خداوند در پی حرکت به سمت رزق حلال، مقوله «برکت» را قرار داده و وجود این دو در زندگی، ما را به سوی «اقتصاد اسلامی» سوق میدهد، به عبارت دیگر، اقتصاد اسلامی چیزی است که محصول آن «رزق حلال» و «برکت» باشد.
خداوند در آیه 69 سوره اعراف میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ؛ اگر اهل شهرها مؤمن و فراتر از ایمان، با تقوا میشدند، درهای خیرات آسمان و زمین را به رویشان باز میکردیم».
کسب رزق حلال آن قدر اهمیت دارد که اهل بیت (ع) 9 جزء از 10 جزء عبادت را کسب رزق حلال برشمردند. رفتن به سوی رزق حلال، برکت را در پی دارد و این، آن چیزی است که همه ما مسلمانان در این برهه از زمان با توجه به فشارهای اقتصادی به آن نیاز مبرم داریم.
اقتصاد اسلامی، محصول رزق حلال و برکت
خداوند در پی حرکت ما به سمت رزق حلال، مقوله «برکت» را قرار داده است و وجود این دو در زندگی، ما را به سوی «اقتصاد اسلامی» سوق میدهد، به عبارت دیگر، اقتصاد اسلامی چیزی است که محصول آن «رزق حلال» و «برکت» باشد.
رزق حلال و برکت دو عاملی است که در رشد ما انسانها نقش قابل توجهی دارد، اما فراتر از رزق حلال، مقوله «برکت» است. آیا در این مقطع از زمان در جامعهمان برکت را میبینیم؟ اگر میبینیم انسانها زحمات زیادی میکشند و منفعت کمی برداشت میکنند، اگر برکت را در اموال و داراییمان نمیبینیم، اگر فشارهای روانی زیادی را شاهد هستیم، باید یقین پیدا کنیم که مشکلی وجود دارد. اگر ما مدعی اسلام هستیم و جامعهمان را جامعه اسلامی میدانیم، آیا پایههای اقتصادمان هم اسلامی است؟
از مهمترین پایههای اقتصاد اسلامی، تقواست
قرآن کریم گنجینهای است که خداوند در آن هر آن چیزی را که در حیات قرآنیمان به آن نیاز داریم، جای داده است. با مراجعه به قرآن و با اندک تأملی میتوان به این نتیجه رسید که یکی از مهمترین پایههای اقتصاد اسلامی تقواست و این برگرفته از کلام قرآن است، اگر اهل شهرها مؤمن بودند و فراتر از ایمان، با تقوا میشدند، درهای خیرات و برکات آسمان و زمین را به رویشان باز میکردیم.
لازمه برکت در اموال، ایمان و تقواست
همه ما انسانها در پی نعمت هستیم، اما چطور نعمتی؟ خدا در این آیه وعده داده نعمتی را به آدمی عطا میکند که توأم با برکت است، پس ما هم باید در پی همین باشیم نه نعمت صرف. اگر انسان به دنبال نعمت صرف باشد، پس از مدتی بهرهمندی از آن، تمام میشود، اما نعمتی که توأم با برکت باشد، تمام شدنی نیست و هر چه انسان از آن برداشت کند، هیچ چیز از آن کم نمیشود. پس برکت در اموال و دارایی به دویدن نیست، چراکه لازمه آن ایمان و تقواست.
این آیه چقدر زیباست، چقدر خدا زیبا در قرآن هنرنمایی کرده، او کارگردان این عالم است و بهترین تعابیر را برای فهم و رشد در معرضمان قرار داده است؛ «ایمان، تقوا، فتح، برکات و آسمان و زمین»، این آیه بیانگر یک سیر صعودی است، ایمان و تقوا همان چیزی است که راه را برای بهرهمندی از برکات آسمان و زمین باز میکند، خدا سرنخ را به ما داده است، اما تا ما چطور از آن استفاده کنیم؟
پس طبق همین یک آیه از قرآن، باید تقوا را از ارکان رشد اقتصادی و ازدیاد رزق حلال و برکت در جوامع بدانیم، در غیر این صورت است که جامعه اسلامی با مشکلات اقتصادی روبرو خواهد شد و این همان چیزی است که امروزه جامعه به آن مبتلاست.
