ابو حمزه ثمالی می گوید: از حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) پرسیدم: ای فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه! همه قائم به حق نیستید؟ فرمود:
بلی!.
عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان علیه السلام قائم نامیده شده است؟
حضرت فرمود: هنگامی که جدم حسین بن علی علیهم السّلام به شهادت رسید،فرشتگان آسمان به درگاه خداوند متعال نالیدند و گریستند و عرض کردند:پروردگارا!آیا کسی را که برگزیده ترین خلق تو را به قتل رسانده است به حال خود وامی گذاری؟
خداوند متعال به آنها وحی فرستاد:آرام گیرید!به عزّت و جلالم سوگند!از آنها انتقام خواهم کشید ،هرچند بعد از گذشت زمانی باشد.
آنگاه پرده حجاب را کنار زده و فرزندان حسینعلیه السلام را که وارثان امامت بودند، به آنها نشان داد.
ملائکه از دیدن این صحنه بسیار مسرور شدند.
یکی از آنها در حال قیام نماز می خواند. حق تعالی فرمود: به وسیله ی این قائم از آنها انتقام خواهم گرفت.
منبع:
کتاب بحار انوار/حسن ارشاد/صفحه 6
روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدینگونه سیر نمایند…
بعد از ۷۰ سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، بت پرست ۳ قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت…
مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد.
مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم…
تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست آمدی و طلب نان کردی…مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد
منبع:
1398/8/20
ما امت رسول خدا(ص)، امت متحد و معتدل، امت مکتب ناب محمدی یعنی مکتب اهل بیت(ع) هستیم که آیات قرآن و روایات زیادی درباره ما و خصوصیاتمان وارد شده که از جمله آنها وحدت، همدلی و انسجام است.
اما مبادا هیاهوی این زندگی زود گذر و اتفاقات تلخ و شیرین آن و پست و مقامهای فانی آن باعث کم رنگ شدن و یا خدای ناکرده از بین رفتن همدلی و وحدت ما شود که آن وقت باید پاسخگوی خدا و رسول او در روز جزا باشیم.
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، سیره پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین(ع)، راهکارهای فراوان و مختلفی برای تحقق وحدت ارایه داده است. پیامبر با ورودش به مدینه و پس از تشکیل حکوت اسلامی، با ایجاد قراردادهای اخوت و برادری در میان مهاجر و انصار، برادری را از راهبردهای اساسی در راستای تحقق وحدت امت اسلامی، مطرح و جامعه آن زمان را بیمه کرد و امروز این راهکارها در هر شرایطی بهترین چراغ راهنما و کشتی نجات ما در تاریکیها و انواع موانع و مشکلاتی است که دشمنان اسلام و میهن عزیزمان دنبال میکنند.
حال ببینیم چقدر آموزههای دین مبین اسلام به عنوان کاملترین دین الهی و مکتب مترقی را در مراحل حساس به ویژه آنجایی که خطر از دست دادن یک مقام و منصب بزرگ و وسوسه کننده در کمینمان است سرلوحه اعمال و رفتار و اظهار نظرهای خود میکنیم.
پیامبر(ص) در توصیهای به مساله مهم و حیاتی حفظ وحدت، میفرمایند: “ ای مردم! بر شما باد به جماعت و بپرهیزید از جدایی.
ایشان همچنین فرمودند: “وحدت مایه رحمت، و تفرقه موجب عذاب است.
رسول مکرم اسلام(ص) در حدیثی دیگر میفرماید: “دست خدا بر سر جماعت است و شیطان با کسی همراه است که با جماعت ناسازگاری کند.
امیرمومنان حضرت امام علی(ع) اسوه وحدت و اتحاد نیز چنین فرمودند: “بر شما باد به ارتباط و بخشش به یکدیگر و دوری گزیدن از جدایی و پشت کردن به یکدیگر.
پیامبر اکرم(ص) در تعبیر بسیار زیبا و آموزنده تاکید کردند: “با جماعت همراه شو؛ زیرا گرگ، گوسفند دورمانده را میخورد.
نتیجه میگیریم که وحدت امت اسلامی، از اصول مورد تأکید پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان بوده است. از منظر آنان اقتدار مسلمانان در پرتوی وحدت میباشد و وحدت امت اسلامی از راهبردهای بنیادین و اساسی اقتدار امت اسلامی در تمام اعصار و قرون است؛ پیامبر خاتم (ص) برای تحقق بخشیدن وحدت اسلامی در میان جامعه آن زمان، تلاشهای فراوان نمودهاند به گونهای که اقتدار و عزت نوپای جامعه اسلامی عصر رسالت، برآیند وحدت و راهکارهای ارائه شده از سوی پیامبر اعظم (ص)بوده است.
از آن جایی که پیامبر اعظم (ص)اسوه کامل زندگی است الگو قرار دادن سیره آن حضرت، کارآمدترین راهکارها را برای مسلمانان امروزه در جهت تحقق وحدت اسلامی چه در داخل کشورهای خود و چه در ارتباط با بلاد اسلامی ارائه میکند.
منابع:
1- میزان الحکمه، ح 2434
2- کنزالعمّال، ح 20242 .
3- همان، ح 1031 .
