پیرغلامان و ذاکران قدیمی اهلبیت علیهم السلام تجربههای ارزشمندی برای انتقال به مداحان نسل جوان و حتی مردمی دارند که در هیئتها و مجالس عزاداری ائمه اطهار علیهم السلام شرکت میکنند؛ تجربههایی که هر کدام میتواند مسیر را برای عرض ارادت مخلصانه و بندگی صحیح فراهم و مسیر سلوک را هموار کند.
در گفتوگویی با حاج اکبر بازوبند، پیرغلام و ذاکر قدیمی اهلبیت علیهم السلام به بررسی عوامل مؤثر بر مداحی موفق پرداختیم. آن طور که این ذاکر امام حسین علیه السلام توضیح میدهد، یکی از مسئولیتهای اصلی مداح توجه به همین موضوع است که شعرهای غنی بخواند که از وهن و توهین و خرافات دور باشد. البته گاهی در بعضی از مجالس دیده میشود که مداحان تازهکار شعرهایی را میخوانند که با شأن و منزلت حضرت سیدالشهدا علیه السلام منافات دارد. مداح نباید برای گریاندن مخاطب به هر شعر و مطلبی متمسک شود. بلکه باید شأن اهلبیت علیهم السلام را در نظر بگیرد و مطابق با منزلت آن بزرگان مدیحهسرایی کند.
این پیرغلام حضرت سیدالشهدا علیه السلام از مجالس روضه و هیئتهای قدیم یاد میکند و میگوید: در قدیم این طور بود که در جلسه جامعه مداحان به یک پیرمردی که سالها ذاکری اهلبیت علیهم السلام را کرده بود، میگفتند که او بخواند و بقیه گریه میکردند و سینه میزدند. او هم با چشمان گریان مداحی میکرد و در این کار اخلاص داشتند. البته امروز هم مداحان بسیار خوبی داریم. بعضی مداحان هستند که بدون وضو مداحی نمیکنند، این در حالی است که برای مداحی داشتن وضو ضروری نیست. اما آنها ادب را رعایت میکنند تا در کارشان اخلاص داشته باشند که این خیلی خوب است.
با روضه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام قد کشیدیم
بهعنوان پیرغلام اهلبیت علیهم السلام و کسی که عمر خود را صرف ذاکری و مداحی امام حسین علیه السلام کرده، فکر میکنید اصالت دینی و فرهنگ اسلامی در خانواده تا چهاندازه میتواند در گرایش نسلهای جدید به فرهنگ حسینی مؤثر باشد؟
برای اینکه یک کودکی در بزرگسالی عاشق امام حسین علیه السلام و نوکر این خانواده گرامی باشد، چند عامل اثر دارد: لقمه حلال و خانواده مؤمن و حسینی. هرچند که عوامل بیرون از خانه هم در تربیت بچههای ما مؤثر است اما اگر لقمهای که بچه در خانواده میخورد، پاک و حلال باشد و خانواده مؤمن و اهل هیئت و دین باشند، تأثیر زیادی در گرایش نسل جدید به هیئت و مسجد دارد.
خود شما که متولد و بزرگشده شهر یزد هستید، در چهفضایی رشد کردید؟
مردم یزد از قدیم مردم متدینی بودند. من در خانواده باایمان و معتقدی به دنیا آمدم و فضایی که در آن بزرگ شدم، فضای حسینی بود. مردم یزد بهشدت پایبند اعتقادات و فرهنگ دینی و حسینی هستند. اکثر آنها آنقدر عاشق امام حسین علیه السلام هستند که باید در تمام طول سال هر از گاهی و بعضی مردم هر روز به مجلس روضه بروند. خیلی از آنها صبح خود را با روضه امام حسین علیه السلام شروع میکنند، تا برای امام حسین علیه السلام اشک نریزند، چای روضه را نخورند، سلام بر امام شهید خود ندهند، کسب و کار و زندگی خود را شروع نمیکنند. برکت زندگیها هم از همین حسینی بودن است.
اصلاً چای صبحانه خیلیها همان چای روضه است که بعد از سلام بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام و اشک چشم در عزای آن حضرت صرف میکنند.