سرنخ الهی برای بهره از برکات آسمان و زمین
حال که خدا سرنخ بهرهمندی از برکات آسمان و زمین و رهایی از مشکلات اقتصادی را به ما داده است، چرا از این منّت الهی استفاده نکنیم و در اقتصاد کشورمان، فرهنگ ایمان و تقوا را رواج ندهیم؟ آیا ایمان و تقوا را نباید یکی از ارکان مهم و شاید مهمترین رکن اقتصادی لازم در کشورمان بدانیم؟ این وعده خدا در قرآن است که اگر ایمان به خدا داشته و اهل فرهنگ تقوا باشیم، با اندک فعالیتی برای کسب رزق حلال، این خداست که برکات آسمان و زمین به آدمی میچشاند.
تقوا، فرمولی در رشد اقتصادی کشور
در این میان میبینیم که دشمنان از هر فرصتی برای ضربه زدن به اسلام استفاده میکنند، یکی از موقعیتهایی که مدتهاست دشمنان اسلام ـ با سرکردگی ابلیس ـ از طریق آن بسیاری از مسلمانان و به ویژه جوانان را مورد آزار و اذیت قرار داده و مشکلاتی را برای آنان ایجاد کردهاند، مانعتراشی در راه کسب رزق حلال و حرکت به سمت حرام است. در این راه، اگر دشمن شیطنت میکند، ما نیز باید با تقوا محافظت کنیم و این ابزاری است که خدا برای مقابله با شیطنت دشمنان و قرار گرفتن در حصن الهی عطا کرده است. این یک فرمول در رشد اقتصاد جوامع اسلامی است.
اگر میخواهیم اقتصاد اسلامی در جامعه رواج داشته باشد، اگر میخواهیم در اموال و کسبمان برکت موجود باشد، راهش این است که باید علاوه بر اینکه خود اهل ایمان و تقوا هستیم، ایمان و تقوا را در جامعه نیز تقویت کنیم «وَ لَوْ أَنَّ أَهلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا»؛ یعنی فراگیری ایمان و تقوا در «قریه».
خدا در آیه 69 سوره اعراف میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا …»، واژهای که توجهات را به خود جلب میکند، «أَهلَ القُری» است، به این معنا که اگر میخواهیم خدا آسمان و زمین را به خدمت ما در آورد و برکاتش را بر ما نازل کند، باید به «ایمان و تقوای جمعی» توجه داشته باشیم، خداوند در اهمیت جمع بودن و فوائدش میفرماید: «یدالله مع الجماعه» حال این جمع بودن در دعا و مناجات یا مباحثه علمی یا ذکر خدا و اهلبیت (ع) باشد، پس اگر واجد این مهم شویم، نتیجه آن «لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ» خواهد بود.
مقام معظم رهبری درباره پشتیبانیهای الهی در هنگام حضور مردم در صحنه میفرماید: (از ویژگیهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی) مردممحوری است که در این سیاستها ملاحظه شده، تجربه به ما نشان میدهد و بیانات و معارف اسلامی هم تأکید میکند که هرجا مردم میآیند، دست خدا هم هست. «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة» هرجا مردم هستند، عنایت و کمک الهی و پشتیبانی الهی هم هست؛ نشانه و نمونه آن، دفاع هشت ساله، نمونه آن خود انقلاب و نمونه آن گذر از گردنههای دشوار این 35 سال [است]، چون مردم در میدان بودند، کارها پیش رفته است.
شبي براي تقدير امور عالم
ثُمَّ فَضَّلَ لَيْلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَيَالِيهِ عَلَی لَيَالِي أَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمَّاهَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ، تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ، دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَی طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَی مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ.
