از نظر حضرت امام(ره) جوهر و ذات انسان روح و نقس ناطقه اوست که در صورت قوّت آن، باکی از ضعف و معلولیت جسمانی نیست.
نگاه ویژه امام خمینی به معلولین، انسانیت به روح است نه به جسم
بنابر آمار سازمان بهداشت جهانی ده درصد جمعیت جهان را معلولین جسمی-حرکتی تشکیل می دهند. این آمار در کشور عزیزمان ایران به دلیل وقوع جنگ تحمیلی هشت ساله درصد بالاتری را به خود اختصاص داده است. جوانان ایثارگر این مرز و بوم در برهه ای از تاریخ از جان خود سرمایه گذاشتند و جمع کثیری از آنان به جامعه معلولین پیوستد.
وظیفه ای که بنیان گذار انقلاب امام خمینی (س)، در دیدار با جامعه معلولان ایران بر آن تاکید کرده اند.
اما جنبه مهم تری که نباید از خاطر دور داشت توجه به عوامل روحی – روانی است که در سلامت جامعه معلولان بسیار اثر گذار است. از نظر حضرت امام(س) انسان موجودی است که هم دارای بعد جسمانی است و هم ساحت روحانی دارد. آنچه نقش بسزایی در ساخت شخصیت انسان دارد بعد روحانی اوست. به ویژه که بسیاری از آنکه به جسم نسبت دهند به روح منتسب می دانند و مصیبت بزرگ را معلولیت روح می دانند که به مراتب افراد بیشتری در جامعه با آن درگیر هستند. از نظر ایشان لُبّ انسان روح و نقس ناطقه اوست که در صورت قوّت آن، باکی از ضعف و معلولیت جسمانی نیست. امام در تایید دیدگاه خود به شماری از علما و دانشمندان جهان اشاره دارند که معلولیت جسانی داشته اند، اما این معلولیت مانع رشد آنان در زندگی نبوده است.
در ذیل متن کامل سخنان حضرت امام که در جمع اعضاى جامعه معلولین ایران در تاریخ 57/12/7 و به فاصله کمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیان فرموده اند، آورده شده است:
اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
من از شما آقایان که نماینده جامعه معلولین هستید تشکر مىکنم. خداوند ان شاء اللَّه شماها را سلامت بدارد. خداوند شفاى عاجل به شما عنایت فرماید. باید بدانند جامعه معلولین که انسان داراى روحى است و جسمى. آنکه انسان به او انسان است، روح انسان است نه جسم انسان. دعا کنید که آنهایى که روحشان معلول است، آنها شفا پیدا کنند. و دعا کنید که شما جامعه معلولین جسمى، معلولین روحى نباشید. اگر روح شما سالم باشد و روح شما آزاد و قوى باشد، چه باک که دست یا پاى انسان معلول باشد. دست و پاى انسان مناط انسانیت نیست. این قشر [پوسته و ظاهر] است؛ لُبِّ [جوهر و ذات] انسان روح انسان است، نفس ناطقه انسان است. وقتى نفس ناطقه انسان قوى شد، باکى از این نیست که جسمش علیل باشد. انسان به روح، انسان است. ما در نوابغ عالم داشتیم اشخاصى که نابینا بودند ولى نابغه بودند. اشخاصى که معلول بودند ولى از علما و نوابغ بودند، از فلاسفه بودند. شما هیچ غم نداشته باشید که [از] یک پا یا یک دست یا چشم معلول هستید. شما امیدوارم که در این جامعه به واسطه قوّت روحى که دارید و به واسطه سلامت روح که دارید، در این جامعه سرفراز و سربلند باشید.
امیدوارم خداوند شما را حفظ کند. و شما هم که در این نهضت شریک بودید و هستید و برادران ما هستید، خداوند همه شما را شفا بدهد؛ و روح شما که فوق جسم است و انسانیتتان به روح است، با سلامت و سعادت باشد.
و السلام علیکم
منبع:
(صحیفه امام، ج6، ص: 246 و 247)
امام رضا(علیه السلام) از پدران بزرگوار خود، از امام مجتبی(علیه السلام) نقل کردند که در وصف گفتار آن حضرت چنین فرمود:
آن حضرت پیوسته محزون و همیشه در فکر بودند، آسایش و راحتی نداشتنتد، در جایی که نیاز نبود سخن نمی گفتند.
