اجل به چه معنا است و به چند دسته تقسیم می شود؟
اجل که همان زمان مرگ و پایان عمر انسان است به دو دسته اجل معلق و مسمی تقسیم می شود؛ اجل مسمی همان مرگ طبیعی است که بنا بر مقتضیات طبیعی و عوامل آن، و همراه نبودن با موانعی که جلوی مرگ در رسیدن به سنی خاص را می گیرد، بر بدن وارد شده و به زندگی انسان پایان می دهد. اما اجل معلق به اجلی گفته می شود که فرد به دلایلی همچون ارتکاب گناه ، زودتر از موعد طبیعی و مشخص و قطعی دچار مرگ می شود که در قرآن هم به این نکته اشاره شده است.
علت افزایش مرگ ناگهانی و زودرس
بسیاری از مردم به سبب ترک اطاعت و تقوای الهی، گرفتار مرگ زودرس میشوند و گناهان، عمرشان را کوتاه میکند؛ چنان که خداوند به صراحت میفرماید که بسیاری از سختیها و مشکلات زندگی به سبب ترک ذکر الله است: و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا «و هر کس از یاد من روی گرداند، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت
1- قطع رحم:
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمده که فرمودند:«صلةالرحم تعمر الدیار وتزید فی الاعمار وان کان اهلهل غیر اخیار»(صله رحم خانه ها را آباد گرداند وبر عمرها بیفزاید گرچه انجام دهندگان آن مردم خوبی نباشند) (اصول کافی ج4 ص48)قطع رحم در روایات ما درردیف شرک به خدا شمرده شده است و روایات در مذمت وآثار قطع رحم بسیار زیاد است.
2- دروغ، عامل کوتاهی عمر
دروغ آثار سوء زیادی در زندگی انسان دارد از جمله آن آثار کوتاهی عمر است. در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مورد قسم دروغ آمده است: «من حلف علی یمین وهو یعلم انه کاذب فقد بارز الله بالمحاربةوان الیمین الکاذبه تذر الدیار بلاقع من اهلها وتورث الفقر فی العقب»:کسی که به دروغ قسم بخورد و بداند که دروغ است به جنگ با خدا رفته است و همانا قسم دروغ ، خانه ها را بی صاحب و بی خانمان گرداند و موجب فقر فرزندان گردد(سفینةالبحار ج1 ص 297)
3- زنا
یکی از آثار شوم زنا کوتاهی عمر و مرگ بد و ناگهانی است می باشد که در روایات ما به آن تصریح شده است از جمله در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید:
اجل معلق مرگی است که زودتر از موعد مشخص بنا به ارتکاب گناهانی خاص فرا می رسد و فرد زندگی اش خاتمه پیدا می کند. البته هر دو اجل جزو مقدرات انسان نوشته شده است به این صورت که به طور مثال در تقدیر فرد نوشته شده اگر این شخص فلان کار نیک را به جا آورد و مرتکب گناهانی که اجل را نزدیک می کند، نشود، هفتاد سال، و اگر مرتکب گناهانی شود که اجل را نزدیک می کند، سی سال زندگی می کند
«ای گروه مسلمانان!از زنا بپرهیزید که در آن شش خصلت (واثر سوء)وجود دارد : سه در دنیا وسه در آخرت . اما آن سه که در دنیا است جمال و زیبایی را می برد، و پریشانی وتنگدستی می آورد و عمر را کوتاه میکند. اما آن سه که در آخرت است :موجب خشم خدا،بدی حساب و خلود در آتش دوزخ گردد».(خصال صدوق ج1 ص320)
4- آزار پدر ومادر عامل کوتاهی عمر
امام صادق علیه السلام می فرماید:«نعوذ بالله من الذنوب التی تعجل الفناء وتقرب الآجال و تخلی الدیار ،و هی قطیعة الرحم و العقوق و ترک البر»:
«پناه می برم به خدا از گناهانی که در نابودی شتاب می کنند و مرگ ها را نزدیک می سازد و خانه را بی خانمان می کنند و آنها عبارتند از :قطع رحم ،آزردن والدین و دست کشیدن از احسان و نیکی ».(اصول کافی ج4 ص184)
در حدیثی دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
« سه گناه است که در کیفر آن (در دنیا)شتاب شود و به روز قیامت نیفتد : نافرمانی و آزردن پدر و مادر ، ستم بر مردم و کفران احسان و نیکی(یعنی ترک احسان ونیکی)».(امالی شیخ طوسی ج2 ص13)
اینها مهمترین گناهانی است که در کوتاهی عمر و مرگ های ناگهانی و بد نقش به سزایی دارد.