در دعاي 44 صحيفه سجاديه سيدالساجدين(ع) فرمود: خداي متعال براي رسيدن به رضوان خود راه هايي را قرار داده كه از جمله آنها ماه مبارك رمضان است. از ويژگيهاي ماه رمضان آن است كه خداي متعال در اين ماه، شبي را قرار داده كه برتر از هزار ماه است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر»1. محور اين آيه شريفه شب قدر است. ليلة القدر؛ چيست؟ و شب قدر به چه معناست؟ مفسرين دو معنا براي قدر ذكر كردهاند. نخست آنكه «قدر»؛ را به معناي شرف و منزلت و عظمت دانستهاند. براساس اين معني شب «قدر»؛ شرافت و عظمت ويژه و بالايي داشته و اين شب را ميتوان شب شرف ناميد. برخي ديگر، با استفاده از رواياتي دربارة ويژگيهاي شب قدر، گفتهاند «قدر»؛ مصدري است مساوي با تقدير. معني «قَدَرَ»، «يَقْدِرُ»، «قَدْراً»، همچون «قَدَّرَ»، «يُقَدِّرُ»، «تَقديراً»، هر دو به معناي «تقدير»؛ قضا و قدر است. براساس روايات فراوان، در شب قدر، تقديرات سال آينده تعيين ميشود. البته در روايات تصريح نشده كه چون تقديرات در اين شب واقع ميشود، اين شب «ليلة القدر»؛ ناميده شده است، چون اين دو با هم منافات ندارند كه «قدر»؛ به معناي شرف باشد ولي تقديرات عالم نيز در اين شب انجام پذيرد.
شبي براي بخشش همه
اينكه شب قدر بهتر از هزار شب است، به چه معناست؟ در كتاب فروع كافي رواياتي براي برتري شب قدر، بر ساير شبهاي سال و بلكه بر هزار ماه، كه بيش از هشتاد سال عمر ميشود، وجود دارد. عبادتي كه در شب قدر انجام ميگيرد از عبادت هزار ماه برتر است. كسي كه موفق شود در شب قدر، دو ركعت نماز بخواند مثل آن است كه در هزار ماه هر شب دو ركعت نماز بخواند. اين امتياز توفيقي است كه خداي متعال به پيغمبر اسلام و به مسلمانها عنايت فرموده است تا مردم، تشويق شده و اين شب را به عبادت بپردازند و از مزايا و بركات آن استفاده كنند. شب قدر همچون بار عامي است كه بزرگان و سلاطين براي زيردستان، رعايا و بندگان خود، داده و هدايايي را ميبخشيدند. خداي متعال كه ارحم الراحمين است و رحمت او قابل مقايسه با هيچ رحمت و فضلي نيست، بر امت اسلامي منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبي كه عبادت آن نيز از عبادت هزار ماه برتر است.
منبع :سخنان ایت الله مصباح در محضر مقام معظم رهبری
امیرالمومنین امام علی علیهالسلام فرمودند:
اى بندگان خدا! همانا تقواى الهى دوستان خدا را از انجام محرمات باز مى دارد، و قلبهايشان را پر از ترس خدا مى سازد تا آنكه شبهاى آنان با بى خوابى، و روزهايشان با تحمل تشنگى، و روزه دارى، سپرى مى گردد، كه آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا را با تحمل تشنگى دنيا به دست آوردند.
اجل و مرگ را نزديك ديده و در اعمال نيكو شتاب كردهاند، آرزوهاى دنيايى را دروغ خواندند و مرگ را به درستى نگريستند.
آرى همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن از دگرگونيها، و عبرت گرفتن است.
متن حدیث:
عِبادَ اللَّهِ إِنَّ تَقْوَى اللَّهِ حَمَتْ اءَوْلِيَاءَ اللَّهِ مَحارِمَهُ، وَ اءَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخافَتَهُ حَتَّى اءَسْهَرَتْ لَيَالِيَهُمْ، وَ اءَظْمَاءَتْ هَواجِرَهُمْ، فَاءَخَذُوا الرَّاحَةَ بِالنَّصَبِ، وَ الرِّيَّ بِالظَّمَإِ، وَ اسْتَقْرَبُوا الْاءَجَلَ، فَبادَرُوا الْعَمَلَ، وَ كَذَّبُوا الْاءَمَلَ، فَلاَحَظُوا الْاءَجَلَ.