4- نهج البلاغه، نامه 47 .
تلاش در جهت بیداری فردی و گروهی مسلمانان و ایجاد وحدت برای پیاده کردن اسلام واقعی در جهان و بازگشت عزت و کرامت مسلمانان، از خصوصیات بارز امام خمینی(ره) بود. امام وحدت را به عنوان یک استراتژی قبول داشت؛ وحدت ملی برای حفظ کشور، به غارت نرفتن منافع ملی؛ انسجام و اتحاد اسلامی، برای حفظ عزت مسلمانان و ضربه نخوردن اسلام و قرآن، و اتحاد بین مستضعفان برای مبارزه با استکبار؛ زیرا ایشان بارها و بارها بر اتحاد برای پیروزی مسلمانان تأکید نموده و میوههای وحدت را پیروزی، نابودی دشمنان، شکوفایی، پیشرفت کشور و مسلمانان و … بر میشمرند. امام خمینی(ره) وحدت را علت محدثه و مبقیه نظام اسلامی و اسلام و وحدت را ضامن بقای مسلمانان دانسته اند وحدت مورد نظر امام از مرحله بیداری شروع و با مرحله اتحاد جهانی مستضعفان خاتمه مییابد که نتیجه آن اجرای عدالت در سطح گیتی خواهد بود. از عوامل ایجاد وحدت، میتوان به تحمل حرف های مخالف و اعتقاد به حل مشکل از طریق گفتوگو اشاره کرد که این امر میسر نمیشود مگر با خودسازی و مبارزه با نفس؛ از این رو، در اندیشه امام، مسئله مبارزه با نفس، برای رسیدن به وحدت بسیار مهم و ضروری است تا جایی که وی قائل است کسانی که مسائل تفرقه انگیز را مطرح میکنند دردِ دین و اسلام ندارند بلکه در بند خودخواهی هستند
اتحاد امت اسلامی از خاستگاه های فکری، نظری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراوانی برخوردار است. امام خمینی(ره) از همین منظر، در یک نگرش کلی مقوله وحدت تاریخی امت اسلامی را مورد توجه قرار میدهند. در دیدگاه ایشان، وحدت عملی در حوزه جهان اسلام، شکل دهنده جوامع دینی می باشد و عناصری ساختاری این مقوله را عملیاتی مینمایند؛ همچون عقیده مشترک، نظیر عقیده به توحید، قبله واحد، قرآن و کتاب آسمانی واحد و بسیاری از مشترکات دیگر، و همچون هویت مشترک، که همان هویت اسلامی می باشد و همچون دشمن مشترک و سرنوشت مشترک. مجموعه این عناصر، عناصر شکل دهنده به قواره جامعه اسلامی است که در جای جای قرائت امام خمینی(ره) از مقوله وحدت مشاهده میگردد .
منبع:
1:جمشیدی ومحمدی1389:ش ص59
2:ایرانی:1388ش ص72
3:نوایی:1386ش ص10
داشتم از يكي از خيابون هاي مركز شهرمون رد ميشدم ديد دختر خانومي يه ساپورت پوشيده با يه مانتوي نخي خيلي خيلي راحتي كه همه وجناتش پيدا بود، من كه يه خانوم بودم خجالت ميكشيدم بهش نگاه كنم…..آخه خيلي جلب توجه ميكرد
رفتم جلو و با احترام بهش سلام دادم و روز بخير گفتم……. منو ديد گفت… ها!!……… چيه لابد اومدي بگي كه اين چه وضعشه؟…….. مگه وكيل وصي مردمي؟……..
ولي من بهش گفتم كه نه باهات كاري ندارم خواستم بپرسم كه ساپورت خوشكلي داري خيلي خوش رنگه بهت هم خيلي مياد از كجا گرفتي؟…….
كم مونده بود شاخ در بياره……. با صداي آرومي گفت واقعا… ببخش فكر كردم كه شما هم مثل بعضي ها ميخواهي گير بدي……….
گفتم كه نه كاري باهات ندارم لباس خوشگلي داري ولي لباس خوشگل رو بايد جاهاي خوشگل پوشيد حيف نيست اين لباسهاي خوشگل رو براي آدمهاي هرزه نشون بدي اونهايي كه دندون براي من و شما تيز كردن؟!!!…
ديدم سرش رو انداخت پائين گفت: عوضش مي كنم ولي پول آژانس ندارم……. پيش خودم گفتم لابد از خونه تا اينجا كه ميگفت مسافت زيادي داره حتما پياده اومده………. براي خود نمايي بوده يا؟…… چند نفر تا اينجا مزاحمش شدن؟
در هر صورت، با هم ديگه سوار آژانس شديم و رفتيم سر كوچه شون پياده شد…. پياده شدني بهم گفت كه خيلي ماهي…… چند بار ديگه بعد اون قضيه ديدمش، اين دفعه مانتوي خوبي پوشيده بود ولي ميتونه بهتر هم بشه..
با خودم گفتم كه اگه باهاش بد برخورد ميكردم آيا اون لباس زشت رو عوض ميكرد…….؟
خداي شكر به ارزش حجابي كه برام دادي
منبع:
حجاب و عفاف, ساپورت, امر به معروف, بي حجاب, برخورد خوب