عواملی که مرگ را به تاخیر می اندازند و مانع اجل معلق می شوند، کدام است؟
بنابر روایات و آموزه های بزرگان ما ترک گناه، به جا آوردن صله رحم، خوشرفتاری با همسایه و پرداخت صدقه می تواند موجب طول عمر و مانع وقوع اجل معلق شود.
الإمامُ علیٌّ علیه السلام :بالصَّدَقةِ تُفْسَحُ الآجالُ؛ امام على علیه السلام :با صدقه دادن ، عمرها طولانى مىشود.
( غرر الحکم : 4239)
انجام برخی از گناهان همچون آزار پدر و مادر، پرخوری و خوردن پس از سیری، قطع صله رحم، دروغگویی و … موجب می شود فرد به مرگ طبیعی از دنیا نرفته و زودتر از موعد مشخص گرفتار مرگ شود.
روایت از امام صادق (علیه السلام) داریم که:” مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ اکْثَرُ مَّنْ یَمُوتُ بِالْاجالِ وَ مَنْ یَعیشُ بِالْاحسانِ اکْثَرُ مِمَّنْ یَعیشُ بِالْاعْمار؛ آنها که بر اثر گناهان مىمیرند بیش از آنهایند که به مرگ الهى از دنیا مىروند و کسانى که بر اثر نیکوکارى عمر طولانى پیدا مىکنند، بیش از کسانى هستند که بر اثر عوامل طبیعى عمرشان زیاد مىشود."( سفینة البحار، ج 1، ص 488)
منبع :
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع: خبرگزاری شبستان
سایت درالحدیث
سایت پرسمان
رسول اکرم صلی الله علیه و آله: هر جمعه غسل کن، حتّى اگر لازم شود براى تهیّه آب آن، خوراک روزانهات را بفروشى.
اگر این حدیث را از پیامبر بخوانید هرگز غسل جمعه را از دست نمی دهید
پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند:
هر جمعه غسل کن، حتّى اگر لازم شود براى تهیّه آب آن، خوراک روزانهات را بفروشى و گرسنه بمانى؛ زیرا هیچ امر مستحبّى بالاتر از غسل جمعه نیست.
متن حدیث:
پیامبر صلى الله علیه و آله:
فَاغتَسِلْ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ و لَو أنَّکَ تَشتَرِی الماءَ بِقوتِ یَومِکَ و تَطویهِ فَإنَّهُ لَیسَ شَیءٌ مِنَ التَّطَوُّعِ أعظَمَ مِنهُ.
نوشته ای از مرحوم استاد آل کاظمی
چرا غسل جمعه سنت شد؟
مرحوم استاد آل کاظمی
خداوند نمازهای واجب را با نمازهای نافله تکمیل ساخت و روزه واجب را با روزه های مستحبی تکمیل کرد؛ و وضوء نمازهای واجب نیز با غسل روز جمعه تکمیل فرمود…
آنچه در ذیل می خوانید یادداشت منتشر نشده ای از محقق و پژوهشگر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین علی آل کاظمی(ره) پیرامون «فلسفه غسل جمعه» و «ثواب استعمال عطر» از لسان روایات است که به مناسبت سالگرد درگذشت آن محقق فقید حوزه منتشر می گردد.
