اولين نماز جمعه پيامبر(صلّى الله عليه وآله وسلم) كجا اقامه شد؟
روايتى از«ابن عباس» نقل شده و در آن اشاره دارد كه پيامبر اكرم(صلّى الله عليه وآله وسلم) قبل از مهاجرتشان به مدينه به اقامه نماز جمعه مأمور شدند، ولى به سبب شرايط سختى كه از طرف كفّار به ايشان تحميل مىشد، نمى توانستند مردم را براى نماز سياسى عبادى جمعه حاضر نمايند. لذا دستور فرمودند اين نماز در مدينه اقامه شود؛ از همين رو به يكى از اصحاب خود در مدينه به نام «مصعب بن عمير» نامه نوشتند كه نماز جمعه را در آن جا به جاى آورد.[1]
امّا اوّلين جمعه اى كه خود رسول خدا (ص) با اصحابش تشكيل دادند، هنگامى بود كه به مدينه هجرت كردند. آن حضرت پس از چهار روز اقامت در"قبا” و بنا نهادن مسجد قبا، روز جمعه به سوى مدينه حركت كرده[2] و به هنگام نماز جمعه به محله “بنى سالم” رسيد، و مراسم نماز جمعه را در آن جا برپا داشتند، و اين اوّلين جمعه اى بود كه رسول خدا (ص) در اسلام بجا آورد، خطبه اى هم در اين نماز جمعه خواند كه اوّلين خطبه حضرت در مدينه بود.[3]
منبع:
[1] - سيوطى جلال الدّين، الدر المنثور فى تفسير المأثور، قم، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، 1404 ق،ج6، ص 218
[2] - فاصله ميان قبا و مدينه بسيار كم است و امروز قبا يكى از محله هاى داخل مدينه است .
[3] - مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374 ش، اوّل، ج24، ص 130
بلایی که گناه بر سر روزی انسان می آورد
حدیثی از پیامبر اسلام (ص) در متن این خبر آمده است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
انسان بخاطر گناه از روزی محتوم محروم ماند و تقدیر جز به دعا بر نگردد و عمر جز به نیکوکاری دراز نشود.
منبع:
نهج الفصاحه /624
بهترین مسیر برای دستیابی به آرزوها از زبان امام حسین(ع)
اهمیت حدیث در میان مسلمانان از آن روست که از منابع اصلی استنباط احکام در فقه و عقاید در علم کلام محسوب میشود. همچنین احادیث از منابع اولیه پژوهشهای تاریخی است
امام حسین علیه السلام میفرمایند:مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آروزیش میرسد و زودتر از آنچه میترسد، گرفتار میشود.
منبع:
بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۱۲۰
برآورده شدن حاجات و دعاها، شرایطی دارد که اگر رعایت نشوند، مستجاب شدن دعا برآورده نمیگردد و یا به تأخیر میافتد.
برآورده شدن حاجات و دعاها، شرایطی دارد که اگر رعایت نشوند، مستجاب شدن دعا برآورده نمیگردد و یا به تأخیر میافتد، که البته برآورده نشدند برخی از دعاها، دلیلی بر عدم توجه خدا به آنها نیست، بلکه به این دلیل است که یا به صلاح فرد نیست یا اینکه خداوند متعال، شرایط بهتری را فراهم میسازد.
از مجموعه این روایات و روایات دیگرى که در این زمینه، بدون طرح سئوال، وارد شده است، به دست مى آید که وعده الهى در مورد مستجاب شدن دعاها بى قید و شرط نبوده است، بلکه دعا داراى شرایطى است که دعاکنندگان باید شرایط دعا راتحصیل، و موانع آن را از سر راه خود بردارند.
یکى از مهم ترین موانع اجابت دعا، عدم معرفت خداوند است، به عبارت دیگر، یکى از شرایط اساسى استجابت دعاها، شناخت خداوندى است که خوانده ماست و از او مى خواهیم که دعاى ما را اجابت کند. مگر مى شود انسان از کسى چیزى بخواهد که او را نشناسد؟!
دومین شرط اجابت دعا،نیّت صادق و پاک; و قلب با اخلاص و بدون ریا است. به این مناسبت امام صادق(ع) در حدیثى فرموده است: «اِنَّ الْعَبْدَ اِذا دَعا اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى بِنِیَّنَة صادِقَة وَ قَلْب مُخْلِص اُسْتُجیبَ لَهُ بَعْدَ وَفائِهِ بِعَهْدِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ»; هنگامى که بنده خدا، با نیّت صادق و پاک و قلبى پر از اخلاص و صفا به درگاه خداوند روى آورد بعد از آن که به عهد و پیمانى که با خداوند منّان داشته، عمل نماید، خداوند دعاى او را مستجاب مى گرداند. عمل به عهد و پیمان خداوند که همان صفاى دل و اخلاص نیّت است شرط قبولى دعاست.
دعا شرایطی دارد که با مراعات آنها استجابت قطعی است؛ اهل بیت(ع) برخی از موانع و عوامل استجابت دعا را موانعی مانند حرام خوردن، گناه، عاق والدین شدن، سبک شمردن نماز، حق الناس و… فرمودهاند. یکى از عوامل مهمى که رابطه انسان با خدای متعال را ضعیف نموده و مانع اجابت دعا می شود, نافرمانى از دستورهاى خداست.
حضرت على (ع) در دعاى کمیل چنین مىفرماید: «پروردگارا! گناهانى را بر من ببخش که موجب حبس و بالا نرفتن دعا مىشوند». و در جاى دیگر از همان دعا چنین مىفرماید: «اى آقا و مولاى من ! به عزتت قسم! از تو مىخواهم که بدى کردار و رفتارم موجب پوشیده شدن دعاى من از تو نشود».