ما هم در چنین فضایی به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم. یادم هست وقتی کمسنوسال بودیم با بچههای همسنوسال خودمان به پشتبام خانهها میرفتیم، پارچه سیاهی که معمولاً چادر مشکی مادرمان بود آویزان میکردیم تا جایی مثل هیئت داشته باشیم. یکی از ما روضه میخواند و بقیه سینه میزدند. درواقع عشق به امام حسین علیه السلام را در همان بازیهای بچهگانه و بلکه عاشقانه تمرین میکردیم.
مداحی از دوران کودکی
از همان کودکی مداحی میکردید؟
تقریباً دهساله بودم که مداحی کردم. خانهای بود که به خانه قنادها مشهور بود و من اولین بار در آنجا خواندم. وقتی وارد خانه شدم بهسمت حوض وسط حیاط رفتم و بچهها دورم را گرفته بودند. یک ظرف برداشتم از آب حوض پر کردم و گفتم «یا حسین علیه السلام! بچههای تو تشنه بودند.»، نمیدانم با همین دو سه کلمه که خدا بر دهان من گذاشت چطور مجلس گرم شد و همه به گریه افتادند و شور حسینی را درک کردند.
این شور را تا جوانی هم حفظ کردید؟
بله. سال 42 من در خدمت سربازی بودم و شلوغیهای آن سال با عاشورا و ماه محرم مصادف شده بود. بهیاد دارم که بچههای گردان از من خواستند مداحی کنم تا بقیه هم سینه بزنند. حدود چهل نفری بودیم و بچهها میخواستند با نظم برویم، اما من گفتم “این نوع نظم را رها کنید". کفشها را درآوردیم و با پای برهنه راه افتادیم و روضه میخواندیم. همین طور در خیابان میرفتیم و میخواندیم که «مهلاً مهلاً یابنالزهرا» همان چهل نفر بودیم ولی وقتی به میدان رسیدیم، حدود پنج شش هزار نفر شده بودیم. همه مردم به ما پیوسته بودند و با ما تکرار میکردند و میخواندند و اشک میریختند.
همان شب در خواب، یکی از سیدهای محلمان را دیدم که گفت “تو آزادی، برو". حدود دو ماه خدمت کرده بودم که افسر صدایم زد و گفت “حکم معافیات آمده است".
اخلاص، شرط اصلی نوکری امام حسین علیهالسلام است
در این مداحیها و روضهخوانیها از شخص خاصی پیروی میکردید؟
معمولاً حاج نادعلی کربلایی برایم الگو بود. او را میشناختم، روضههایش را گوش میدادم و خیلی چیزها از او آموختم. اما این روزها بیشتر شعرها را از کتاب خزائن الاشعار میخوانم که یک کتاب قدیمی است ولی قصیدههای بسیار پرمفهومی دارد.
پس این طور شد که مداح و پیرغلام امام حسین علیه السلام شدید.
ما خودمان را به پیرغلامان اصیل چسباندهایم و سعی میکنیم از آن ذاکران مخلص درس بگیریم. مداحی قدیمی بود که سالها قبل از دنیا رفت بهنام حاج کریم ابراهیمی. یک بار در بقیع به زیارت رفته بودم که دیدم ایشان در گوشهای تنها نشسته و برای دل خودش میخواند و اشک میریزد.
آنقدر مسن بود که تعجب کردم آیا همین مرد بود که در هیئتهای قدیم بدون بلندگو میان انبوه جمعیت روی چارپایه میرفت و مداحی میکرد؟! به او گفتم “حاج کریم! یک عمر برای مردم خواندهای و مردم فیض بردهاند. امروز میخواهم من بخوانم و تو گریه کنی". چند نفری جمع شده بودند. رو به بقیع کردم و خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها عرض کردم: “این مرد یک عمر برای حسین تو عزاداری کرد و امروز پیرغلام در خانه شما شده، بهخاطر او هم که شده یک نظری به ما بیندازید". مجلس خوبی کنار بقیع داشتیم و از اخلاص او بهره میبردیم. زمانی هم که از دنیا رفت و میخواستند بدنش را غسل بدهند، من برایش روضه خواندم.