*چرا باید غسل کنیم
فلسفه تمامی غسل های واجب و مستحب تأمین نظافت جسمانی و روحانی است، مخصوصا برای یک مسلمان که روز جمعه دست از کار و تلاش زندگی برمی دارد و می خواهد در اجتماع مسلمین شرکت نمایند، شایسته است هم به منظور باز یافتن به حضور پروردگار و ایستادن به نماز در پیشگاهش و هم به منظور حفظ حرمت نمازگزاران که می خواهد در کنارشان در یک صف قرار بگیرد، بدن و لباس خود را از هر نوع آلودگی پاکیزه نماید تا موجب ناراحتی آنان نگردد.
مرحوم صدوق در کتاب علل الشرایع از امام صادق(ع) در این باره روایت می کند، حضرت فرمودند: انصار در زمان پیامبر(ص) در کشاورزی و دامداری فعالیت می کردند، روز جمعه که می شد با همان وضع به نماز می آمدند، مردم از بوی عرق زیر بغل آنان اذیت می شدند، پیامبر(ص) آنان را به غسل کردن در روز جمعه دستور دادند و از آن پس غسل جمعه سنت شد.(1)
از حضرت رضا(ع) روایت شده که فرمودند: علت غسل عید، جمعه و دیگر غسل ها آن است که غسل کردن نوعی تعظیم بنده نسبت به پروردگارش می باشد؛ برای آنکه می خواهد به پیشگاه خداوند راه یابد و برای گناهان خود آمرزش بخواهد و بدان جهت که این روزها برای آنان عید نکویی است که مردم برای یاد خدا گرد هم می آیند. لذا خداوند به منظور بزرگداشت این روز در آن غسل قرار داد و برای اینکه این روز را بر روزهای دیگر برتری داده باشد، نوافل و عبادت ها بیشتر انجام می گیرد و غسل جمعه موجب پاکیزگی از این جمعه تا جمعه بعد می باشد.(2)
در این روایت فلسفۀ غسل در جمعه و اعیاد، نظافت و پاکیزگی به منظور بار یافتن به حضور به پروردگار و تعظیم از روز جمعه و اعیاد مذهبی معرفی شده است.
*تکمیل نواقص وضوهای واجب
در روایات دیگر فلسفۀ غسل جمعه، تکمیل نواقص وضوهای نمازهای واجب معرفی شده است، حسین بن خالد می گوید از حضرت امام رضا(ع) پرسیدم: چگونه غسل جمعه واجب شده است؟(3) حضرت فرمودند: خداوند نماز فریضه را با نمازهای نافله تکمیل ساخت و روزۀ فریضه را با روزه های مستحبی تکمیل کرد؛ و وضوء نمازهای فریضه را نیز با غسل روز جمعه تکمیل فرمود، اگر در آن وضوها کم و کاست یا سهو و نسیانی باشد، غسل جمعه تکمیل کنندۀ آنان باشد(4).
*وقت غسل جمعه
امام باقر(ع) می فرمایند: هیچگاه روز جمعه غسل را ترک نکن زیرا غسل جمعه سنت است و قبل از ظهر نیز باید غسل کنی(5)
* لباس نظیف در روز جمعه
از آنجا که روز جمعه روز عید است، بلکه از بزرگ ترین اعیاد اسلامی است، باید با روزهای دیگر فرق داشته باشد انسان در این روز علاوه بر غسل و نظافت لباس های نظیف و نو را بپوشد، در مکارم الاخلاق از ویژگی های پیامبر اکرم(ص) از امام حسن مجتبی(ع) روایت شده است: «پیامبر غیر از لباس هایی که در روز های دیگر می پوشیدند دو لباس برای روز جمعه داشت مخصوص این روز بود». (6)
بنابراین، همانگونه که پیامبر (ص) یاران خود را نهی می کنند، از سرکار با همان حالت آلودگی و عرق بدن به نماز جمعه نیایند و به آنان دستور می دهند بروند خود را شستشو دهند و غسل کنند و بعد به نماز جمعه بیایند، قهراً باید لباس های تمیزتر و مناسب تر خود را برای نماز جمعه به تن کنند؛ نه آنکه با لباس کار و لباس های معمولی و احیانا آلوده و کثیف در جمع نمازگزاران حاضر شود چون بی توجهی به این عبادت بزرگ و بی حرمتی نسبت به اجتماع مسلمین و عید بزرگ اسلامی است.