امام باقر(ع) نیز در این باره فرمودند: «بنده حاجتى ازخدا طلب مىکند و مقرر مىگردد آن حاجت در زمانى برآورده شود; پس در این فاصله, او گناهى مرتکب مىشود و در نتیجه, خداوند مىفرماید: «حاجت این بنده برآورده نشود و از آن محروم شود; چون او خشم و غضب مرا برانگیخت و همین باعث محروم شدن اوست».
استفاده از درآمد حلال و پاکیزه از دیگر شرایط اجابت دعا است که امروزه بیش از هرزمان دیگر لازم است به آن توجه شود. لقمهى حرام تا 40 روز مانع استجابت دعا مىگردد. همچنین گناهان زیاد که منجر به قساوت و سنگدلى مىشدند از عوامل دیگر عدم استجابت دعا مىباشد. امام صادق (ع) مىفرماید: «خداوند دعایى که از قلب قسى برخاسته باشد اجابت نمىکند». امام صادق (ع) فرمود: «همیشه مؤمن در خیر و آسایش است تا هنگامى که عجله نکند. در غیر این صورت ناامید مىشود و دعا را ترک مىکند. به درستى که بنده هنگامى که دعا مىکند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانى که او عجله نکند».
اجابت برخى از دعاها به مصلحت انسان نیست!
اگرچه ما موظّف به دعا هستیم و باید نسبت به اجابت آن هم امیدوار باشیم; ولى باید توجّه داشت که برخى اوقات اجابت بعضى از دعاها به مصلحت انسان نیست، گاهى از اوقات انسان خیال مى کند که سعادت او در اجابت دعاست، در حالى که خداوند از روى آگاهى مىداند که شقاوت و هلاکت و نابودى او در آن است، اینجاست که چنین دعاهایى اجابت نمىشود.
در این زمینه، داستان عبرت آمیز و تکان دهنده ثعلبه انصارى که با اصرار فراوان بر خواسته اش که به مصلحت او نبود پافشارى کرد و اجابت آن باعث بى ایمانى و اعتراض به برخى قوانین الهى شد، درس بزرگى براى همگان است. گاهى جوانى به خواستگارى دخترى مىرود و جواب منفى مىشنود، او التماس و درخواست زیادى مى کند; لیکن با دعاهاى فراوان هم ازدواج او صورت نمىگیرد. دلشکسته و ناراحت به زندگى ادامه مى دهد. بعد از مدّتى متوجّه مى شود که خداوند چه لطف بزرگى به او کرده که دعایش را اجابت نکرده است، زیرا شاید ثمره آن ازدواج چیزى جز فرزندان فلج نبوده است.
بنابراین، از اجابت نشدن برخى از دعاهایمان نگران نباشیم، زیرا امکان دارد دعاى مورد نظر از همین قبیل باشد و علاوه بر آن، بنابر روایات معصومان(علیهم السلام): «دعاهایى که در دنیا مستجاب نمى شود، خداوند در آخرت معادل آن را به دعاکننده عطا مى کند».
منبع:
1- بحار الانوار،ج73،ص329
2- بحار الانوار،ج93،ص358
3- میزان الحکمه،ج3،ص875
4- اصول کافی،ج2،ص474
واجب است مسلمانى كه محتضر(در حال جان دادن) است را رو به قبله بگردانند و براي اين كار اجازه گرفتن از ولىّ او لازم نيست.
نكته1: حضرات آيات صافى، سيستانى، تبريزى: بنا بر احتياط واجب رو به قبله نمايند.
نكته 2: حضرات آيات صافى،تبريزى: اجازه گرفتن از ولىّ او به احتياط واجب لازم است.
سيستانى: چنانچه بدانند خود محتضر راضى است و قاصر هم نباشد براى اين كار لازم نيست از ولىّ او اجازه بگيرند و در غير اين صورت اجازه گرفتن از ولىّ او بنا بر احتياط، لازم است.
- مستحبّ است شهادتين و اقرار به دوازده امام عليهم السلام و ساير عقايد حقّه را، به او طورى تلقين كنند كه بفهمد و اين كار را تا وقت جان دادن ايشان تكرار كنند.
- مستحبّ است اين دعاها را طورى به محتضر تلقين كنند كه بفهمد: اللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الْكَثيرَ مِنْ مَعاصِيكَ وَ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ مِنْ طٰاعَتِكَ يٰا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِير اقْبَلْ مِنِّي الْيَسيرَ و اعْفُ عَنِّي الْكَثيرَ انَّك انْتَ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ اللّٰهُمَّ ارْحَمْنى فَانَّكَ رَحيمٌ.
- مستحبّ است كسى را كه سخت جان مىدهد، اگر ناراحت نمىشود به محلّ نمازش ببرند.
- مستحبّ است براى راحت شدن محتضر بر بالين او سوره مباركۀ «يس، و الصّافات و احزاب» و «آيةالكرسى» وآيۀ پنجاه و چهارم از سورۀ «اعراف» و سه آيۀ آخر سورۀ «بقره» بلكه هر چه از قرآن ممكن است بخوانند.
- تنها گذاشتن محتضر و گذاشتن چيز سنگين روى شكم او و بودن جُنُب و حائض كنار او و هم چنين حرف زدن زياد و گريه كردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مكروه است.
منبع:
توضيح المسائل مراجع/ ج1/ 540 /533