هر جای دنیا که باشیم وقتی منصب و موقعیت شغلی را از پزشک و مهندس و قاضی بگیرند، دیگر هیچ ندارد ولی در خانه امام حسین علیه السلام این طور نیست. اگر برای ارباب یک عمر نوکری کنی، تازه زمان جان دادن مدرک مهمی در دست داری و بهعنوان نوکر پذیرفته میشوی، البته اگر نوکر بااخلاصی بوده باشی، این آبرویی است که از هر آبرویی بالاتر و باعزتتر است.
ضرورت استفاده از اشعار غنی
به شعرهایی که در مجالس عزاداری و هیئتها خوانده میشود، اشاره کردید. مداح و ذاکر اهلبیت علیهم السلام تا چهاندازه مسئولیت دارد در انتخاب اشعار و مضامین آموزشی و معرفتی در هیئتها دقت داشته باشد؟
یکی از مسئولیتهای اصلی مداح توجه به همین موضوع است که شعرهای غنی بخواند که از وهن و توهین و خرافات دور باشد. البته گاهی در بعضی از مجالس دیده میشود که مداحان تازهکار شعرهایی را میخوانند که با شأن و منزلت حضرت سیدالشهدا علیه السلام منافات دارد. مداح نباید برای گریاندن مخاطب به هر شعر و مطلبی متمسک شود، بلکه باید شأن اهل بیت علیهم السلام را در نظر بگیرد و مطابق با منزلت آن بزرگان مدیحهسرایی کند.
اینکه امام حسین علیه السلام به برادرش حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام میگوید “جانم به قربانت"، بهدلیل نسبت برادری نیست، بلکه بهعلت جانفشانی و اوج معرفت آن حضرت است. حتی جانفشانیهای حضرت زینب سلام الله علیها همین طور است. هرچند که امام حسین علیه السلام برادر آن حضرت بوده اما ولایتپذیری و دفاع حضرت زینب سلام الله علیها از امام زمان خود سرمشق ماست و باید در جلسات برای مردم عنوان شود.
در گذشته معمول بوده که مداحان و ذاکران اهلبیت علیهم السلام وقتی میخواستند شعری را در هیئت و مقابل مردم بخوانند، آن را حفظ میکردند.
من هنوز هم شعرها را حفظ میکنم. البته گاهی پیش میآید مداحانی شعرها را از روی کاغذ میخوانند و این کار هم اشکالی ندارد، چون گاهی حجم اشعار و مفاهیمی که میخواهند در هیئت بخوانند زیاد است و مداح باید چند ساعت شعرهای متنوع و پرمفهوم بخواند، در این صورت ناچار است از روی کاغذ بخواند، هرچند بهنظر میرسد از حفظ خواندن بهتر است و تأثیر بیشتری بر مخاطب دارد.
تحول در هیئتها و مجالس عزاداری در طول سالها
البته من قبلاً این را نمیگفتم ولی یک بار در محضر مقام معظم رهبری بودیم که ایشان فرمودند: آقای فلسفی سالها قبل یک تکه کاغذ از جیب خود درآوردند و حدیثی را از روی کاغذ خواندند و سنت غلط را شکستند. از رو خواندن حدیث باعث میشود که گوینده کمتر خطا کند و مطلب را درست و بدون نقص بخواند.
البته بعضی مداحان قدیمی معتقد هستند که باید شعر را از حفظ خواند، نه از روی کاغذ. ولی به هر حال بعضی از مداحان جوان از روی کاغذ میخوانند. در قدیم حتی بد میدانستند که مداح حرف بزند، بلکه میگفتند مداح باید از اول تا آخر هیئت باید شعر بخواند و آن هم از حفظ.
با این توضیحات، هیئتهای امروز چقدر با هیئتهای قدیمی تفاوت دارد؟
در قدیم این طور بود که در جلسه جامعه مداحان به یک پیرمردی که سالها ذاکری اهلبیت علیهم السلام را کرده بود میگفتند که او بخواند و بقیه گریه میکردند و سینه میزدند. او هم با چشمان گریان مداحی میکرد و در این کار اخلاص داشتند. البته امروز هم مداحان بسیار خوبی داریم. بعضی مداحان هستند که بدون وضو مداحی نمیکنند. این در حالی است که برای مداحی داشتن وضو ضروری نیست. اما آنها ادب را رعایت میکنند تا در کارشان اخلاص داشته باشند که این خیلی خوب است.
به همین دلیل است که میبینیم نفس بعضی مداحان این اندازه سوز دارد. در قدیم گاهی یک مداح یک مصراع یا یک بیت میخواند و کل مجلس با همان یک بیت شعر اشک میریخت و مطلب را درک میکرد. حاج حسن ذوالفقاری این طور میخواند. اما امروز میبینیم گاهی مداح ساعتها روضهخوانی میکند اما تأثیری در مخاطب ندارد، این هم بهدلیل خلوص مداح است که سوزش و نفسش این اندازه اثر دارد.
منبع:تسنیم
خاطره ای از رهبر معظم انقلاب به مناسبت فرارسیدن روز عرفه تقدیم می شود:
یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست - لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند - چند ساعت طول می کشد.
اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع می شود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب - روزهای نه چندان بلند - به طول می انجامد.
آن وقت من یادم است که با مادرم - چون مادرم هم خیلی اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبّی بود – می رفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود - منزل ما حیاط کوچکی داشت - آنجا فرش پهن می کردیم - چون مستحب است که زیر آسمان باشد - هوا گرم بود؛ آن سال هایی که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه می نشستیم و ساعتهای متمادی، اعمال روز عرفه را انجام می دادیم. هم دعا داشت، هم ذکر و هم نماز. مادرم می خواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، می خواندیم. دوره جوانی و نوجوانی من اینگونه بود؛ دوره اُنس با معنویات و با دعا و نیایش.
البته ما آن وقت از یک امتیاز برخوردار بودیم که اگر آن امتیاز، امروز در جوانی باشد، دعا و ذکر و نماز برای او شیرین خواهد بود و مطلقاً خسته کننده نخواهد شد؛ و آن توجّه به معانی است. ببینید؛ هر کس که از نماز خسته میشود، یا معنای نماز را نمی داند، یا توجّه نمی کند، والّا اگر کسی معنای نماز را بداند و به نماز هم توجّه کند، امکان ندارد از نماز خسته شود؛ اصلاً امکان ندارد.
اگر کسی معنای دعا، مثلاً دعای ابی حمزه ثمالی، یا دعای امام حسین علیهالسّلام در روز عرفه را بفهمد و توجّه کند - که هر دو خیلی طولانی هستند و چون گاهی انسان معنا را هم می داند، اما توجّه نمی کند، ذهنش جاهای دیگر میرود - امکان ندارد از این دعای به این بلندی خسته شود. یعنی این گفتگویی که در این دعا انجام گرفته، بین آن بنده برگزیده و شایسته و بامعرفت و خدا، اینقدر پُرجاذبه و نافذ و حقیقی است - یعنی بیان کننده آن خواسته های فطری انسان است - که امکان ندارد کسی هیچ وقت از آن خسته شود.
من توصیهام به جوانان این است که عبادت را با توجّه انجام دهند. من اصرار نمی کنم که زیاد عبادت کنید؛ نه. شما خواستید زیاد عبادت کنید، خواستید کم عبادت کنید؛ ولی آنچه انجام می دهید با توجّه باشد. البته همه باید عبادت واجب را انجام دهند؛ آنکه قابل اغماض و اینها نیست. هر کسی باید عبادت واجبش را انجام دهد. عبادات واجب، چیزی هم نیست، فقط هفده رکعت نماز در شبانهروز، عبادت واجب ماست که این چیز زیادی نمی شود.
هفده تا یک دقیقه، یا حداکثر هفده تا دو دقیقه چیزی نمی شود. من نمی گویم جوانان عبادات مستحبّه - مثل دعا خواندن، تلاوت قرآن، یا نمازهای مستحبی - را زیاد انجام دهند؛ اما می گویم همان مقداری که انجام می دهند با توجّه باشد. اگر با توجّه انجام دادند، بهره می برند؛ حقیقتاً از آن چیزی که می خوانند، استفاده می کنند. حالا ممکن است بعضی عربی بلد نباشند، ترجمه های خوبی شده است؛ من بعضی از ترجمههای دعاها را دیدهام، واقعاً خوب است. بد نیست شما این را بدانید. من با دید ادبی که به این دعاها نگاه می کنم، جزو زیباترین سخنان زبان عربی است. همین دعای کمیل، یا دعای امام حسین علیهالسّلام در عرفه، یا همین دعای ابی حمزه، یا آن مناجات شعبانّیه، اینها در زبان عرب، جزو زیباترین متنهای ادبی است؛ خیلی زیباست؛ البته این دعاها متنهای قدیمی است.
گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان - ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
بار دیگر توفیق الهی نصیب ما شد که شب و روز عرفه را درک کنیم. شبی که از شبهای متبرک و شب مناجات با پروردگار عالمیان است و دعا در آن مستجاب است. عبادت در این شب، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. همچنین روز عرفه نیز دارای فیوضات عظیمی است به گونهای که از امام سجاد (ع) روایت شده حضرت (ع) در روز عرفه صداى سائلى را شنید که از مردم درخواست کمک میکرد، به او فرمود: واى بر تو، آیا در این روز از غیر خدا درخواست میکنى، حال آنکه براى بچههاى در رحم در این روز امید میرود که فضل خدا شامل حالشان شود و سعادتمند شوند.
در واقع عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش میپردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز میگردند و وجه تسمیه آن را چنین بیان داشتند که جبرئیل هنگامی که مناسک را به حضرت ابراهیم (ع) میآموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد: آری! بنابراین به این نام خوانده شد.
در ادامه اعمال شب و روز عرفه به نقل از کتاب «مفاتیحالجنان» میآید:
اعمال شب عرفه
۱ـ دعایی که با این عبارت آغاز میشود، خوانده شود: «اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوى وَ مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى وَ عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَ مُنْتَهى کُلِّ حاجَةٍ یا مُبْتَدِئاً» که روایت شده هر کس آن را در شب عرفه یا در شبهاى جمعه بخواند خداوند او را بیامرزد.
۲ـ [به نقل کفعمى] تسبیحات عشر را که در اعمال روز عرفه آمده است را هزار مرتبه خوانده شود.
۳ـ دعای «اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ» را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است، خوانده شود.
۴ـ قرائت زیارت امام حسین (ع).
اعمال روز عرفه
۱ـ غسل که مستحب است قبل از زوال انجام شود.
۲ـ زیارت امام حسین (ع) که از هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بالاتر است و احادیث، در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسى توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدسه آن حضرت باشد ثوابش کمتر از کسى که در عرفات است نیست.
۳ـ بعد از نماز عصر پیش از آن که مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زیر آسمان ۲ رکعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزیده شود. پس چون وقت زوال شد زیر آسمان رود و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به عمل آورد و چون فارغ شود ۲ رکعت نماز اقامه کند. در رکعت اول بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ خوانده شود. و بعد از آن چهار رکعت نماز گزارد که در هر رکعت بعد از حمد، توحید ۵۰ مرتبه بخواند. که این نماز، همان نماز حضرت امیرالمؤمنین (ع) است.
۴ـ شیخ کفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى کسى که ضعف پیدا نکند و مانع دعا خواندن او نشود.
۵ـ مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین (ع) در روز و شب عرفه.