*اصرار پیامبر بر مرتب بودن مسلمان
امام صادق(ع) از پدربزرگوارش روایت می کند که:
شخصی در کنار خانه پیامبر اکرم (ص) ایستاده بود از حضرت اجازه ملاقات می خواست، پیامبر(ص) بیرون آمد و به هنگام خروج در حجره خود ظرفی را دیدند که در آن آب بود، پیامبر (ص) جلوی آن ظرف آب ایستادند و شروع به مرتب کردن محاسن خود نموده و به آن نگاه می کردند، وقتی حضرت بازگشت، عایشه به ایشان گفت: یا رسول الله! شما که برترین فرزندان آدم هستید و فرستاده خداوند می باشید، جلوی ظرف آب می ایستید تا موی سر و ریش خود را مرتب کنید؟!
حضرت فرمودند: ای عایشه! خداوند دوست دارد هنگامی که انسان می خواهد به سوی برادر خود بیرون رود خود را بیاراید. (7)
امام باقر(ع) فرمودند: روز جمعه سعی کن که بهترین لباس هایت را بپوشی. (8)
باید به سیره پیامبر و گفتار پیشوایان دین عمل کنیم و رفتار و کردار آن حضرت را الگوی خود قرار دهیم برای شرکت در اجتماعات دینی نماز جماعت ها و جلسات مذهبی و مخصوصا نماز جمعه باید با سر و وضع مرتب و تمیز و با پوشیدن بهترین لباس ها و تمیزترین آن، حرمت اجتماع مسلمین و برادران دینی خود را هر چه بیشتر حفظ کنیم.
* عطر زدن در روز جمعه
از جمله سنت های اسلامی که نسبت به آن تاکید شده، عطر زدن و استفاده از بوی خوش است و در معارف اسلامی جزو عادت های پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار شمرده شده است تا جایی که درباره پیامبر خدا (ص) از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: پیامبر خدا (ص) برای خریدن عطر بیش از غذا پول خرج می کردند. (9)
در حدیث دیگر امام صادق(ع) فرمودند: هر چه در مورد عطر خرج کنی، اسراف نیست. (10)
*عطر غذای عقل و روح
البته کلمۀ «هر چه» در بیان امام (ع) برای تاکید و مبالغه است وگرنه منظور آن است که به اندازه مورد نیاز خرج کند و آن را به عنوان یک هزینه زائد و اضافی نداند و تهیه آن را نوعی اسراف بشمارد؛ زیرا عطر یک غذای روحی است و برای تقویت دماغ و قدرت تفکر و ایجاد نشاط در روح موثر است؛ همانگونه که انسان به غذای جسم خود اهمیت می دهد باید به غذای عقل و روح خود نیز اهمیت بدهد.
امام صادق (ع) در این باره می فرماید: هر کس اول روز عطر بزند تا فرارسیدن شب عقل خود را همراه خود خواهد داشت. (11) در حدیث دیگر پیامبر خدا (ص) می فرمایند: بوی خوش قلب انسان را محکم می کند. (12)
*دو رکعت نماز برابر با هفتاد رکعت
مخصوصا عطر زدن به هنگام نماز باعث افزایش ثواب نماز شده می شود امام صادق (ع) در این باره می فرماید: ثواب دو رکعت نماز در حالی که عطر زده است از هفتاد رکعت نماز که عطر نزده باشد، بیشتر است. (13)
از میان ایام هفته روز جمعه به دلیل آنکه انسان در حج برادران دینی خود حاضر می شود، ممکن است کثرت جمعیت و بوی تنفس و عرق آنان موجب ناراحتی نمازگزارن شود عطر زدن بیشتر سفارش شده است.
*سفارش جبرئیل به پیامبر(ص)
پیامبر خدا(ص) می فرماید: دوستم جبریل فرشته وحی به من سفارش نمود یک روز در میان عطر بزن، ولی روز جمعه را ناگزیر هستی و نباید ترک کنی.(14)
در حدیث دیگر پیامبر خدا (ص) به حضرت علی (ع) سفارش فرمودند: یا علی! بر تو باد به استفاده از بوی خوش در هر روز جمعه که این کار از سنت من است و تا هنگامی که بوی عطر در تو باشد برای تو حسنات آن نوشته خواهد شد. (15)
در بعضی از روایات خاصیت دیگری که برای عطر زدن معرفی شده، آن است؛ فرشتگان از بوی عطر خوشحال شده در جایی که بوی خوش باشد با میل و رغبت حاضر می شوند و برعکس از جاهائی که بوی گند و نجاست باشد، فرار می کنند.
عثمان بن مظعون از یاران با وفا و ارزشمند پیامبر اکرم (ص) می گوید: من می خو استم بوی خوش و چیزهایی دیگری را ترک نمایم رسول خدا (ص) به من فرمودند: بوی خوش را ترک مکن، زیرا فرشتگان بوی خوش را از مؤمن استنشاق می کنند؛ در هر روز جمعه عطر را ترک نکن. (16)
حضرت موسی بن جعفر (ع) از پدرانش از رسول خدا(ص) روایت می کنند که فرمودند: جبرائیل نزد من آمد و گفت: ای محمد! ما چگونه بر مردم نازل شویم با اینکه مسواک نمی کنند و خود را تطهیر نمی کنند و سر بند انگشتان خود را شستشو نمی دهند؟(17)
پاورقی:
1. علل الشرایع ج1 ص 270
2. عیون الاخبار جلد 2 باب33 ص 87
3. علماء وجوب را حمل بر استحباب مؤکد کرده اند و همین روایت را نیز از دلائل آن می دانند.
4. بحارلانوار جلد 81 ص 123
5. مکارم الاخلاق ج1 ص 38
6. دعائم الاسلام ج 1 ص181
7. مکارالاخلاق ج 1 ص109
8. بحار الانوار ج89 ص 365
9. مکارم الاخلاق ج 1 ص 45
10. مکارم ج 1 ص43
11. فروع کافی ج6 ص 510
12. میزان الحکمه ج 5 ص 574
13. مکارم الاخلاق، ج1 ص 44
14. وسائل الشیعه ج5 ص 55
15. مکارم الاخلاق ج 1 ص45
16. فروع کافی ج2 ص222
17. بحار الانوار ج 59 ص 191.
امام مهدی: شما گمان میکنید ما از حال شما مطلع نیستیم!
علائم ظهور حضرت مهدی (عج) بر دو دسته تقسیم می شوند:
الف: علائم حتمی و قطعی؛
ب: علائم غیر حتمی و غیر قطعی که البته در این علائم هم ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد.
علائم غیر حتمی فراوان هستند و نوعاً بعضی از آنان به وقوع پیوسته است اما علائم حتمی و قطعی هنوز رخ نداده اند بعضی از این علائم قطعی عبارتند از:
1. خروج سفیانی: پیش از ظهور مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می کند و با تظاهر به دینداری گروه زیادی از مسلمانان را می فریبد و به گرد خود می آورد و بخش گسترده ای از سرزمینهای اسلام را به تصرف خویش در می آورد و بر مناطق پنجگانه شام، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین (نام شهری در نزدیکی حلب) و منطقة عراق سیطره می یابد و در کوفه و نجف به قتل عام شیعیان می پردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین می کند آنگاه که از ظهور امام زمان باخبر می شود با سپاهی گران به جنگ وی می رود که در منطقه بیداء (بین مکه و مدینه) با سپاه امام (ع) برخورد می کند و به امر خدا همه لشگریان وی به جز چند نفر در زمین فرو می روند و هلاک می شوند. [1]
2. خسف در بیداء: خسف یعنی فرو رفتن و پنهان شدن، و بیداء نام منطقه ای در مکه و مدینه است. ظاهراً لشگر سفیانی در این منطقه که به قصد جنگ با امام عصر(عج) آمده است در زمین فرو می روند. [2]
3. خروج یمانی: سرداری از یمن قیام می کند و مردم را به حق و عدل دعوت می کند این نشانه در منابع عامه نیست ولی در مصادر شیعه روایات فراوانی در این باره وجود دارد. امام صادق (ع) فرمود: قیامهای سه گانه خراسانی، سفیانی، یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز خواهد بود و هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی دعوت حق و هدایت نمی کند و هم فرمود که یمانی از علائم حتمی است. [3]
