کار ساحر متکى به نیروى محدود انسانى است، و معجزه از قدرت بى پایان و لایزال الهى سرچشمه مى گیرد. لذا هر ساحرى کارهاى محدودى مى تواند انجام دهد، و اگر ماوراى آن را بخواهند، عاجز مى ماند، او تنها کارهائى را مى تواند انجام دهد که قبلاً روى آن تمرین داشته و بر آن مسلط است و از پیچ و خم آن آگاه، ولى در غیر آن به کلى عاجز و ناتوان خواهد بود در حالى که پیامبران چون از قدرت لا یزال خدا کمک مى گرفتند، قادر به انجام هر گونه خارق عادتى بودند، در زمین و آسمان و از هر نوع و هر قبیل . ساحر، هرگز نمى تواند خارق عادت را طبق پیشنهاد مردم انجام دهد، مگر این که : تصادفاً با کار او تطبیق کند (هر چند گاهى دوستان ناشناخته خود را تعلیم مى دهند که از وسط جمعیت برخیزند و پیشنهادهائى که قبلاً تعیین شده به صورت ابتدائى مطرح کنند) ولى، پیامبران بارها و بارها معجزات مهمى را که مردم حق طلب، به عنوان سند نبوت مى خواستند انجام مى دادند، همان گونه که در همین سرگذشت موسى(علیه السلام) نیز مشاهده خواهیم کرد.
از این گذشته، سحر چون یک کار انحرافى است و یک نوع خدعه و نیرنگ، طبعاً روحیاتى هماهنگ آن مى خواهد، و ساحران بدون استثناء، افرادى متقلب و خدعه گرند،که از مطالعه و بررسى روحیات و اعمالشان خیلى زود مى توان آنها را شناخت،در حالى که اخلاص،پاکى و درستى انبیاء، سندى است که با اعجاز آنها آمیخته و اثر آن را مضاعف مى کند . و شاید روى این جهات است که در قرآن مى خوانیم : وَ لایُفْلِحُ السّاحِرُ حَیْثُ أَتى : « ساحر هر کجا باشد و در هر شرائط و هر زمان رستگار نمى شود »(1)، و به قول معروف به زودى پته اش روى آب خواهد افتاد، چرا که نیرویش محدود است و افکار و صفاتش انحرافى . این موضوع، مخصوص ساحرانى نیست که به مبارزه با انبیاء برخاستند بلکه درباره ساحران به طور کلّى صادق است که آنها زود شناخته مى شوند و به پیروزى نمى رسند.(2)
پی نوشت
1. سوره طه، آیه 69.
2. تفسیر نمونه، جلد 13، صفحه 268.
مؤمن در دنیا مشکل و سختی هم دارد؛ گاهی مریض میشود، گرفتار میشود، تصادف میکند. بالاخره انسان مؤمن با مشکلات درگیر میشود، اما اگر احساس کردی این مشکلات خیلی زیاد و طاقتفرسا شده است یا این مشکلات نباید اینقدر تو را اذیت کند، احتمالاً از نمازت کم گذاشتهای. نمازت را درست کن؛ انشاءالله مشکلات تو برطرف میشود.
در امور معنوی هم همینطور است. مؤمن گاهی دچار هوس گناه میشود، دچار وسوسههای شیطان میشود، مؤمن گاهی دچار خطا میشود. اما اگر دیدی خطاکاریهایت دارد تو را از گردونه خارج میکند، وضع معنویت دارد بد میشود، به حدی که دیگر با خدا ارتباط نداری، اولین کاری که باید بکنی این است که نمازت را درست کنی. به خودت بگو: «معلوم است که من دارم بد نماز میخوانم.»
حتماً دیدهاید بعضیها وقتی گرفتار میشوند، میگویند: «خدایا مگر من چکار کردهام که اینقدر باید بدبختی بکشم؟!» اگر کسی بخواهد این حرف را درست بگوید، باید بگوید: «خدایا مگر من بد نماز میخوانم که اینقدر گرفتار میشوم؟!»
منبع: کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین پناهیان
سوال با عرض ادب و احترام. صحبت کردن در فضای مجازی (اینترنت) {برای من که دختر هستم} با نامحرم ولی نه با نیت لذت و … اشکال دارد؟
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله)
جواب دخترم بنده هم به شما پس از سلام و عرض ادب و احترام عرض میکنم:
ماهزینه زیادی داده ایم تا از چنگال بیگانه و نقشه های اهریمنی اش نجات پیدا کنیم:
1- خون دل های زیادی که انبیاء عظام (علیهم السلام) متحمل شدند،
2- خون دل های زیادی که ائمّه هدی (علیهم السلام) متحمل شدند،
3- خون دل های زیادی که پاکان، وارستگان، عفّت پیشگان و زنان محجّبه و باحجابان متحمل شدندّ
4- خون دل های زیادی که دانشمندان متّقی و عارفان بخدا پیوسته و مروجان معارف اهل البیت (علیهم السلام) متحمل شدند،
5- خون دل های زیادی که رزمندگان اسلام و شهدای والامقام (اعلی الله مقامهم الشریف) متحمل شدند،
6- احادیث زیادی که از اینگونه ارتباطها شدیداً نهی میکنند که برای آگاهی از بخش کمی از احادیث فرمائید:
دست دادن به نامحرم
1.. هر کس با نامحرم دست بدهد، روز قیامت در غل و زنجیر به محشر وارد میشود و خداوند دستور میدهد که او را به آتش جهنم بیفکنند.