۶ـ تسبیحات حضرت رسول (ص) در روز عرفه که در ذیل میآید:
سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُکْمُهُ
سُبْحانَ الَّذى فِى الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْبَحْرِ سَبیلُهُ
سُبْحانَ الَّذى فِى النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ
سُبْحانَ الَّذى فِى الْقِیمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذى رَفَعَ السَّمآءَ سُبْحانَ
الَّذى بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذى لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَیْهِ
پس بگو «سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ» ۱۰۰ مرتبه بخوان
۷ـ سوره توحید ۱۰۰ مرتبه و آیةالکرسى ۱۰۰ مرتبه و صلوات بر محمّد و آل محمّد ۱۰۰ مرتبه خوانده شود و دعای ذیل خوانده شود:
لااِلهَاِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیى وَ یُمیتُ وَیُمیتُ وَیُحْیى وَهُوَ حَىُّ لا یَموُتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى کُلِّشَىْءٍ َقدیرٌ
۱۰ مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ وَ اَتوُبُ اِلَیْهِ ۱۰ مرتبه یا اَللّهُ ۱۰ مرتبه یا رَحْمنُ ۱۰ مرتبه یا رَحیمُ ۱۰ مرتبه یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالاْرْضِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ ۱۰ مرتبه یا حَىُّ یا قَیُّومُ ۱۰ مرتبه یا حَنّانُ یا مَنّانُ ۱۰ مرتبه یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ ۱۰ مرتبه امینَ ۱۰ مرتبه
۸ـ ذکر صلوات از حضرت صادق (ع)
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ یا
مَنْ یَحوُلُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الاَْعْلى وَبِالاُْفُقِ
الْمُبینِ یا مَنْ هُوَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى یا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ
شَىْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ محمد
و بخواه حاجت خود را که برآورده خواهد شد إنشاءالله تعالى پس بخوان این صلوات را که از حضرت صادق (ع) منقول است که هر که بخواهد مسرور کند محمد و آل محمد را در صلوات برایشان بگوید:
اَللّهُمَّ یا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى وَ یا خَیْرَ
مَنْ سُئِلَ وَیا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى
الاَْوَّلینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الاَّْخِرینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
و َآلِهِ فِى الْمَلاَءِ الاَْعْلى وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْمُرْسَلینَ
اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً وَآلَهُ الْوَسیلَةَ وَالْفَضیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالرِّفْعَةَ
وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
وَلَمْ اَرَهُ فَلا تَحْرِمْنى فِى الْقِیمَةِ رُؤْیَتَهُ وَارْزُقْنى صُحْبَتَهُ وَ تَوَفَّنى
عَلى مِلَّتِهِ وَاسْقِنى مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِیّاً سآئِغاً هَنَّیئاً لا اَظْمَاءُ
بَعْدَهُ اَبَداً اِنَّکَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى
اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَمْ اَرَهُ فَعَرَِّفْنى فِى الْجِنانِ وَجْهَهُ اَللّهُمَّ بَلِّغْ مُحَمَّداً
صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مِنّى تَحِیَّةً کَثیرَةً وَ سَلاماً.
۹ـ دعای ام داود خوانده شود.
۱۰ـ این تسبیح را که ثواب آن بسیار است گفته شود:
سُبْحانَ اللّهِ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ مَعَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ
اللّهِ یَبْقى رَبُّنا ویَفْنى کُلُّ اءَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ
الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ
تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً
یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً کَثیراً مَعَ کُلِّ اَحَدٍ وَ سُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحِینَ
فَضْلاً کَثیراً لِرَبِّنَا الْباقى وَیَفْنى کُلُّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً لا یُحْصى وَلا یُدْرى وَلا یُنْسى وَلایَبْلى
وَلا یَفْنى وَلَیْسَ لَهُ مُنْتَهى وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَدوُمُ
بِدَوامِهِ وَیَبْقى بِبَقآئِهِ فى سِنِى الْعالَمینَ وَشُهوُرِ الدُّهوُرِ وَاَیّامِ
الدُّنْیا وَساعاتِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ وَسُبْحانَ اللّهِ اَبَدَ الاَْبَدِ وَمَعَ الاَْبَدِ مِمّا
لا یُحْصیهِ الْعَدَدُ وَلا یُفْنیهِ الاَْمَدُ وَلا یَقْطَعُهُ الاَْبَدُ و َتَبارَکَ اللّهُ
اَحْسَنُ الْخالِقینَ پس بگو: وَالْحَمْدُ لِلّهِ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ بَعْدَ کُلِّ اَحَدٍ
تا آخر دعا لکن بجاى هر سُبْحانَ اللّهِ الْحَمْدُلِلّهِ بگو و چون به اَحْسَنُ الْخالِقینَ رسیدى بگو: لا اِلهَ اِلا اللّهُ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ تا به آخر بجاى سُبْحانَ اللّهِ لا اِلهَ اِلا اللّهُ مىگویى
و بعد از آن بگو: وَاللّهُ اَکْبَرُ قَبْلَ کُلِّ اَحَدٍ تا به آخر که بجاى سُبْحانَ اللّهِ اَللّهُ اَکْبَرُ مىویى پس مىخوانى دعاى: اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاءَ وَتَهَیَّاءَ را
۱۱ـ دعای امام حسین(ع) در روز عرفه خوانده شود.
۱۲ـ در آخر روز عرفه این دعا خوانده شود:
یا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبى لا تَضُرُّکَ وَاِنَّ مَغْفِرَتَکَ لى لا تَنْقُصُکَ فَاَعْطِنى ما لا
یَنْقُصُکَ وَاغْفِرْ لى ما لایَضُرُّکَ و ایضا بخوان : اَللّهُمَّ لا تَحْرِمْنى خَیْرَ ما
عِنْدَکَ لِشَرِّ ما عِنْدى فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنى بِتَعَبى وَ نَصَبى فَلا
تَحْرِمْنى اَجْرَ الْمُصابِ عَلى مُصیبَتِهِ
۱۳ـ دعای مشلول خوانده شود.
ابوالحسن علىبنعیسى بن ابى الفتح اِربلى، از علماى قرن هفتم هجرى در کتاب مشهور خود به نام «کشف الغمة فی معرفة الأئمة» به شرح جریان ازدواج امیر المؤمنین(علیه السلام) با حضرت زهرا(سلام الله علیها) میپردازد. نکاتی که در این روایت مطرح است، میتواند الگوی بسیار مناسبی برای خانوادههایی باشد که فرزندان آنها در آستانه ازدواج قرار دارند. آداب خواستگاری، آداب برخورد با خواستگار و آسانگیری در صِداق (مهریه) از مواردی است که در روایت ذیل دیده میشود.
بخشهایی از این روایت را میخوانید:
ام سلمه میگوید امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر رسول خدا وارد شد و گفت: السلام علیک یا رسول الله؛ پیامبر پاسخ سلام او را داد و فرمود: بنشین اى ابوالحسن. على(علیه السلام) در حضور پیامبر خدا نشست و دیده به زمین دوخت، گویا حاجتى داشت ولى از اظهار آن خجالت مىکشید؛ سر خود را به زیر انداخت و سخنى نمىگفت. چنین وانمود میکرد که پیامبر از قلب على آگاه بود؛ لذا به وى فرمود: این طور گمان مىکنم که حاجتى داشته باشى، چه مانعى دارد، حاجت قلبى خود را بگو، زیرا حاجت تو نزد من روا خواهد شد.
امیر المؤمنین(علیه السلام) گفت پدرم و مادرم به فدایت اى رسول خدا، تو خودت مرا از عمویت ابو طالب و فاطمه بنت اسد گرفتى. من کودکى بودم، تو مرا با خود همغذا کردى، تو نسبت به من از لحاظ نیکویى و شفقت از پدرم ابو طالب و مادرم فاطمه بنت اسد افضل و برترى، خداى رئوف مرا به وسیله تو و در دست تو هدایت کرد، خداوند مرا از آن سرگردانیها و حیرتى که پدران و عموهایم به آن دچار بودند نجات داد؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى هَدَانِی بِکَ وَ عَلَى یَدَیْکَ وَ اسْتَنْقَذَنِی مِمَّا کَانَ عَلَیْهِ آبَائِی وَ أَعْمَامِی مِنَ الْحَیْرَةِ وَ الشَّک.
