مراقبت از ..اخلاص
مرحوم حامد می فرمود:این که در روایت داریم :الاخلاص سر من اسراری استودعته قلب من احببت من عبادی:
اخلاص سری از اسرار من است که آن را در دل بندگانی که دوست داشته باشم به امانت می گذارم.
بحارالانوار -ج67-ص249
(برای این خداوند می گویدامانت می گذارم که بنده خیالش صددرصد راحت نشود و فکر نکند همیشه دارد .)
پس اخلاص نیاز به مراقبت دارد وچه بسا افرادی به گمان خود مخلص اند ولی با اخلاص فاصله زیادی دارند
و غرق در هوی پرستی وخود پرستی هستند.
منبع: بهترین شاگرد شیخ-صفحه 86-مهدی عاصمی
6- برای جلوگیری از مشتبه شدن حق و باطل
«جوانان عزیز! هر چه میتوانید در افزایش بصیرت خود، در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید، نگذارید دشمنان از بىبصیرتى ما استفاده کنند؛ دشمن به شکل دوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل در لباس حقیقت. امیرالمؤمنین در یک خطبهاى از جملهى مهمترین مشکلات جامعه همین را میشمارد«انّما بدء الوقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب اللَّه».
در همین خطبه، امیرالمؤمنین میفرماید: اگر حق به طور واضح در مقابل مردم آشکار و ظاهر بشود، کسى نمیتواند زبان علیه حق باز کند. اگر باطل هم خودش را به طور آشکار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان».
آن کسانى که مردم را میخواهند گمراه بکنند، باطل را به صورت خالص نمىآورند؛ باطل و حق را آمیخته میکنند، ممزوج میکنند، آن وقت نتیجه این میشود که «فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه»؛ حق، براى طرفداران حق هم مشتبه میشود. این است که بصیرت میشود اولین وظیفهى ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود.»
7- برای شناخت عوام از خواص
«ای بسا کسانی که تحصیلات عالیه هم کردند و جزو عوامند. ای بسا کسانی که تحصیلات دینی هم کردند و جزو عوامند. ای بسا کسانی که فقیرند یا غنیاند و جزو عوامند. عوام بودن،دست من و شماست. باید مواظب باشیم عوام نباشیم،یعنی هر کاری میکنیم،از روی بصیرت باشد. آن کسی که از روی بصیرت کار نمی کند،عوام است. لذا میبینید قرآن،درباره پیغمبر میفرماید: ادعوا الی الله علی بصیرۀانا و من اتبعنی یعنی من و پیروانم با بصیرت عمل میکنیم و دعوت میکنیم و پیش میرویم. پس اول ببینید جزو آن گروه عوامید یا نه اگر جزو گروه عوامید،به سرعت خودتان را از گروه عوام خارج کنید. سعی کنید قدرت تحلیل پیدا کنید،تشخیص بدهید،معرفت پیدا کنید.
در گروه خواص هم ببینیم ما جزو خواص طرفدار حقیم یا خواص طرفدار باطل قضیه این جا روشن است. خواص جامعه ما،جزو خواص طرفدار حقند.»
منبع/سایت ولایت بصیرت بلاگ
اقرار به تقصیر
(اقرار به گناه و تقصیر در پیشگاه خدا خوب است . در زمان های سابق رسم بود اگر کسی بیست سال عبادت می کرد
او اسمش عابد بود و مستجاب الدعوه می شد. شخصی بیست سال عبادت کرد و بعد ,از خدا حاجتی خواست ولی حاجتش
براورده نشد .این شخص شروع کرد خودش را ملامت کند.
گفت:((خدا که بخیل نیست این که حاجتت براورده نشده شاید در تو یک عیبی وجود دارد .))
بعد از اینکه به خود بد گمان شدبه او الهام شد همین یک مدت زمان کوتاهی که خودت را سرزنش کردی در نزد ما
محبوبتر از این بیست سال عبادت است .)
امیر المومنین علی (ع)::می فرماید :من ذم نفسه اصلحا,من مدح نفسه ذبحها;هرکس از خود بدگویی و انتقاد کند خودرا
اصلاح کرده و هر کس خودستایی کند خویش را تباه کرده است.(شرح غررالحکم -ج5-ص399)
منبع: بهترین شاگرد شیخ-صفحه120-مهدی عاصمی
#حوزه_های_علمیه مراکزی هستند که باید همواره در راستای بالندگی جامعۀ اسلامی گام بردارند.
امروزه نیازهای اساسی زیادی در سطح جامعه و #نظام_اسلامی به چشم می خورد که #حوزه_های_علمیه در مقابل آنها مسئول هستند. غفلت از مسئولیت هایی که حوزویان بر عهده دارند باعث رکود حوزه ها شده و نقش آنها را در ایجاد تحولات بنیادین جامعه بسیار کم رنگ می نماید.
حوزویان باید حجاب مصلحت اندیشی های سیاسی و یا شخصی را کنار زده و بر اساس مصالح نظام اسلامی به وظیفه خطیر خود عمل نمایند.
توسلات استاد:حضرت استاد مجتهدی می فرماید: همانطور که گفتم علت موفقیت من همین مجالس توسل و روضه و سینه زنی در کنار درس های طلبگی است, از زمانی که طلبه بودم پنجشنبه ها در منزلمان روضه برقرار کردم , یعنی از سال1361 قمری که الحمدالله تاکنون ادامه دارد. استادمان شیخ علی اکبر برهان ( رحمة الله علیه ) در تهران مسجد لرزاده بودیم ایشان هفته ای یک شب سینه زنی برقرار می کردندو می فرمودند: من هر چه دارم از همان روضه ها و سینه زنی ها که برای اهلبیت علیهم السلام گرفته ام می باشد.الان هم هر روز در این حوزه علمیه در کلاس عمومی, روضه می خوانیم.شبها و روزها ی وفات و شهادت سینه زنی داریم و طلبه ها را با اهلبیت علیهم السلام پیوند ولایت می زنیم.
هرکس در این حوزه علمیه روزهای شهادت بگوید درس ما تعطیل است من از او راضی نیستم. بلکه روزهای شهادت درس ما عوض می شود, درس ما مبدل به روضه خوانی و سینه زنی و گریه می شود و این درس اصلی ماست و این ضرب, ضربا, درس فرعی است.
( کتاب آداب الطلاب / 238 و 239 )