هزار سال حبس برای شوخی با نامحرم
2.. هر کس با نامحرم شوخی کند، در مقابل هر کلمه حرامی که به او گفته است، هزار سال حبس خواهد شد.
3.. هرکس با غیر همسر خویش شوخی و مزاح کند به اندازه هر کلمه ای که در دنیا سخن گفته باشد، خداوند هزار سال او را در زندان دوزخ نگاه خواهد داشت.
در مورد نامحرم عفت داشته باشید تا به زنانتان تعرض نشود
.4. در مورد زنان مردم عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند.
نزول بلا و بدبختی و انحراف دل بخاطر گفتگوی بالذت با نامحرم
5.. آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دلها را منحرف میسازد.
امام زمان (علیه السلام) از خلوتهایمان آگاه هست
6.. یکی از راویان میگوید در کوفه به زنی قرآن میآموختم، روزی با او شوخی کردم، بعد به دیدار امام باقر (علیهالسلام) شتافتم، امام باقر علیه السلام فرمود: آن که (حتّی) در پنهان مرتکب گناه شود خداوند به او اعتنا و توجّهی ندارد، به آن زن چه گفتی؟ از شرمساری چهرهام را پوشاندم و توبه کردم، امام فرمود: تکرار نکن.
گفتگو با نامحرم از دامهای شیطان
7.. امام باقر (علیهالسلام): سخن گفتن با زن نامحرم، از دامهای شیطان است.
بیش از پنج کلمه (در موضوعات ضروری) بانامحرم سخن گفته نشود
8.. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمان داده بود که زن مسلمان با مردان نامحرم بیش از پنج کلمه – که آن هم در موضوعات ضروری باشد- سخن نگوید.
همه و همه اجازه نمیدهند که نامحرمان ولو با لذت نباشد با یکدیگر در گپ و گفتگو باشند و با این حساب دلیلی برای چنین گفتگوهائی عقلاً و شرعاً مجاز نمیباشد، بنابراین زنان و دختران ما باید خود را از نامحرم حفظ کنند و گوهر عفّت خویش رایگان هدر ندهند. یاحقّ.
یکی از واجبات و فرایض بسیار مهم و بزرگ اسلامی که در قرآن و عترت بسیار بر آن تأکید شده است، فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» است. افرادی که این فریضه بزرگ الهی را ترک میکنند یا در برابر آن بیتفاوتند گناهکار محسوب میشوند و کیفری سخت و سنگین در انتظار آنهاست. امر به معروف و نهی از منکر به اتفاق فقهای اسلام واجب است و حتی اصل وجوب آن جزو ضروریات دین اسلام به شمار میآید.
حال ممکن است این سوال مطرح شود که به راستی علت وجوب این فریضه الهی چیست؟ بهترین راه برای دریافت این پاسخ رجوع به بیانات اهلبیت(ع) است. حضرت زهرا(س) درباره فلسفه وجوب امر به معروف میفرماید: «خداوند امر به معروف را به خاطر مصالح و منفعت عمومی و زندگی سراسر صلح و آرامش واجب کرد». در همین راستا، روایاتی وجود دارد که بیانگر اثرات امر به معروف و نهی از منکر در فرد و جامعه است: امام باقر(ع) فرمودند: «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ یَسْتَقِیمُ الْأَمْرُ»،« امر به معروف و نهى از منکر راه و روش انبیا و شیوه صالحان و فریضه بزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن برپا مىشود، »راهها امن و درآمدها حلال مىشود و حقوق پایمال شده به صاحبانش برمىگردد، زمین آباد و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مىشود و کارها نیز سامان مىپذیرد.این موضوع آنقدر مورد تأکید قرآن و عترت است که خداوند در چندین آیه از قرآن بر انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر تأکید میکنند. در سوره لقمان آیه 104 چنین آمده است: «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ»« پسرم! نماز را بر پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن. »همچنین در سوره آلعمران آیه 104 به این موضوع اشاره شده است: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»، «باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند.»
منبع:
حکیم گفت: تهمت زدن به شخص پاک از آسمان ها سنگین تر است، حق گسترده تر از زمین است، دل قانع بى نیازتر از دریاست، حرص و حسد سوزان تر از آتش است، حاجت بردن به پیش خویشاوند هرگاه برآورده نشود سردتر از زمهریر است، دل کافر سخت تر از سنگ است و سخن چین هرگاه کارش آشکار شود خوارتر از یتیم است.
گویند مردى به دنبال حکیمى هفتصد فرسنگ راه را پیمود تا از وى هفت کلمه بیاموزد. چون بر او وارد شد گفت: من خدمت شما آمدم تا از علمى که خدا به شما ارزانى کرده بهره ببرم پس از آسمان و آنچه سنگین تر از آن است، از زمین و آنچه از آن فراخ تر است، از سنگ و آنچه از آن سخت تر است، از آتش و آنچه از آن داغ تر است، از زمهریر و آنچه از آن سردتر است، از دریا و آنچه از آن غنى تر است و از یتیم و کسى که از او خوارتر باشد مرا خبر بده؟
حکیم گفت: تهمت زدن به شخص پاک از آسمان ها سنگین تر است، حق گسترده تر از زمین است، دل قانع بى نیازتر از دریاست، حرص و حسد سوزان تر از آتش است، حاجت بردن به پیش خویشاوند هرگاه برآورده نشود سردتر از زمهریر است، دل کافر سخت تر از سنگ است و سخن چین هرگاه کارش آشکار شود خوارتر از یتیم است.
منبع: