هر مومنی ممکن است در خلوت خود به مسائلی ازجهان آخرت فکر کند؛ د لنگرانیهای گوناگون در این رابطه از جمله ظلمت قبر و دشواری عبور از پل صراط که البته برای هر دو مورد در دین مقدس اسلام راه حلی وجود دارد.
“پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم” در این خصوص فرمودند: هرکس بر من بسیار صلوات بفرستد، برای او نوری ایجاد می شود که عالم قبر و برزخش را نورانی می کند،همچنین در روز قیامت با کمک آن نور ازپل صراط عبور خواهد کرد و بهشت نیز برایش نورانی می شود.
آنهایی که می خواهند هم خودشان و امواتشان در عالم قبر، برزخ، قیامت و بهشت نوری به همراه داشته باشند، بسیار صلوات بفرستند.
تنها چند روز دیگر از سال جاری باقی مانده است، و جز تعدادی عکس و خاطره چیز دیگری نمی ماند … خاطراتی که گاه با مرورشان شاد می شویم و گاه اندوهگین. خاطرات عزیزانی که با چمدان هایی بسته این دنیا را برای همیشه ترک کردند و ما را در غم از دست دادنشان تنها گذاشتند.
یکی از رسم های دیرینه بزرگداشت پنجشنبه آخر سال است که آرامگاه های کشور پر می شوند از حضور کسانی که عزیزانشان در زیر خروارها خاکآرمیده اند و تنها می توان با ذکر فاتحه ای از آن ها یاد کرد … دل های گرفته ای که برای بودن در کنار گل های پر پر شده ای که اکنون در کنارمان حضور ندارند، پر می کشد …
علاوه بر آنکه ثواب صدقات چه نقدی و چه غیر نقدی به روح عزیز از دست رفته مان خواهد رسید، لبخند شادی و امید زندگی در فردی دیگر را با خود به همراه خواهد داشت. آن هم در روزهای نزدیک سال جدید که هر کسی دوست دارد بهترین لباس ها را پوشیده و بساط شام شب عید را برای خانواده اش فراهم کند.
مادر و پدرهایی که برای بوسیدن دست و پایشان، برای نگاه های نافذ و سرشار از عشق و علاقه شان، برای محبت های بی منتشان، دل تنگشان شده ایم. عزیزانی که نفس هایشان، قوت قلبی بودند برای دل های شکسته و خسته مان . برای لحظاتی که با کوله باری از غم و غصه و ناراحتی به نزدشان می رفتیم و با جادوی نگاه و دعا و حرف های سرشار از محبتشان، با لبخندی سرشار از رضایت و شادابی، ما را راهی زندگی می کردند، دلمان تنگ شده است.
پنج شنبه با دستانی پر به مزارشان برویم
همان طور که گفته شد زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال از سنت های نیکویی است که سالیان سال در سراسر ایران جاری بوده است. روزی که بازماندگان بر سر مزار عزیزان از دست رفته شان می روند و با نثار فاتحه ای به یاد آن عزیزان، خاطراتشان را مرور می کنند.
چه خوب است که برای این دیدار هدیه ای تهیه کنیم و دست خالی نرویم. هدیه ای مفید برای کسانی که دستشان از این دنیا کوتاه است و منتظر هستند تا برایشان تحفه ای فرستاده شود.
یکی از صحابه از حضرت رسول (صلی الله و علیه وآله) نقل کرده است که می فرمایند: «برای مردگان خود هدیه بفرستید»، گفتم: هدیه مردگان چیست؟ فرمود: «صدقه و دعا. ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانه های خود می آیند و فریاد میکنند… ای خانواده من، پدر ، فرزندان و خویشان من، بر ما مهربانی کنید. آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آن ها بر ما است و نفعش برای غیر ما. ای خویشان ما، به درهمی یا قرص نانی یا جامهای ما را کمک کنید تا خداوند شما را از جامههای بهشت بپوشاند».
علاوه بر آنکه ثواب این صدقات چه نقدی و چه غیر نقدی به روح عزیز از دست رفته مان خواهد رسید، لبخند شادی و امید زندگی در فردی دیگر را با خود به همراه خواهد داشت. آن هم در روزهای نزدیک سال جدید که هر کسی دوست دارد بهترین لباس ها را پوشیده و بساط شام شب عید را برای خانواده اش فراهم کند.