گفتارشان سنجیده و کامل بود، نه زیادی سخن می گفتند و نه کم کلامشان متین بود، زشت و سبک صحبت نمی کردند، نعمت و محبت دیگران هر چند کم، در نظرشان بزرگ بود و چیزی از آن را مذمت نمی کردند، از طعم غذا، نه تعریف می کردند و نه اظهار ناراحتی می کردند، و وقتی پای حق در میان بود کسی ایشان را نمی شناخت و چیزی در مقابل غضبشان تاب مقاومت نداشت تا اینکه حق را پیروز گردانند، برای اشاره کردن با تمام دست اشاره می کردند و در نگام تعجب دست خود را بر می گرداندند، و در هنگام صحبت دست راست را به دست نزدیک کرده و با شصت راست خود به کف دست چپ می زدند، و در هگام غضب چهره خود را با ناراحتی بر می گرداندند، و در هنگام خوشحالی، چشم به زیر می انداختند، بیشتر خنده شان تبسم بود، بسیار زیبا لبخند می زدند و در هنگام خنده دندان های سفیدشان هویدا می شد.
منبع:
عیون اخبار الرضا/ج1/شیخ صدوق/ص637
حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی و عضو مجلس خبرگان رهبری روز گذشته در دیدار با هیئتی از اندیشمندان اندونزیایی، به موضوع ارتباط و تعامل پیروان ادیان و مذاهب پرداخت و سه اصل حاکم بر روابط ادیان و مذاهب از نگاه اسلام را برشمرد.
اکراه ناپذیری دین و مذهب
مبلغی با بیان این که اصل اول حاکم بر روابط ادبان و مذاهب، اکراه ناپذیری دینی است، گفت: براساس اصل اکراه ناپذیری در اسلام (که قرآنی است) کسی نباید دیگری را به پذیرش یا ترک یک دین یا مذهب وادار کند. البته هر شخصی که ایمان می آورد و یک دین و مذهبی را قبول می کند باید در برابر خدای خود، مسئول و پاسخگو باشد.
انجام مشترکات رفتاری بر پایه مشترکات دینی
وی بیان داشت: اصل دوم در اسلام ضرورت عمل مشترک اتباع ادیان الهی در چارچوب مشترکات فیمابین خود است؛ به این معنی که سلسله ای از رفتارهای مشترک را در قالب رابطه ای تکمیل کننده بر اساس مشترکات دینی به انجام برسانند.
تبدیل اختلاف ها به فرصت و عرصه ای برای مسابقه در خیرات
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی با بیان این که سومین اصل دینی این است که اختلافات و تفاوت های مذاهب و ادیان نباید مجالی برای رویارویی و درگیری باشد، گفت: اتباع ادیان و مذاهب باید تفاوت های دینی و مذهبی را زمینه ای برای مسابقه با یکدیگر در انجام امور خیر و نیکوکاری قرار دهند که قرآن از آن به «فاستبقوا الخیرات» یاد کرده است. جهت دادن به اختلافات به سمت مسابقه در خیر از این آیه استفاده می شود زیرا خطاب آیه به مسلمانان فقط نیست بلکه به اتباع ادیان (دارندگان شرعه و منهاج) است. مبلغی خاطرنشان ساخت: مسابقه یک امر انسانی و خیرات هم یک امر قابل فهم برای بشر است؛ نتیجه این می شود که اتباع ادیان هر یک اهدافی دارند که ذیل عنوان خیر جای می گیرند، بنابراین باید بکوشند انواع خیرات را محقق کنند. وی گفت از اینجا به دست می آید که ادیان و مذاهب بین دو سنخ مشترکات هستند؛ یکی مشترکات دینی است که رفتارهای مشترک را می طلبد و دیگری “اهداف خیر” است که می تواند به مثابه حاصل مسابقه ای باشد که معنی دهنده به این مسابقه، تفاوت ها و اختلاف های دینی و مذهبی میان آن هاست. عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به سخنان هیأت اندونزیایی که در ارتباط با فعالیت و حقوق پیروان ادیان و مذاهب در ایران تحقیقات زیادی انجام داده اند،گفت: ما معتقدیم به کار بردن اصطلاح «اقلیت و اکثریت» برای پیروان مذاهب که به عنوان اجزاء امت اسلامی هستند، صحیح نیست. چرا که هر مذهب جزئی از امت اسلامی است و تقسیم اجزاء امت به اقلیت و اکثریت در اسلام امر غریب و نا آشنایی است. اسلام این اصطلاح را نمیپسندد زیرا مایه انشقاق و اختلاف است.