ثُمَّ إِنَّ الدُّنْيا دارُ فَناءٍ وَ غِيَرٍ وَ عِبَرٍ، فَمِنَ الْفَنَاءِ اءَنَّ الدَّهْرَ مُوتِرٌ قَوْسَهُ، لا تُخْطِئُ سِهامُهُ، وَ لا تُؤْسَى جِرَاحُهُ، يَرْمِي الْحَيَّ بِالْمَوْتِ، وَ الصَّحِيحَ بِالسَّقَمِ وَ النَّاجِيَ بِالْعَطَبِ، آكِلٌ لاَ يَشْبَعُ، وَ شارِبٌ لا يَنْقَعُ، وَ مِنَ الْعَناءِ اءَنَّ الْمَرْءَ يَجْمَعُ ما لا يَأْكُلُ، وَ يَبْنِي مَا لاَ يَسْكُنُ، ثُمَّ يَخْرُجُ إ لَى اللَّهِ تَعالى لا مالاً حَمَلَ، وَ لا بِنَاءً نَقَلَ.
مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود:تنها وسیله ی آرامش دل ذکرالله است؛ ولی ما بر اسباب تکیه می کنیم از مُسَبَّب غافل هستیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: دنیای بهتر هم با امام حسین علیه السّلام بود نه با یزید؛ ولی انسان، خوشی و راحتی می خواهدو به هرچه می رسد بالاتر از آن را طالب است و آرامش ندارد تا به نفس مطمئنه برسد؛ اما جهل و یا غفلت دارد که داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه آرامش دل است:
“أَلَا بِذِکرِ اللّهِ تَطْمَئنُّ القُلُوبُ” هان! دل ها فقط به یاد خدا آرام می گیرند.(سوره رعد/آیه 28)
یعنی تنها وسیله ی آرامش دل ذکرالله است؛ ولی ما بر اسباب تکیه می کنیم از مُسَبَّب غافل هستیم، و حال این که خداوند متعال می فرماید:
“أَنَّ القُوَّةَ لِلَّهِ جَمِعًا” قدرت، توانایی همگی فقط از آن خداست. (سوره بقره/آیه ی 165)
مگر این که انسان خودش از میان برود، که:
“بزرگترین دشمن تو، نفس تو است که در وجود تو نهفته است."(بحارالانوار/ج67/ص36و 64)
برای ما امتحان پیش نیامده تا معلوم شود که باامام حسین علیه السّلام هستیم یا با یزید.
کتاب در محضر حضرت آیت ا…. العظمی بهجت – ص 86
محمد حسین رخشاد
همهی ما دربارهی اصل ماه رمضان و روزهی آن مفصل شنیدهایم، این روزها هم شاید بسیار بیشتر بشنویم. در روایتی آمده است که «من صام یوم تصوعاً فلو یعطی منع الارض ذهبا لم یستعد ثوابه»؛ یعنی کسی که یک روز را با میل و رغبت روزه بگیرد، خداوند اگر همهی زمین را بهعنوان پاداش، پر از طلا کند و به او بدهد، هنوز ثواب او را بهطور کامل تا روز قیامت نداده است. یعنی دنیا اصلاً ظرف پاداش روزهدار نیست و باید در قیامت پاداش او داده شود. این پاداش یک روز روزهدار است. ما نظیر این روایت فراوان داریم که همه شنیدهاند یا خواندهاند. پیامبر در حدیثی قدسی فرمودهاند: «الصوم لی و أنا اجزی به»؛ یعنی روزه برای من [خداوند] است و من خودم پاداش روزهدار هستم.
اما جالب است بدانیم با همهی فضیلتی که راجعبه روزهی ماه رمضان آمده است، درعینحال پیامبر میفرمایند: «تفطیرک الصائم افضل من صیامک»؛ از این روزهای که اینچنین ثوابی برای آن آمده است هم بالاتر داریم. از روزه بالاتر چیست؟ افطاری دادن به یک روزهدار. اگر مردم ما به همین نکته توجه داشته باشند و باور کنند که عملی بالاتر از روزه وجود دارد و آن افطاری دادن به روزهدار است، مسئلهی خیلی مهمی تحقق مییابد. در این صورت، رغبت مردم به افطاری دادن و مخصوصاً افطاریهای ساده، افزایش مییابد.
سنت اهلبیت را فراموش نکنیم
در روایتی از امیرمؤمنان علیهالسلام نقل است که دربارهی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم خدا میفرمایند: «اذا اراد ان یفطر امرنی ان افتح الباب لمن یرد من الافطار»؛ پیامبر خدا هرگاه میخواستند افطار کنند، به من دستور میدادند که در خانه را باز کنم تا هرکه میخواهد افطار کند، به داخل منزل بیاید.
این سفرهی افطار حتماً سفرهی افطاری ساده است. پیامبر خدا سفرهی افطاری مفصل و مجللی که ما گاهی گرفتار آن میشویم، نداشتهاند. سفرهی افطار پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم سفرهی سادهای است تا افراد کمبضاعت که غذایی برای افطار کردن ندارند، بر سر این سفره بنشینند و حداقل افطاری بکنند.
از سوی دیگر، در حالات امام سجاد علیهالسلام داستانی روایت شده که بسیار قابل توجه است. این داستان در کتاب «کشفالغمه» از محقق اربلی، که از علمای هفتصد سال پیش بودهاند، آمده است.
ایشان مینویسد: امام سجاد علیهالسلام روزی که روزه میگرفتند، دستور میدادند که گوسفندی خریداری شود و قربانی شود و گوشتش قطعهقطعه گردد و بهصورت آبگوشت پخته شود. خود امام سجاد علیهالسلام نیز شخصاً بر ظرفهای غذا سرکشی میکردند و بر کار نظارت داشتند. هنگامی که نزدیک غروب میشد، حضرت دستور میدادند تا ظرفها را بیاورند و برای خانوادهها از این غذا میفرستادند.
نکتهی جالب روایت جایی است که امامی که خودشان یک گوسفند قربانی کردهاند و دستور طبخ غذای مطبوعی را دادهاند، در زمان افطار برای خودشان نان و خرمایی میآوردند و با همان نان و خرما افطار میکردند. متأسفانه ما خیلی از سیرهی اهلبیت دور شدهایم.
امروزه اگر ما قربانیای داشته باشیم، آن قسمت خوب گوشتش را برای خودمان برمیداریم و اگر چیزی باقی ماند، در آخر آن را در راه خدا میدهیم. درحالیکه امام سجاد گوسفند را قربانی میکردند و تمام آن را بهصورت آبگوشت و با نظارت خودشان میپختند و بین فقرا تقسیم میکردند و خودشان با نان و خرما افطار میکردند.
البته ما به این درجات نمیتوانیم برسیم، اما حداقل لحظهی افطار یا سحر، خوب است نگاهی به سفرهی غذای خود بیندازیم و ببینیم که آیا این سفره در ماه رمضان سادهتر شده است یا مفصلتر و رنگارنگتر.
بنده این را بارها عرض کردم که انصافاً مصرف مواد غذایی در کشور ما در این ماه بهجای اینکه کمتر شود، بیشتر میشود. این در حالی است که برای ماه رمضان روایت داریم «میراث الصوم قلة الاکل»؛ یعنی میراث ماه رمضان کم خوردن است.
من درخواستی از همهی مردم بهخصوص کسانی که وضع مالیشان بهتر است دارم و آن اینکه در این شبها، به سفرهی افطارشان نگاهی بیندازند. ببینید چقدر تجملات به سفرهی ماه رمضان اضافه شده است؟ انواع شیرینیها و غذاها در این ماه بر سر سفره میآید. اشکالی ندارد، اما حداقل بهاندازهی همین تجملاتی که به سفره اضافه شده است، به سفرهی افطار فقرا اضافه کنیم. حداقل در این ماه فقرا را سهیم کنیم.