از این سوره ها غافل نباشید
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: سوره «تبارک» بالای سر قبر میت خوانده شود تا موجب رفع عذاب قبر از او گردد.
در روایتی از حضرت صادق (علیه السلام) نقل شده: «هر کس نزد قبر مؤمنی، هفت مرتبه سوره إنّا أنزلنا را بخواند، خداوند فرشته ای می فرستد که پیش قبر میت، خدا را عبادت کند. خداوند ثواب عبادت فرشته را برای میت و کسی که إنّا أنزلنا را خوانده می نویسد، تا زمانی که خداوند وی را به واسطه این عمل وارد بهشت کند. بعد از سوره حمد، هفت مرتبه إنّ أنزلنا و هر یک از قل أعوذ بربّ الفلق، قل أعوذ بربّ الناس، قل هو الله أحد، و آیه الکرسی را سه مرتبه بخواند.»
پاداش استغفار برای اموات و زندگان
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: سوره «تبارک» بالای سر قبر میت خوانده شود تا موجب رفع عذاب قبر از او گردد.
«عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُؤْمِنَةٍ مَضَى مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ أَوْ هُوَ آتٍ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُمْ شُفَعَاءُ لِمَنْ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ». وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَیُسْحَبُ فَیَقُولُ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ: یَا رَبَّنَا، هَذَا الَّذِی کَانَ یَدْعُو لَنَا ، فَشَفِّعْنَا فِیهِ ، فَیُشَفِّعُهُمُ اللَّهُ فِیهِ ، فَیَنْجُو: حضرت صادق علیه السّلام از پدران گرامی خویش علیهم السّلام نقل می کند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمود: هیچ مرد و زن مؤمن از اول روزگار تا روز قیامت نمی باشد جر آنکه شفیع آن کسى می باشد که در میان دعایش چنین بگوید: «اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ» روز قیامت دستور داده می شود که بنده ای را به آتش ببرند، و لذا او را به سوى دوزخ می کشند. در این هنگام، همه ی مردها و زن های مؤمن می گویند: پروردگارا، این فرد برای ما دعا می کرد ، شفاعت ما را در مورد او بپذیر. پس خداوند شفاعت آنها را می پذیرد، و آن فرد نجات می یابد.»
کلام آخر
این سنت حسنه را پاس بداریم و به یاد اموات و در گذشتگانمان باشیم تا آیندگان نیز به یاد ما باشند.
پی نوشت:
1- محدث قمی، مفاتیح الجنان ، بخش زیارت قبور مؤمنین.
2- اقبال اعمال، ص ۶۵۱، نقل شده از سیری در جهان پس از مرگ، همان، ص ۳۰۰.
3- کامل الزیارات، ابنس قولویه القمی، ص 222.
4- امالی صدوق ، ص456.
«و بندگان خداى رحمان کسانى اند که روىزمین به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مىدهند». [فرقان/63]
شرح نکتهها و پیامهای آیه:
اولین نکته زیبا که از این آیه شریف استفاده میشود این است که خدای متعال در ابتدای آیه سخن را در قالبی مدح آمیز و با منتسب کردن گروهی خاص از بندگان به خود آغاز مینماید به این معنا که این چنین افرادی بندگان خدای رحمان هستند.
سپس خدای متعال به معرفی دو ویژگی منحصر به فرد این دسته از افراد میپردازد:
ویژگی اول: با تکبر در روی زمین راه نمیروند
بندگان خوب خدا کسانی هستند؛ که خود را از رذیله اخلاقی همچون تکبر و خود بزرگ بینی دور نگه میدارند، و با تواضع و فروتنی در روی زمین راه میروند. این مطلب گواه بر این است که برخورد این دسته از افراد با دیگران از روی تواضع و فروتنی و بدور از هرگونه گردن کشی و تکبر است.