یا رسول الله تو در دنیا و آخرت براى من ذخیره و پناهگاه هستى. یا رسول الله من دوست دارم با این همه رعایتى که نسبت به من فرمودهاى، خانه و همسرى داشته باشم که با او آرامش گیرم؛ أَنْ یَکُونَ لِی بَیْتٌ وَ أَنْ یَکُون لِی زَوْجَةٌ أَسْکُنُ إِلَیْهَا؛ یا رسول الله من نزد تو آمدهام تا تقاضا کنم که دخترت فاطمه را براى من به ازدواج در آوری، آیا این تقاضا را مىپذیرى؟
أم سلمه مىگوید: دیدم صورت مبارک پیامبر خدا از شدت خوشحالى مىدرخشید. سپس على(ع) فرمود: آیا تو چیزى دارى که من فاطمه را به تو بدهم؟ على علیهالسلام گفت: پدر و مادرم به فدایت، اوضاع زندگى من از تو مخفى نیست. من فقط یک شمشیر و یک زره و یک شتر دارم که با آن آب مىکشم. من غیر از اینها چیزى ندارم. رسول خدا فرمود: على جان، تو از شمشیرت بینیاز نیستى، زیرا مىخواهى با آن در راه خداوند جهاد کنى و با دشمنان او بجنگى. شتر خود را براى اینکه آب از براى درختان خرما و خانهات بکشى و بار سفر را به پشت آن بگذارى لازم دارى. من فاطمه را با همان زرهاى که دارى به همسرى تو در مىآورم.
اى على، میل دارى که به تو مژدهاى دهم؟ گفتم: بله پدر و مادرم به فداى تو؛ تو همیشه در گفتار خود با برکت و هدایتکننده بودهاى، درود خداوند بر تو باد. پیامبر فرمود: اى ابو الحسن، قبل از اینکه من فاطمه را در زمین به همسرى تو درآورم خداوند وى را در آسمان براى تو تزویج کرده است. قبل از اینکه تو نزدم بیایى در باره همین موضوع ملکى نزد من آمد که داراى چندین صورت و چندین پر و بال بود و من در میان ملائکه نظیر او را ندیده بودم. او به من درود و سلام فرستاد و گفت: رحمت و برکات خداوند بر تو باد، سپس گفت: مژده باد تو را به یگانگى و پاکیزگى نسل. گفتم: این چه بشارتى است؟ گفت: نام من سیطائیل است، من موکل یکى از قائمههاى عرش هستم، از خداوند خواهش کردم به من اجازه دهد که به تو مژده دهم، این جبرئیل است که به دنبال من مىآید و مىخواهد تو را از کرامت پروردگار آگاه کند. سخن وى تمام نشده بود که جبرئیل نازل شده گفت: سلام بر تو و رحمت و برکات خداوند نثارت باد.
منبع:
(کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)، ج1، ص355)
آیت الله محمد علی ناصری:
هر روز یک پرونده داریم که باید روز قیامت جواب آن را بدهیم.
این مطلبی نیست که شوخی یا اغراق باشد؛ عین حقیقت و بیان صریح قرآن است «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید/ انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی آورد، مگر اینکه همان دم، فرشته ای مراقب و آماده برای ضبط آن است. »
روز قیامت، وقتی پرونده را به دست افراد میدهند، میگویند: «ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرونگذاشته، مگر اینکه آن را به شمار آورده است!؟ » و [این در حالی است که] همه اعمال خود را حاضر می بینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی کند.
در پرونده اعمال حتی شوخیها را هم نوشته اند، همه ما روز قیامت با سواد میشویم، لذا وقتی پرونده را به دستمان میدهند، میبینیم همه را نوشتهاند. عزیز من! یک مقدار چشمها و زبانمان را بیشتر کنترل کنیم.
کسی دلش به حال ناصری نمی سوزد، ناصری باید خودش دلش به حال خودش بسوزد، من باید خودم به فکر خودم باشم.
دستور العملی برای کنترل چشم
در نجف اشرف که بودیم، کسی از استاد ما پرسید: چشم کسی که هرزه است و نمی تواند آن را کنترل کند؛ چه کند؟ ایشان فرمودند: سوره نور را بخوان، اگر خواندن سورة نور ادامه داشته باشد، خیلی چشم را کنترل می کنید و موفق می شوید که اختیار چشمت، دست خودت باشد.
این، اثر سوره نور است، علاوه بر آن که آیة نور (الله نور السموات و الارض) هم در همین سوره است که آن هم آثار بسیار عجیبی دارد!
ارزش اشک
از پیغمبر اکرم صل الله علیه وآله حکایت شده: « یا علی! بلند شو دو رکعت نماز بخوان و از خوف خدا و آثار اعمال، گریه کن»
به گزارش عتیق
کد خبر : ۱۰۷۳۰۸