
3. زن پدر (نامادرى) و هر چه بالا رود (مانند زن اجداد)؛
4. زن پسر، يعنى عروس و هر چه پايين رود (مانند زن نوه و نتيجه).
منبع:
توضيح المسائل مراجع، م 2384 - 2389 و 2472 و 2464
احادیث معصومین(علیهم السلام) به مثابه چراغهایی هستند که در ظلمات و تاریکیها مسیر را به انسان نشان میدهند. هر چه ما انسانها عمل و گفتارمان نزدیک و شبیه به افعال ائمه هدی شود بدون تردید کفهی اعمال نیک ما در آخرت سنگینتر خواهد شد.
بهترین بندگان خدا
« سُئِلَ عَلَیْهِ السَّلامُ عَنْ خِیارِ الْعبادِ؟ فَقالَ(علیه السلام):أَلَّذینَ إِذا أَحْسَنُوا إِسْتَبْشَرُوا، وَ إِذا أَساؤُوا إِسْتَغْفَرُوا وَ إِذا أُعْطُوا شَکَرُوا، وَ إِذا أُبْتِلُوا صَبَرُوا، وَ إِذا غَضِبُوا عَفَوْ ».
از امام رضا(علیه السلام) درباره بهترین بندگان سؤال شد.
فرمود: آنان که هر گاه نیکى کنند خوشحال شوند و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند و هر گاه عطا شوند شکر گزارند و هر گاه بلا بینند صبر کنند، و هر گاه خشم کنند درگذرند.
در میان مسلمانان از آن روست که از منابع اصلی استنباط احکام در فقه و عقاید در علم کلام محسوب میشود. همچنین احادیث از منابع اولیه پژوهشهای تاریخی است.
امام رضا علیه السلام:
إجتَهِدوا أن زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ: ساعَةً مِنهُ لِمُناجاةِ اللّه ِ. و ساعَةً لِأمر المَعاشِ و ساعةً لِمُعاشَرَةِ الإخوانِ و الثِّقاتِ و الَّذینَ یُعَرِّفُونَ عُیُوبَکُم و یَخلِصونَ لَکُم فِی الباطِنِ و ساعَةً تَخلُونَ فِیها لِلَذّاتِکُم و بِهذِهِ السّاعَةِ تَقدِروُن عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ؛
امام رضا علیه السلام:بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید: زمانى براى مناجات با خدا؛ زمانى براى تأمین معاش؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى که عیب هایتان را به شما مى شناسانند و در دل شما را دوست دارند، و ساعتى براى کسب لذّت هاى حلال با بخش چهارم توانایى انجام دادن سه بخش دیگر را به دست مى آورید.
منبع:
[ فقه الرّضا علیه السلام، ص. ۳۳۷.]