در اهمیت و ارزش تواضع وفروتنی
در اهمیت و ارزش تواضع آیات و روایات ارزشمندی در منابع اسلامی وجود دارد. از جمله اینکه در منابع روایی از رسول اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) نقل شده است: «برترینِ مردم در بندگى [خدا ]کسى است که در عین بزرگى فروتنى کند.»
فروتنی و تواضع عامل بزرگی
برخلاف تصور کسانی که خیال میکنند با خود بزرگ بینی و تکبر می توانند در قلب دیگران و اجتماعی جای بازکند و صاحب منزلت نزد دیگران شوند؛ در فرهنگ روایات تواضع عامل رفعت و منزلت نزد دیگران و خدای متعال معرفی شده است؛ کما اینکه در روایتی از رسول اکرم (صلی الله علیه واله و سلم) نقل شده است:«فروتنى جز بر رفعت و بلندى آدمى نمى افزاید. پس فروتنى کنید تا خداوند شما را رفعت بخشد.»
ویژگی دوم: با نیکی با دیگران برخورد میکنند
ویژگی دیگری که باعث خاص شدن بندگان خوب خدا شده این است که هرگاه با افراد نادان برخورد میکنند با نیکی و بزرگواری با آنها برخورد نموده و رفتار همانند آنها ازخود بروز نمیدهند:«[فرقان/63] و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مىدهند.»
درس بسیار زیبایی که اگر در زندگی نهادینه شود بسیاری از مشاجرات و درگیریها از زندگی رخت خواهد بست چرا که اگر افراد در عرصه تعاملات اجتماعی هرگاه با گفتار و رفتار جاهلانهای برخورد کرد رفتار همانند آن را از خود بروز ندهد زندگی فردی و اجتماعی افراد رنگ اخلاقی و الهی را به خود خواهد گرفت.
ویژگی سوم: وقت خاص برای ارتباط با خدا دارند
در ادمه آیات سوره مبارک فرقان خدای متعال ویژگی بندگان خوب خود را با این صفت که این دسته افراد اوقات خاصی را برای ملاقات و صحبت با خدای متعال را معین کرده اند ادامه می دهد.«[فرقان /64]و آنانند که در حال سجده یا ایستاده، شب را به روز مى آورند.»
ویژگی چهارم: اهل انفاقاند ولی اسراف نمیکنند
چهارمین ویژگی که خداوند متعال برای بهترین بندگان خود معرفی میفرماید این است که این دسته از افراد به تهیدستان توجه و عنایت خاص دارند ولی در این کار خیر خود زیادهروی و اسراف را روا نمی دارند از این رو با یک رویکرد متعادل بخشش میکنند؛ از این رو خداوند متعال در وصف این دسته از افراد میفرماید: « [فرقان/67] و کسانى اند که چون انفاق کنند، نه ولخرجى مىکنند و نه تنگ مى گیرند، و میان این دو [روش] حد وسط را برمىگزینند».
ویژگی پنجم: مطیع محض خدای متعال هستند
از جمله زیباترین ویژگی این دسته از افراد این است که غیر از خدا را همتای او قرار نمیدهند و از جمیع فرامین و دستورات الهیاطاعت میورزند از اینرو خود را آلودهی تباهی و معاصی نمیکنند لذا خدای متعال در این خصوص میفرماید:« [فرقان/68] و کسانى اند که با خدا معبودى دیگر نمىخوانند و کسى را که خدا [خونش را] حرام کرده است جز به حق نمى کُشند، و زنا نمى کنند، و هر کس اینها را انجام دهد سزایش را دریافت خواهد کرد»
يكى از وصاياى رسول اكرم، صلى الله عليه و آله، وصيت به تلاوت قرآن است. و فضل تلاوت و حفظ و حمل و تمسك و تعلم و مداومت و مزاولت و تدبر در معانى و اسرار آن بيش از آن است كه به فهم قاصر ما درست آيد. و آنچه از اهل بيت عصمت، عليهم السلام، در خصوص آن وارد شده است در اين اوراق نگنجد، و ما به بعض آن قناعت كنيم.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: قرآن عهد خداوند است به سوى بندگان، همانا سزاوار است كه هر مرد مسلمانى در هر روز به آن عهد نظر كند و از آن پنجاه آيه قرائت كند.
فرمود حضرت سجاد، عليه السلام، كه آيات قرآن خزانه هايى است، پس هر وقت گشوده شد خزينه اى، سزاوار است كه نظر كنى در آن.
منبع:
چهل حدیث ، امام خمینی (ره)
اگر به مجموع خصوصیاتی که قرآن ، مؤمنان را به آن توصیف کرده است نگاهی بیاندازیم، میتوان تصویر دقیق و پر از نشاط زندگى مؤمن را در ذهن خود مجسم کنیم، مؤمنى که صادقانه به پروردگارش ایمان آورده است و تنها او را عبادت میکند و در زندگى شخصى، خانوادگى، اجتماعى و شغلى خود به ارزشهاى والاى انسانى و اخلاق پسندیده پایبند و در اخلاص و امانتدارى و دقت در کارها نمونه است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نخستین گروه مسلمانان را بر اساس همین خصوصیات تربیت، و در نتیجه شخصیت آنان را کاملا دگرگون کرد و از آنان، اشخاص مؤمنى ساخت که توانستند با نیروى شخصیت، شرف اخلاقى، علو همت، خصایل پسندیده و ارزشهاى والایى که از قرآن و سنت فرا گرفته بودند، چهره تاریخ را تغییر دهند.
تصویرى که قرآن راجع به مؤمنان، در ذهنمان ترسیم میکند در واقع الگویى از یک انسان کامل است که باید براى تحقق یافتن آن تلاش کنیم. و نیز باید تربیت کودکان بر اساس همین خصوصیات باشد تا به خصوصیاتى اصلى و ریشهدار تبدیل شود و تشکیل یک جامعه سالم اسلامى تنها از این طریق امکانپذیر است.
به همین منظور گذری بر آیات دوم تا چهارم سوره مبارکه «انفال» داشتیم که تفسیر آن را از «تفسیر نور» حجتالاسلام محسن قرائتی برای علاقهمندان میآوریم:
آیه 2 و 3 سوره مبارکه انفال
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ ءَایَتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَناً وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»؛ مؤمنان، تنها کسانى هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهایشان (از عظمت او) لرزان شود و هرگاه آیات خدا بر آنان تلاوت شود، ایمانشان را مىافزاید و تنها بر پروردگارشان توکّل مىکنند.
«الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّا رَزَقْنَهُمْ یُنفِقُونَ»؛ آنان که نماز را برپا مىدارند و از آنچه به ایشان روزى دادهایم، (به محرومان) انفاق مىکنند.
نکتهها
خداوند در آیه 2 مىفرماید: «اذا ذُکِر اللّه وَجلَت قلوبهم»، یاد خداوند دلهاى مؤمنان را مضطرب مىکند، ولى در جاى دیگر مىفرماید: «ألا بذکر اللّه تَطمئنّ القلوب»، با یاد خداوند دلها آرام مىگیرد. این دو آیه با هم منافاتى ندارد، زیرا در یک جا ترس از عظمت خداوند است و در جاى دیگر اطمینان به خداوند است.
چنانکه در آیهاى دیگر مىخوانیم: «اللّه نَزّل احسن الحدیث کتاباً متشابهاً تَقشَعِرّ منه جلود الّذین یَخشون ربّهم ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم الى ذکر اللّه»؛ کسانى که از خداوند خشیت دارند با خواندن و شنیدن قرآن پوست بدنشان مىلرزد و پس از مدّتى آرام شده و دلهایشان نرم مىشود.
آرى، یاد قهر و عقاب الهى دل مؤمن را مىلرزاند و با یاد لطف و مهر الهى، دلش آرام مىگیرد، همچون کودکى که از والدین خود هم مىترسد، هم به آنان دلگرم است.
«وَجل»، به حالت اضطراب و خوف و ترس انسان گفته مىشود که گاهى به خاطر درک مسئولیتها و احتمال عدم انجام وظایف است و گاهى به خاطر درک عظمت مقام و هیبت الهى است. لذا در قرآن مىخوانیم: «انّما یَخشَى اللّه من عباده العلماء»؛ تنها بندگان عالم و آگاه، از خداوند خشیت دارند
پیامها
1- آنکه با شنیدن نداى اذان و آیات الهى بىتفاوت باشد، باید در کمال ایمان خود شک کند. «انّما المؤمنون اذا ذُکر اللّه وَجِلَت»
2- ذکر نام خدا از سوى هرکس باشد، در مؤمن اثر مىگذارد. «اذا ذُکر اللّه وَجِلَت»
3- ایمان، با عشق و خشیت درونى همراه است. «المؤمنون… وَجِلت قلوبهم»
4- ایمان، مراتب و درجاتى دارد و قابل کاهش وافزایش است. «زادتهم ایماناً»
5 - ترسى که ریشه در جهل داشته باشد بد است، ولى ترسى که از معرفت سرچشمه بگیرد پسندیده است. «المؤمنون … وجلت»
6- هر آیه قرآن، حجّت و دلیل و نورى است که مىتواند بر ایمان بیفزاید. «اذا تلیت… زادتهم ایماناً»
7- مؤمن، میان بیم و امید است. «المؤمنون، وجلت قلوبهم، یتوکّلون»
8 - کسى که تنها خداوند را رب خود مىداند، تنها به او توکّل مىکند. «على ربّهم یتوکّلون»
9- نشانه ایمان آن است که ابتدا دل مؤمن با یاد خدا خشیت پیدا مىکند، «وَجِلَت قلوبُهم»، سپس با تلاوت و یادآورى آیات الهى، بر ایمانش افزوده مىشود، «زادتهم ایماناً» و توکّل بر خدا نموده، «یتوکّلون» نماز را به پا مىدارد، «یقیمون» و به دیگران نیز کمک مىنماید. «ینفقون»
10- رفتار انسان، برخواسته از انگیزهها، دیدگاهها و اعتقادات اوست. «انّما المؤمنون… یقیمون… ینفقون»
11- اسلام، انفاق بخشى از مال و دارایى را لازم دانسته است، نه تمام آن را. «ممّا رزقناهم ینفقون» (یکى از معانى «مِن»، تبعیض است)
12- نماز و انفاق مؤمن مقطعى نیست، بلکه مستمرّ و دائمى است. «یقیمون… ینفقون»
13- انفاق، باید از مال حلال و روزى الهى باشد. «ممّا رزقناهم ینفقون»
14- مؤمن، دارایى خود را بخشش الهى مىداند، نه محصول دسترنج خویش و این عقیده، گذشت و انفاق را بر او آسان مىکند. «ممّا رزقناهم ینفقون»
آیه 4 سوره مبارکه انفال
«أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَّهُمْ دَرَجَتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ»؛ آنان همان مؤمنان حقیقى هستند، براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزىِ سخاوتمندانه و نیکو است.
«رزق کریم»، به معناى رزق و روزى دائمى، بىمنّت، وسیع و خالص است.
پیامها
1- ایمان آنگاه کامل است که همراه با خوف الهى، توکّل، نماز و انفاق باشد. آرى، ایمان با شعار نیست، با عمل است. به دنبال آیات قبل: «اولئک هم المؤمنون حقّاً»
2- رمز دریافت درجات الهى، نماز و انفاق است. «یقیمون… ینفقون، لهم درجات» (یک عمر، براى گرفتن درجه دنیوى مىکوشیم، ولى از درجات الهى غافلیم!)
3- درجاتى که خداوند عطا مىکند، براى بشر دنیوى ناشناخته و بسیار مهم است. (کلمه «درجات»، نکره آمده است)
4- چون ایمان مردم قابل کم و زیاد شدن است، درجات الهى هم افزایش یا کاهش مىیابد. «زادتهم ایماناً… لهم درجات»
5 - درجات الهى، مخصوص بهشت نیست، در همین دنیا و در برزخ هم وجود دارد. («عند ربّهم» مطلق آمده است)
6- حتّى مؤمنان حقیقى نیز در معرض لغزش بوده و نیازمند مغفرت الهى است. «المؤمنون حقّاً لهم … مغفرة»
7- تنها ایمان حقیقى، زمینه رسیدن انسان به جایگاه ویژه و دریافت مغفرت و نعمتهاى ویژه خداوند است. «المؤمنون… عند ربّهم و مغفرة و رزق کریم»