هر مسلمان بهقدر توانش
در سیرهی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمده است که «کان رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم اجود الناس بالخیر و کان اجود ما یکون فی رمضان»؛ یعنی جود و سخاوت پیامبر بیش از همه بود. پیامبر اگر مردم را به صفات اخلاقی دعوت میکردند، خودشان پیشقدم بودند، از جمله در بخشش و سخاوت. اما نکتهی جالب توجه روایت این است که اوج بخشش و سخاوت پیامبر در ماه مبارک رمضان بود. در این روایت مشخص میگردد که بخشش و جود در ماه رمضان بر ماههای دیگر مقدم است.
در خطبهی شعبانیهی پیامبر فراوان شنیده و خواندهایم که فرمودهاند: «اگر کسی یک روزهدار را افطار دهد، ثواب آزاد کردن یک بنده را خدا به او اعطا خواهد کرد.» اصحاب عرض کردند: «یا رسولالله ما همه توانایی افطاری دادن به دیگران را نداریم.» حضرت فرمودند: «اتقوا الله ولو بشق تمره، ولو بشربه من الماء»؛ یعنی حتی بهاندازهی یک جرعهی آب، حتی بهاندازهی یک دانهی خرما، در این کار خیر سهیم باشید.
البته اینجا این نکته لازم است تذکر داده شود، اینکه پیامبر فرمودند «ولو بهاندازهی یک خرما»، برای کسانی نیست که وسعت مالی و توان مالی زیادی دارند. متأسفانه در جامعه، ما گاهی اوقات شاهد هستیم کسانی که توانایی مالی بسیار بالایی دارند، تصور میکنند اگر چند کیلو خرما را لحظهی افطار بین صفهای نماز پخش کنند، ثواب کامل را میبرند، درحالیکه این توصیه برای کسانی است که توانایی کمی دارند. واضح است که از متمولین سفرههای گستردهتر و همگانیتر انتظار میرود. آنوقت همهی مردم تشویق میشوند به برپایی سفرههای سادهی افطاری. این کار خیلی کار پسندیدهای است؛ همین کاری که در مساجد و بسیاری از معابر شهرها و روستاها در وقت افطار، در حال زیاد شدن است. یک سفرهی سادهی افطاری مهیا شود تا عزیزانی که شاید غذای مناسبی نداشته باشند، حداقل در ماه رمضان، بهراحتی و آبرومندانه و محترمانه افطاری سادهای داشته باشند.
بافضیلتترین صدقه
در روایتی دیگر داریم که سؤال کردند از پیامبر خدا که کدام صدقه بالاتر و بافضیلتتر است؟ فرمودند صدقهی ماه رمضان افضل صدقات است. بنده تقاضا دارم از عزیزان که هم برای سلامتی خودشان و هم برای خیرات گذشتگانشان صدقه بدهند، چون ماه رمضان فصل خیرات است.
قطعاً در ماه رمضان، یکی از بهترین کارها (اگر نگوییم بهترین کار) همین صدقه است و بهترین نمونهی صدقه، همین سفرههای سادهی افطار است. در مساجد نمونههای این حرکت را میبینیم که خیلی آبرومندانه اجرا میشود. نکتهی دیگری که جالب است دربارهی سفرههای افطار اشاره کنم، این است که خیلی از افراد کمبضاعت با میل و رغبت در این برنامهها شرکت میکنند.
پیداست همان دستهای که ما نگران آنها هستیم که شاید در ماه رمضان غذای مناسبی به آنها نرسد، بر سر همین سفرهها حضور دارند و بعضی از آنها کل ماه رمضان پای ثابت همین سفرههای افطار مساجد هستند. واقعاً این کار حرکت پسندیده و ارزشمندی است.
حداقل در ساعات افطار این سفرههای افطاری ساده بهصورت گسترده برای روزهداران مهیا شود. امیدوارم روزی به این برسیم که به تعداد روزهداران ماه مبارک رمضان، در مساجد و حسینیهها و فضاهای عمومی شهر، سفرههای سادهی افطار داشته باشیم.