4. قتل نفس زکیه: زکیه یعنی فرد پاک و بی گناه و کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. در آستانه ظهور مهدی (عج) در گیرودار مبارزات زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی (عج) فردی پاکباخته و مخلص از اولاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) در راه امام می کوشد و در این راه مظلومانه به قتل می رسد. روایات گاهی نفس زکیه و گاهی «سید حسنی» گفته اند امام باقر (ع) فرمود: بین ظهور مهدی (عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست. [4]
5. صیحه آسمانی: منظور از صیحه آسمانی صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی در آسمان شنیده می شود و همه مردم آن را می شنوند در روایات تعبیر به «نداء» «فزعه» «صوت» نیز بکار رفته است که ظاهر آن نشان می دهد که هر یک از اینها نشانه جداگانه ای است که پیش از ظهور واقع می شود لکن به نظر می رسد که اینها تعبیر از یک واقعیت است و ممکن هم هست که از سه حادثه جدای از هم خبر داده باشند که اول صداهای هولناکی برآید و همه را به خود متوجه کند (صیحه) و به دنبال آن صدای مهیب و هولناکی شنیده شود که دلهای مردم را به وحشت اندازد (فزعه) و آن گاه از آسمان صدایی شنیده می شود که مردم را به سوی مهدی(عج) فرا می خواند (نداء) روایاتی که از این معنا خبر داده اند از طریق شیعه و سنی فراوان هستند. امام باقر (ع) می فرماید: ندا کننده ای از آسمان نام قائم را ندا می کند پس هر که در شرق و غرب است آن را می شنود و از وحشت این صدا خوابیده ها بیدار و ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می ایستند رحمت خدا بر کسی که از این صدا عبرت گیرد و ندای وی را اجابت کند زیرا صدای نخست، صدای جبرئیل روح الأمین است.
آنگاه می فرماید: این صدا در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان خواهد بود در این هیچ شک نکنید و بشنوید و فرمان برید، در آخر روز شیطان فریاد می زند که «فلانی مظلوم کشته شد» تا مردم را بفریبد و به شک اندازد. و امام صادق (ع) می فرماید: در ابتدای روز گویند ه ای در آسمان ندا می دهد که آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. پس از آن در پایان روز شیطان که لعنت خدا بر او باد از روی زمین فریاد می زند که حق با عثمان و پیروان اوست پس در این هنگام باطل گرایان به شک می افتند هرگاه گوینده ای از آسمان نداء بزند که حق با اولاد محمد(ص) است در آن هنگام ظهور مهدی(عج) به سر زبانها می افتد به گونه ای که غیر از او یاد نمی کنند. [5]
6. خروج دجال: این نشانه در کتب اهل سنت از علائم برپایی قیامت شناخته شده است [6] ولی در منابع روایی شیعه از نشانه های ظهور است. و اشکال ندارد که هم علامت ظهور و هم علامت معاد باشد. چون خود ظهور امام عصر (عج) هم از علائم آخرالزمان می باشد.
دجال فردی است که در آخر الزمان و پیش از قیام مهدی (عج) خروج می کند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت انگیز جمع زیادی از مردم را می فریبد و سرانجام به دست عیسی مسیح (ع) در کنار دروازه ”لد“ در منطقه شام به هلاکت می رسد. در مورد دجال نظریه های متعددی طرح شده است مثلا گروهی آن را فردی نامیده اند و دسته ای آن را جریانی می دانند و نه شخص معین که مطرح کردن این امور مجال دیگری را می طلبد. [7]
منبع : سایت حوزه
https://hawzah.net
پی نوشت ها
[1] کمال الدین، ص 651. و بحار الأنوار، ج 52، ص 215؛ و کنز العمال، ج 14، ص 272؛ تاریخ غیبت کبری، ص 518 الی 520.