دانشگاه مذاهب اسلامی مصداق عینی صدق توجه ایران به مذاهب اسلامی است
وی در بخش دیگری از سخنان خود وجود دانشگاه مذاهب اسلامی را نمونه بارز و مصداق عینی توجه جمهوری اسلامی ایران به رابطه درست و همزیستانه مذاهب اسلامی عنوان کرد و بیان داشت: دانشگاه مذاهب اسلامی تنها دانشگاهی است که روی کره خاکی نام مذاهب اسلامی را یدک میکشد و نمادی از همزیستی اسلامی است و این حکایت میکند که ایران همه مذاهب اسلامی را به رسمیت میشناسد و این صدق نگاه جمهوری اسلامی ایران به روابط شیعه و سنی است که در این دانشگاه تبلور یافته است. در ابتدای این دیدار “ابومسلم خولانی” کارشناس مطالعات تطبیقی در وزارت امور دینی نیز در خصوص فعالیت بهاییت در اندونزی اشاره کرد و یکی از دلایل حضور در ایران برای تحقیق در این رابطه دانست و افزود: قبل از حضور در ایران، اطلاعات اندکی از اقلیت های ایران داشتم اما چیزی که در این سفر موجب دلگرمی ما شد، این بود که صحبتهای علما، دولتمردان و مردم با هم تفاوتی نداشت. وی گفت: از نظر من باعث تاسف است که در اندونزی اطلاعات نادرست در مورد ایران وجود دارد. اما از اینکه این فرصت در ایران بیش آمد خدا را شاکریم و موقع برگشت حتما از این بیشرفتها و تعامل و زندگی خوب پیروان ادیان و مذاهب در ایران گزارش خواهیم داد.
منبع:
وجود نازنين امام حسن (ع)به همه ما ميگويد: شما مسافر هستيد. مسافر هميشه حواسش به ساك سفرش هست. مسافر به مسافرخانه دل نميبندد. كسي از امام حسن سؤال كرد: آقا جان! چرا ما از مرگ ميترسيم؟ حضرت فرمودند: معمولاً كسي بخواهد از خانهي خراب به خانه آباد برود، خوشحال است. برعكس شود، ناراحت است. حضرت فرمودند: چون شما دنيايتان را خيلي آباد كرديد، آخرتتان را خيلي خراب كرديد، از انتقال از خانه آباد به خانه خراب ناراحت هستيد. پدر بزرگوارشان فرمودند: دو چيز را فراموش نكن، خدا و مرگ را فراموش نكن. دو چيز را هم فراموش كن كه در وجود امام حسن خيلي قشنگ است. يكي بدي كه ديگران به تو كردند، را فراموش كن. يكي هم خوبي كه تو به ديگران كردي. اين را هم فراموش كن كه منت نگذاري. بديهاي ديگران را فراموش كن، به رويشان نياوري، خوبيهاي خودت را فراموش كن، منت نگذاري.
منبع:http://www.farhangnews.ir/content/81846
در روایتی از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده است که آن حضرت هر روز جمعه مردم را موعظه می کرده و از آن جمله می فرمودند: ای فرزند آدم از مرگ غافل مباش، به همین زودی قبض روح خواهی شد، و به منزلی منتقل می شوی، روح به تو باز گردانده می شود و دو فرشته منکر و نکیر برای سئوال بر تو وارد می شوند، و اول چیزی که می پرسند از پروردگار تو است، آنگاه از پیامبری که به سوی تو فرستاده شده است، و از دینی که پذیرفته ای، و از کتابی که تلاوت می کردی، و از امامی که ولایت او را قبول کرده بودی، آنگاه از عمرت می پرسند که در چه راهی آن را فانی کردی و از مال و ثروت که از کجا کسب نموده و در چه راهی مصرف نمودی؟
منبع:
بحار الانوار، ج 6، ص 223، باب احوال برزخ، حدیث24
برگرفته از سایت