بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عل الفرجهم
عبادتگاه
قبل از رفتن به مدرسه، ایستاده بود توی حیاط و مشغول وضو گرفتن بود. با تعجب پرسیدم:«مگه الآن وقت نمازه که داری وضو میگیری؟» گفت:«می دونی مادر! مدرسه عبادتگاهه؛ بهتره آدم هر وقت می خواد بره مدرسه، وضو داشته باشه».
بعدها که بیشتر به کارهایش دقت کردم، فهمیدم که وضو گرفتن کار هر روزش شده.
شهید رضا عامری
? سفر بیست و پنجم، ص ۲۶.
سیره_شهدا
برای شادی روح شهداء صلوات.
دلیل اینکه قلب های مردم ? در #فراق شهید حاج قاسم سلیمانی میسوزد چیست؟
✍ یکی از علما فرمودند: دلیل اینکه مردم برای #سردار_سلیمانی اشک ریختند ? و قلبشان سوخت و هنوز هم آرام نشدند ❌ این است که ↯↯
⭕️قلب قطب عالم امکان “حضرت بقیه الله عج” به #درد آمده و اشک آن حضرت جاری شده و این مطلب برکل عالم #تاثیر میگذارد. ماهنوز سردار سلیمانی را نشناختیم
☘️ #امام_صادق (ع) فرمودند:
❤️ به زودى خداوند، دنیا و آخرت را به ما و شیعیان ما خواهد داد. ?
? الکافی : ج 1 ص 474 ?
تعجیل در ظهور امام_زمان صلوات ?
جمعیت زیادی آمده بود و گُلهبهگُله آدم نشسته بود روی زمین؛ همان بیرون و در کنار تریلیها. بعضیها بهخاطر شهیدشان آمده بودند و بعضیها هم برای رضای خدا و برای اینکه شبی در کنار شهدا تا صبح با خدای خودشان راز و نیاز کنند. کسی به کسی نبود. هر کدام از آدمهایی که آمده بودند، توی حال خودشان بودند. من هم بیرون بودم، اما یکمرتبه دیدم حاجآقا پیدایش نیست. گشتم و پیدایش کردم. دیدم به تریلی تکه داده و دارد گریه میکند.
کنار تابوت محمد ایستاده بود. یاد آن روزهایی افتادم که از مدرسه میآمد و وقتی میدید محمد خواب است، قنداقش را باز میکرد و آنقدر به او ور میرفت تا چشمهایش را باز کند و تکان بخورد و مطمئن شود که محمد چیزیاش نیست و دوباره برگردد مدرسه. با اینکه حمید چندین بار ماجرای شهادت محمد را تعریف کرده بود، من خودم هنوز امید به زنده بودنش داشتم. دوست داشتم باور کنم که حمید توی سیاهی سحر و زیر آتش دشمن و شرایط پراضطراب جنگ، درست متوجه نشده که محمد شهید شده یا مجروح، اما تا آن شب نمیدانستم که حاجآقا هم تا این اندازه به زنده بودن محمد امید داشته و کسی که مدام به ما نصیحت میکرد جلوی مردم گریه نکنید، خودش ایستاده و روضة علیاکبر(ع) میخوانَد و اشک میریزد.
به یاد شهید محمدجنیدی در سالروز شهادتش 18 اسفند1362
برشی از کتاب مگر چشم تو دریاست
مطلبی در شبکههای اجتماعی مبنی بر اینکه کتابی 40 سال پیش شیوع ویروس کرونا را پیشگویی کرده بود، دست به دست میشود. گفته میشد کتابی با عنوان «چشمان تاریکی» در سال 1981 شیوع این ویروس را پیشبینی کرده است و حتی از شهر ووهان به عنوان مرکز اصلی شیوع نام میبرد. در روزهای اخیر بارها و بارها صفحهای از این کتاب به همراه تصویری از جلد آن در فضای مجازی توسط کاربران به زبانهای مختلف منتشر شد. به گفته رویترز، دستکم 2 هزار توییت و 27 هزار پست راجع به این کتاب در فضای مجازی منتشر شده است. در ایران نیز ادعایی مشابه این موارد در برخی از رسانهها منتشر شده است.
دین کونتز، از نویسندگان آمریکایی است که گاه با نام مستعار «لِی نیکلز» مینوشت. هرچند در میان خوانندگان آمریکایی از نویسندگان شناخته شده است و گاه نام او را در میان پرفروشهای نیویورکتایمز نیز میبینیم، اما در چند هفته گذشته و در پی شیوع کرونا به شهرتی جهانی رسید. «چشمان تاریکی»، داستان مادری را روایت میکند که فرزندش را بعد از سفر از دست میدهد. به همراه این پسر، تکتک مسافران، سرگروه و راننده بدون هیچ دلیل مشخصی به کام مرگ میروند. مادر که در کتاب «کریستینا ایوانز» نام گرفته، درست در زمانی که دارد با مرگ پسرش «دن» کنار میآید، با پیامهای عجیبی مواجه میشود. همین پیامها منجر به سفر او به شهر ووهان چین میشود؛ شهری که در آن ویروس ووهان-400 شکل گرفته است.
داستان جالب این کتاب و از همه مهمتر، شباهت ویروس کرونا با آنچه کونتز در کتابش آورده، باعث شگفتی بسیاری در میان مخاطبان شده است. اما در نقطه مقابل، عدهای نیز بر این باورند که این شباهتها، آنطوری نیست که مخاطبان در فضای مجازی توصیف میکنند.
«چشمان تاریکی» اولبار در سال 1981 منتشر شد. در چاپ نخست، از این ویروس با عنوان بیماری عفونی گورکی-400 یاد شد که در روسیه ساخته شده است. این ویروس در چاپ بعدی در سال 1989 به ووهان- 400 تغییر نام داد. برخی از مخاطبان معتقدند که شباهتها به همینجا ختم میشود؛ زیرا آنچه کونتز در کتابش از ووهان-400 یاد میکند، با آنچه ویروس کروناست، متفاوت است. رویترز در گزارش اخیر خود به این موضوع پرداخته، شباهتها و تفاوتها را ذکر کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که ادعای پیشبینی ادعای دروغینی است.
بنا به گفته نویسنده این مقاله؛ تفاوتها بیشتر از شباهتها است. به عنوان نمونه، دوره نهفتگی ووهان-400 در «چشمان تاریکی» چهار ساعت ذکر شده، در حالی که این دوره در کرونا حداکثر 14 روز است. از سوی دیگر، ووهان-400 ویروسی است که در آن احتمال مرگ 100 درصدی ذکر شده در حالی که در کرونا این آمار حدود 2 درصد است. نویسنده مقاله در ادامه ذکر میدهد که ووهان-400 در آزمایشگاه تولید شده، اما کرونا- آنطور که تحقیقات نشان میدهد- منشأیی غیر آزمایشگاهی دارد و از بازار خرید و فروش حیوانات وحشی منتشر شده است.
از سوی دیگر، نیویورک پست نیز اخیراً در مقالهای عنوان کرده است که انتخاب شهر ووهان از سوی نویسنده، امکانی محتمل بوده چرا که ووهان دارای آزمایشگاههای متعدد است. برخی از مخاطبان نیز عنوان کردهاند با توجه به بیماریهای واگیردار ریوی، پیشبینی شیوع یک نوع جدید از آن کار عجیبی نیست.
برخی از پستها در رسانههای اجتماعی همچنین تصویری از صفحه کتابی را بدون هیچگونه انتساب به اشتراک میگذارند و به اشتباه نشان میدهند که بخشی از همان کتاب «چشمان تاریکی» است. در این صفحه آمده است: “در حدود سال 2020 بیماری شدیدی مانند پنومونی در سراسر جهان گسترش مییابد، به ریه حمله میکند و در برابر همه روشهای درمانی شناخته شده مقاوم است.” طبق ادعای رویترز، این صفحه نیز متعلق به کتاب دیگری با عنوان «پایان روزها» است که به قلم سیلویا براون نوشته شده است.
با وجود همه این تفاوتها و اظهار نظرهای مختلف، به نظر میرسد که برنده اصلی این ماجرا کونتز است؛ نویسندهای که در مدت یکماه به شهرتی دست یافت که در تمام طول دوره کاریاش با 105 رمان به آن نرسیده بود.