[2] مراصد الاطلاع، ج1، ص239؛ وافی، ج2، ص 442؛ مسائل العشره چاپ شده در مجموع مصنفات شیخ مفید، ج 3، ص 122 و غیبت نعمانی، ص 252، منتخب الأثر، ص 459؛ کتاب الغیبه نعمانی ص 252، تاریخ غیبت کبری ص 499 ـ 520.
[3] تاریخ غیبت کبری، ص 525، کتاب غیبت نعمانی 252.
[4] منتخب الأثر، 459، تاریخ الغیبه الکبری، ص 511؛ الارشاد، ج2، ص374؛ اعلام الوری، ص 427.
[5] تاریخ ما بعد الظهور/176 ـ کشف الغمه ج3، ص 260 ، وافی، ج 2، ص 445 ـ 446، کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص 435 و454 و453 – ارشاد، ج2، ص 371؛ کمال الدین / 651 بحار الأنوار، ج52، ص204-288-290؛ منتخب الاثر، ص 459، غیبت نعمانی/254.
[6] سنن ترمذی، ج4، ص 507 ـ 519؛ سنن ابی داوود؛ ج4، ص 115؛ صحیح مسلم، ج 18، ص 46 و 81.
[7] بحارالأنوار، ج 52، ص 193و209؛ کمال الدین 525 و 526؛ کشف الغمه، ج 3، ص 281؛ المسائل العشر، چاپ شده در مصنفات شیخ طوسی، ج3، ص 122؛ ارشاد، ج2، ص 371، کنز العمال، ج 14، ص 198ـ200.
در روایت وارد شده که وفات امام ابی محمد حسن عسکری(علیه السلام) در روز هشتم ربیع الاول روی داده است.
در این خصوص برای مراقبه کننده شایسته است که؛
در این روز محزون واندوهگین باشد، خصوص از این روی که صاحب مصیبت در این روز، حجت عصر و امام زمان وی حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد.
پس با هر آنچه به نظرش می آید، آن حضرت را زیارت نموده و به امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) با آنچه آن را متناسب میداند تعزیت و تسلیت بگوید.
آنکاه به میمنت آن امام همام( علیه السلام) به خداوند متعال شکر گذاری کند.
و از غیبت آن امام و دوری اش اظهار تاثر نموده و عصر ظهور و فوایدی که از آن امر بر دین عاید خواهد شد و انوار و خیرات و برکاتی که از آن ناحیه بر مردمان خواهد رسید، متذکر شود.
ترجمه المراقبات/ مراقبات ماه ربیع الاول/ ص98
امام خمینی(رحمة الله علیه):
امروز ملت ما مقابل با قدرت شیطانی بزرگ که در طول سیصد سال این اجانب بر ما ملت ها، بر ملتهای مسلمین، بر ملت های شرق، حکومت های غیر مشروع کرده اند ودر طول پنجاه سال هم در حکومت این رضا خان و محمد رضا به این ملت با دست آنها ظلم وخیانت کردند. و جنایات آنها اخیرا بالا گرفت. واین جنایت به پشتیببانی از ابر قدرت ها، خصوصا آمریکا بود. به طوری که تحمل، دیگر از این ملت ما برداشته شد. و به اتکا به خدای کریم و اسلام، با وحدت کلمه نهضت کردند و نظام شاهنشاهی را که یک نظام پوسیدۀ غیر قانونی بود به هم زدند، و جمهوری اسلامی را در اینجا برقرار کردند. و در این حال که ما مشغول هستیم برای سازندگی خرابی هایی که در طول این تسلط وحشت انگیز اجانب برما و تفاله های آنها که در این کشور ما حکومت میکردند، امروز مواجه شدیم با آمریکا.
1358/9/1
استکبار جهانی و شیطان بزرگ از دیدگاه امام خمینی(ره)/ص 72